امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
«تقریر» آیت الله سید احمد مددی الموسوی«بدون ویرایش»دوشنبه 1395/12/2 بخش اول
#1
بسم الله الرحمن الرحیم
بحثی که مطرح شد در باب مجهول المالک که آیا بعد از تصدق ضامن هست یا ضامن نیست عرض کردیم مرحوم شیخ آخر کلام ضمان را قبول فرمودند یکی به خاطر استصحاب که مواردی که حالت سابقه اش ضمان بوده و در بقیه هم عدم قول به فصل یکی هم روایت مرسله سرائر به تعبیر ایشان و یکی هم به خاطر خبر ودیعه که در حکن ضمانش تعدی به ما نحن فیه کنیم دیروز عبارت سید یزدی را خواندیم که در هر سه دلیل ایشان مناقشه کردند و مناقشه ایشان هم درست است و به جا ست و انصافا این سه دلیل برای ضمان که مرحوم شیخ نقل فرمودند کافی نیست و نتیجه اش این شد که مرحوم سید دلیلی و نکته ای برای عدم ضمان پیدا نکردند و برگشتند که به اصاله البرائه عن الضمان و مثل مرحوم اقای خوئی یا دیگران گفتند ضمان یا ضمان ید است یا ضمان اتلاف یا دلیل خاص. دلیل خاص که در ما نحن فیه نداریم ضمان ید و اتلاف هم چون کار خیر کرده احسان کرده صدق نمی کند و لذا یک تقریب دیگر، این بحث بود که اصولا این اتلاف این صدقه دادن دلیلی ندارد که این، موجب ضمان بشود که حالا رافع ضمان را بحث بکنیم اصلا نکته ای جایی برای ضمان وجود ندارد. این مجموعه مطالبی که ما نقل کردیم.
اولا عرض کردیم که دلیل علی الید پیش ما ثابت نشد روشن نیست و این که معروف شده بین اصحاب که ضعف اسناد جابر است و منجبر می شود به عمل اصحاب، توضیحاتش را چند بار عرض کردیم که این مساله جبر هم شبهه صغروی دارد و هم شبهه کبروی. این طور نیست که همیشه کبروی باشد که اقای خوئی مثلا....یک شبهه مهم جبر هم شبهه صغروی ست یعنی مثلا می گویند که این خبر منجبر است به عمل مشهور یا قدماء اصحاب لکن وقتی مراجعه می کنیم، نیست، همچین عملی نیست. شبهه صغروی هم دارد این جابریت شهرت عملی، مراد از عمل در اینجا، فتوا فتوای علماء بر یک حدیث، این جابریت شهرت، هم صغراش مشکل دارد در عده زیادی از موارد و کبراش مشکل که کلا....البته اقایان بیشتر بحث کبروی کردند و دلیلش هم عرض کردم از قدماء اصحاب که گرفته شده تا الان که اخیرا آمده در برخی کلمات، به صورت منظمش این است که اگر خبر ضعیف باشد، شهرت عملی یکی از مصادیق تبین است  نفرمود فتبینوا؟ نگاه کردیم دیدیم علماء ما فقهاء ما به حدیث عمل کردند این، استدلال اجمالی اش یک استدلال تفصیلی هم دارد به این که مثلا ما از کجا میدانیم این خبر ضعیف است، از همان قدماء گرفتیم فرض کن از شیخ طوسی، باز هم می بینیم با این که از آن ها گرفتیم، باز هم خود شیخ طوسی به این خبر عمل کرده با این که نمی شود ما، منشا علم ما به ضعف سند، شیخ است. ما از راه شیخ فهمیدیم که سند ضعیف است یا از راه نجاشی بعد دیدیم همان قدمائی که منشا علم ما به ضعف سند بودند،این ها به این خبر عمل کردند اون وقت ادعای مثل سبر و تقسیم، این یا چنین بوده یا چنان بوده یا توجه نبوده یا فلان دیگر نتیجه گیری می کردند که حتما قرائن کافی در اختیارشان بوده که به این حدیث ضعیف عمل کردند و الا معنا ندارد که به اصطلاح بگویند حدیث ضعیف است و مع ذلک خودشان  بهش یا مخصوصا افرادی را که شبهه وضع و کذاب و اشهرالکذابین  و این تعابیر....