5-آبان-1395, 17:01
(5-آبان-1395, 16:57)آیتالله شبیری در نامهای که به مصححین دارالحدیث برای تصحیح نسخه کافی نوشتهاند، نکات مهمی را درباره علم نُسَخ متذکر شدهاند. ایشان در بند یک، اهمیت انتخاب نُسَخ مورد اعتماد را تذکر داده و بیان داشتهاند که کوچکترین اختلافات در نُسَخ نیز باید نقل شود؛ چراکه در بعضی موارد اهمیت به سزایی دارد. ایشان در بند دو، به تعدادی از این موارد پرداختهاند: نوشته: ۱. گاهی اوقات از فرق نوشتن اسم »محمد بن علی بن الحنفیة« به این صورت، و فرق نوشتن به صورت »محمد بن علی ابن الحنفیة« (منظور با الف است) غفلت شده، در حالیکه »ابن الحنفیه« در عنوان دوم، وصف علی نیست بلکه وصف محمد است، و از آنجا که »الحنفیة« اسم مادر علی علیهالسلام نیست بلکه وصف مادر محمد است، صحیح این است که »محمد بن علی ابن الحنفیة« نوشته شود. با این مثال، اهمیت آوردن اختلافات در مواردی که هردو عبارت در نُسَخ خطی وارد شده، روشن میشود.
۲. در باب اصحاب امام صادق علیهالسلام از کتاب رجال شیخ طوسی این عبارت را میخوانیم:»الحجاج بن ارطاة النخعی الکوفی مات بالری فی زمن ابی جعفر«.
این عبارت را شیخ بزرگوار مامقانی درتنقیح المقال، مامقانی، ج ۱۸، ص۱۱ نقل کرده است، در حالیکه به ابیجعفر عبارت »علیه السلام« را افزوده است؛ لذا در قاموس الرجال، ج ۳، ص ۱۱۰ به این نقل قول چنین اعتراض شده:» در رجال شیخ طوسی رمز علیه السلام نیامده و چگونه میشود بیاید در حالیکه منظور از ابیجعفر، منصور است، نه امام باقر علیه السلام... «.
بنابراین در نظر ابتدایی گاهی تصور میشود که اختلاف نُسَخ در نقل تحیات اهمیتی ندارد، ولی با نظر دقیق اهمیت نقل معلوم میگردد الخ.
۳. فقها و محدثین به نقل اختلاف نُسَخ اهتمام داشتهاند، تا جایی که به ذکر اختلاف نُسَخ حدیث در حد »و« و »ف« پرداختهاند؛ (برای مثال به این منابع رجوع کنید: روضة المتقین، ج۳، ص ۲۷۷ . روضة المتقین، ج ۴، ص ۵۴۶ . مرآة العقول، ج ۴، ص ۲۸۵. الرسائل الاحمدیة، ج ۱، ص ۱۸۷
بلکه گاهی اوقات اهمیت این اختلاف در نسخ کتب فقهی مورد توجه قرار گرفته است جامع المقاصد، ج ۴، ص ۵۵. جامع المقاصد، ج ۱۱، ص ۱۳۰. مسالک الافهام، ج۵، ص۲۴۶. جواهر الکلام، ج ۱۹، ص ۳۲.
از ثمرات مترتب بر این اختلاف در متن حدیث، این است که لفظ حدیث هنگامی که با »ف« باشد، گاهی میتوان حکم عامی را از تعلیل استفاده کرد، و اگر »ف« به »و« تغییر پیدا کند، چیزی که بر این تعلیل دلالت کند باقی نمیماند.
۴. از مشکلات نقل بعضی جوامع حدیثی، عدم اشاره به نسخ و مصادر حدیث است؛ لذا در وسائل الشیعه غالباً اختلافات کتب اربعه تذکر داده نمیشود، چه برسد به بقیه کتب، و در جامع احادیث شیعه، تنها اختلافات کتب اربعه در نقل روایت ذکر میشود، نه مصادر دیگر، در نتیجه اعتماد به این جوامع در نقل روایت و عدم رجوع به مصدر اصلی، گاهی باعث به دست آوردن نتیجه غلطی میشود؛ مثلاً در صحیحه ثانیه زراره آمده است:»قلت:فهل علی ان شککت فی انه اصابه شیء انظر فیه؟ قال:لا... «. گاهی از این فقره عدم لزوم فحص - حتی فحص کوتاه - در شبهات موضوعیه استنتاج شده، گرچه این استنتاج - بنا بر فرض صحت - مبنی بر این نسخه است، در حالیکه این روایت در علل الشرایع، ج ۲، ص ۳۶۱. نیز وارد شده و در آن بعد از عبارت »انظر فیه«، گفتار »فاقلبه« اضافه شده و استنتاج گذشته بنا بر این نقل صحیح نیست، همچنان که روشن است. (مراجعه کنید به:وسائل الشیعه، ج ۳، باب ۳۷ از ابواب نجاسات، ص ۴۶، ح ۴۱۹۲. جامع احادیث شیعه ، ج ۲، باب ۲۳ از ابواب نجاسات، ص ۱۶۵، ح۱۵۸۸
از آنچه گذشت روشن میشود که بررسی نسخه و کار نسخهشناسی چه اثری میتواند در استنباط و ارائه نظر فقهی داشته باشد؛ لذا لزوم اهتمام هرچه بیشتر به این علم و کنکاش و جستوجو در نسخههای مختلف کتب حدیثی و فقهی معلوم میشود.