اشهر الکذابین برای محمد بن علی صیرفی ابوسمینه وبعد برای اون اصم بصری این در کوفی ها خیلی متهم به کذب است و اون هم در اهل بصره و بعد دیگران مثل فرض کن سهل بن زیاد به قول اقایون که شهد علیه معاصر ایشان بالکذب و الغلو و اخرجه من قم، مع ذلک می بینیم به روایت سهل بن زیاد عمل کردند این ، نشان میدهد که حتما قرائنی بوده و عکسش هم همین طور با این که سند، صحیح بزرگان اجلاء اصحاب و روایت در کتاب کافی بوده یا تهذیب بوده خود شیخ عمل نکرده بزرگان بعد از ایشان عمل نکردند ، نشان می دهد که یک نقصی داشته لذا عرض کردم مرحوم نائینی یک عبارتی دارد که اگر عمل به یک خبر صحیح نشد ، اگر سند، بیش از یکی باشد و فوق العاده هم صحیح باشد، اون مشکلش بیشتر است مثلا سعی کرده بگوید این به جای یک سند، دوتا سه تا سند صحیح دارد یا سندش فی غایه الصحه صحیح اعلائی به قول عده ای. صحیح اعلائی روایتی ست که تمام روات سند طریق همه، نه فقط ثقات باشند ، اجلاء اصحاب باشند همه از....اصطلاحا بعضی ها به این می گویند صحیح اعلائی . ما ممکن است صحیح اعلائی هم داشته باشیم ، اصحاب بهش عمل نکرده باشند این عبارتی که به مرحوم نائینی نسبت داده شده که ما از مرحوم اقای بجنوردی و دیگران شنیدیم، این، ناظر به این است کلما ازداد صحه ازداد وهنا هرچی بگویی صحیح تر است مشکلش بیشتر است اشکال بهش بیشتر است چون با این همه....یک روایتی هست برای امام صادق علیه السلام فرمودند که من مثلا جنب بودم و بعد مریض، شدت، حتی نمی توانستم بلند شوم گفتم من را روی تخت بگذارید آب روی من بریزید هر چی بوده خب این را عمل نکردند اصحاب بهش فتوا هم ندادند چندتا هم سند دارد انواع مختلف اسانید دارد مرحوم نائینی فرمودند کلما ازداد صحه ازداد وهنا حالا با تمام این حرف ها بیشتر عرض کردم که شبهه کبروی ست ما عرض کردیم شبهه صغروی هم دارد البته این نحوه بحث که مثلا مصداق تبین است یا نحوه دوم این ها به نظر ما خیلی قابل توجه نیست اون ریشه های تاریخی بحث عرض کردیم این مساله جابریت و کاسریت به این معنا ، فقط در فقه ما هست ، اهل سنت همچنین چیزی ندارند و این نیست همچین چیزی بله اون ها دارند عمل و عدم عمل شهرت و عدم شهرت لکن در مقام نقل نه فتوا مثلا یک حدیث مشهور است چند نفر نقل کردند یک حدیث شاذ است ، یک نفر نقل کرده است و لذا خوب دقت کنید البته مخالف هم دارد لکن مشهورشان این است مشهور اهل سنت ، حدیث شاذ ، حدیثی ست که سندش ، صحیح باشد اگر صحیح نباشد ، بهش شاذ نمی گویند چون ضعیف است اصلا احتیاج ندارد حالا اون هم باز بحثی دارند شاذ و غریب و نادر و فرق اینها چیست. من نمیخواهم فعلا اون بحث را این جا مطرح بکنم در حدیث شاذ ، اعتبار کردند صحت سند را. حدیث شاذ در اصطلاح آن ها ، اون حدیثی ست که سندش صحیح است فی نفسه حدیث، سندش صحیح است چون اگر صحیح نباشد ، خود به خود ، ساقط است و لذا ما هم احتمال دادیم این معنای شاذ را از اهل سنت ، چون خودشان هم متحیراند که از کجا گرفتند ما عرض کردیم اولین کسی که در تاریخ اسلام داریم این تعبیر را به کار برده ، شاذ را با صحت سند  البته نه تعبیر صحت سند رسما توش نیست لکن مطویا توش هست ، امام صادق در حدیث مقبوله عمر بن حنظله ما قبل از امام صادق نداریم در حقیقت چون امام صادق فرض کنید 148 وفاتشان  شهادتشان ، بخاری 256 است یعنی صدو خورده ای سال حالا آیا بخاری هم این روش را به کار برده یا بعد از بخاری ، من وارد بحث اهل سنت و تاریخ این کلمه ی شاذ نمی خواهم......به هر حال قدر متیقنش بیش از فاصله چیزی حدود هزار سال قبل از اصطلاح این ها ، از امام صادق نقل شده است و دع الشاذ النادر فان المجمع علیه لا ریب فیه حالا خیلی از بحث خارج نشویم این اصطلاحات را آنها دارند نه در فتوا ، دارند در نقل
س:مقبوله که ناظر به حکمین است
ج:حاکمین
س:بله
ج:حکم که نه .حاکم.صدرش حکم،داور ناظر به داور که نیست که. ناظر به حاکم است فانی جعلته حاکما
س:ربطی به حدیث و روایت ندارد
ج:خب بعد دارد صدرش اون است بعد دارد هردو با هم دوتا حاکم قرار دادیم ، اختلاف داریم میفرماید ینظر الی ما کان من روایتهم از این جا دارد در ترجیح روایت شده به قول اقایون . اقایون حدیث را به ترجیح زدند ما به اصل حجیت زدیم فرق ما با اقایون این است .اصلا به نظر ما حدیث ، در ترجیح نیست ترجیح درست نیست به هرحال حالا چون تفاصیلش جای خودش کرارا در خلال بحث ها اشاره کردیم ، وارد این بحث نمی شویم
س:این که مرحوم محقق فرمود با خبر واحد نمی شود یک قاعده این جوری را ثابت کرد ، ناظر به فرمایش شما هست یا یک چیز دیگری می خواهد بگوید
ج:ما اصلا این بحث را خبر واحد و این حرف ها را اصولا نداریم این تقسیم ثلاثی که یک مسائلی به نا م اصول فقه داریم اصول عقائد داریم فقه داریم اخلاق داریم تقسیم رباعی ثلاثی این ها را، الزامی غیر الزامی ، هیچ کدامش را قبول نداریم هرچی بخواهیم نسبت بدهیم به هر نحوی که باشد ، باید دلیل روشنی داشته باشد حالا اون روشن بودن دلیل در منقولات یک جور است در آیات مبارکه یک جور است در سنت....هر کدام جای خودش باید حساب بشود
س:نه همان کلما ازداد صحه ازداد وهنا
ج:این را من نگفتم این را از نائینی نقل کردم از خودم نگفتم نائینی می فرماید کلما ازداد صحه عرض کردم از اقای بجنوردی از نائینی به نظرم شاید در تقریرات نائینی هم بعضی جا ها آمده باشد به نظر این را دیده باشم
س:اقای خوئی این را قبول ندارند
ج:نه اقای خوئی که به شدت مخالف اند ایشان به شدت مخالف است بله اقای خوئی قبول دارند اگر تسالم بر نفی روایت باشد احراز کلی،تسالم ، تعبیر ایشان چون تسالم است ، ما برای احترام ایشان .اگر هذا الحدیث معرض عنه بالتسالم ، بله ایشان قبول دارند البته باز هم کلمات ایشان ، واضح نیست چون در برخی موارد ایشان حدیث را قبول کردند که تقریبا می شود گفت که تسالم است توش نمی دانیم چرا حالا قبول....بعضی از موارد هم قائل داریم مع ذلک گفتند نه تسالم است
س:خبرحجه معتبره است دیگر حالا تسالم بر علیهتان باشد
ج:تسالم نه شهرت
س:تسالم را ایشان ندارد این طور
ج:چرا ، تعبیر به تسالم دارند
س:نه قبول دارم اگر تسالم باشد .ایشان دلیل لبی را قبول ندارد تسالم را قبول دارد
ج:خبر دلیل لفظی ست لبی نیست ایشان اعتبار خبر را به لحاظ راوی می دانند و حجیت را تعبدی می دانند
س:همین.تسالم بر علیه یک خبری باشد ایشان قبول نکنند، این را کجا داریم
ج:چند جا دارند نه یک جا
س:صریح
ج:همچین صریح صریح .عرض کنم در بحث دیه نگاه بفرمائید مبانی تکمله منهاج، دوتا روایت صحیح می آورند که دیه کفار با مسلمین یکی ست
س:اتفاقا ایشان در مقابل مشهور به خبر واحد عمل می کنند دلیلش هم همین است می گویند حجه معتبره است
ج:عرض کردم بلغ ما بلغ حدی دارد نگاه کنید مبانی تکمله منهاج بحث دیات را نگاه کنید ایشان می فرمایند تسالم شده بر نفی این دو تا خبر صریح .دو تا خبر آوردند بر این که دیه اهل کتاب با مسلمانان یکی است می فرمایند معرض عنهما بالتسالم زیاد دارند شما نگاه کنید زیاد است
س:تسالم را به چه می دانند
ج:یعنی هیچ کس از فقهاء بهش عمل نکرده است
س:اجماع اصطلاحی
ج:یعنی اجماع اصطلاحی اعراض کلی اصحاب از این روایت
س:الان حکم دادگاه ها که همین است
ج:باز شما از این ور به اون ور می روید شما یک جا سوال از یکی می کنید بعد نقضش را به یکی دیگر می زنید من راجع به دادگاه ها که صحبت نمی کنم نه صحبت ما هست نه جواب میدهم اما راجع به اقای خوئی سوال فرمودید اون را جواب می دهم عرض کنم این مبانی تکمله بحث دیات  ملاحظه بفرمائید می فرمایند با تسالم بین اصحاب ، این روایت ، معرض عنها است دو تا روایت صحیحه لکن ما اونجا توضیح دادیم که هم روایتش صحیح نیست و هم اون روایت ، معنای دیگری دارد این طور نیست که ایشان فرموده بحث تسالم نیست
 



ادامه دارد.....
پاسخ


پیام‌های این موضوع
آیت الله سید احمد مددی الموسوی«بدون ویرایش»دوشنبه 1395/12/2 بخش اول - توسط السید - 8-اسفند-1395, 16:46

موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  مراحل حکم از منظر استاد سید احمد مددی خیشه 0 778 25-شهريور-1399, 17:53
آخرین ارسال: خیشه
  معرفی کتاب نگاهی به دریا ( استاد سید احمد مددی) خیشه 0 1,254 27-خرداد-1399, 07:40
آخرین ارسال: خیشه
  بیان چند مثال از مصادیق ما فرض الله و ما سنّ النبی خیشه 0 1,695 21-خرداد-1399, 23:15
آخرین ارسال: خیشه
  تحلیل کار بایع و مشتری از منظر استاد سید احمد مددی خیشه 2 1,545 16-اسفند-1398, 17:35
آخرین ارسال: خیشه
  نکات رجالی درس آیت الله سید احمد مددی الموسوی السید 0 4,667 2-شهريور-1396, 22:43
آخرین ارسال: السید
  شروع دروس آیت الله سید احمد مددی الموسوی السید 0 3,521 22-مرداد-1396, 20:10
آخرین ارسال: السید
  (بدون ویرایش)آیةالله سیداحمدمددی الموسوی السید 2 4,912 19-اسفند-1395, 07:26
آخرین ارسال: السید
  آیت الله سیداحمد مددی الموسوی(بدون ویرایش)جلسه79 السید 0 3,219 12-اسفند-1395, 21:40
آخرین ارسال: السید
  آیت الله سید احمد مددی الموسوی(بدون ویرایش)جلسه79 السید 0 3,030 12-اسفند-1395, 21:40
آخرین ارسال: السید
  «تقریر»  آیت الله سید احمد مددی الموسوی«بدون ویرایش»دوشنبه 1395/12/2 بخش دوم السید 0 3,109 9-اسفند-1395, 15:41
آخرین ارسال: السید

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان