امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
منوط شدن رضایت ولی دم مقتول به وارد شدن جنایتی بر قاتل
#6
(26-فروردين-1397, 07:34)مسعود عطار منش نوشته: ممکن است برای مشروعیت حفظ نفس یا وجوبش به این نکته استدلال شود :.... حفظ نفس جایز بلکه واجب است ....

حفظ نفس مشروع است یا واجب است؟
حفظ نفس جایز است یا واجب است؟

آیا می توان از فتاوای زیر استنباط کرد که فقها قائل به وجوب حفظ نفس هستند؟ در آن صورت آیا تعارض نقل شده در مطلب زیر را چگونه پاسخ می دهند؟

نقل قول:
(9-فروردين-1399, 19:02)هادی اسکندری نوشته: جواز تعجیز نفس از نماز اختیاری
 
شخصی مضطر به مسافرت یا مسافرت در فلان ساعت مشخص نیست، با این حال سفر خود را به گونه‌ای تنظیم کرده که در سراسر وقتِ نماز داخل هواپیما بوده و بالطبع از نماز اختیاری عاجز است؛ آیا تعجیز از نماز اختیاری بر چنین مکلفی جائز است؟
 
جواب از این سوال مرهون بحث از مقدمات مفوته (مقدماتی که اگر انسان قبل از دخول وقت تکلیف واجب، آن‌ها را مهیا نکند، در داخل وقت از تحصیل آن‌ها عاجز بوده و بالطبع تکلیف واجب نیز از وی فوت خواهد شد) در اصول فقه است.
برخی همچون محقق خوئی، مرحوم آقای تبریزی، و آقای سیستانی قائل به عدم وجوب تحصیل مقدمات مفوته و جواز تعجیز نفس قبل از دخول وقت و یا حصول شرط شده‌اند. طبق نظر این دسته، وجود امر کاشف از وجود ملاک ملزمه‌ای است که مکلف باید آن را تحصیل کند و از آن‌جا که قدرت، شرط توجه تکلیف و امر می‌باشد، شخص عاجز مخاطب امر نبوده و در نتیجه هیچ کاشفی از وجود ملاک ملزمه‌ نسبت به وی وجود نخواهد داشت تا به دلیل فوت آن ملاک ملزمه، مستحق عقاب گردد. فلذا مکلف قبل از دخول وقت در واجب موقت، و قبل از حصول شرط در واجب مشروط، می تواند از مهیا کردن مقدمات سر باز زده و بالتالی بعد از دخول وقت و حصول شرط نیز از انجام فعل عاجز شود.
از این رو در استفتائات محقق خوئی چنین آمده است:
سوال: «اذا استیقظ قبل دخول الفجر بمدة یسیرة خمس او عشرة دقائق مثلا فهل یجوز له معاودة النوم اذا کان یعلم او یحتمل احتمالا قویا انه لایستیقظ الا بعد خروج الوقت؟
الخوئی: لایحرم ذلک و ان کان لاینبغی ان یفعل[1]»،
البته چند صفحه بعد جواب را مقید کرده و فرموده اند: «ان لم یکن تهاونا بالصلاة فلابأس[2]».
لکن ایشان دو بیان دارند که با مبنای مذکور منافات دارد:
۱. ایشان در کتاب الحیض در مورد زنی که می‌داند به اندازه بازه‌ی زمانی هشت رکعت پس از اذان ظهر، حیض خواهد دید و بعد از دخول وقت نیز فرصتی برای وضوء نخواهد نیافت به گونه‌ای که اگر قبل از اذان وضو نگیرد، دیگر متمکن از انجام فریضه ظهر و عصر با وضوء بعد از اذان نخواهد بود؛ فرموده‌اند: چنین زنی باید قبل از دخول وقت نماز وضو بگیرد. ایشان در ادامه فرموده‌اند این مطلب مختص حائض نیست[3].
۲. ایشان سفر به مناطق قطب را به این دلیل که موجب عجز از به جا آوردن نمازهای پنج‌گانه خواهد بود، حرام دانسته‌اند[4]‌‌.
 
استاد معظم [استاد شهیدی] همانند مرحوم امام (ره) مبنای مذکور را مخدوش و تحصیل مقدمات مفوته را به ارتکاز عقلائی لازم می‌داند؛ مؤید این مطلب دو روایت صحیحه‌ای است که حضرت در جواب از سؤال از کسی که به مکانی می رود که آب برای وضوء در آنجا وجود نداشته و مجبور به تیمم است فرموده‌اند: «َ لَا أَرَى أَنْ يَعُودَ إِلَى هَذِهِ الْأَرْضِ الَّتِي تُوبِقُ دِينَه‏[5]». فلذا چنین سفری حرام و چنین مسافری مستحق عقاب خواهد بود.
 

[1] صراط النجاة جلد 1 صفحه 68
[2] صراط النجاة جلد 1 صفحه ۷۴
[3] موسوعة الامام الخوئی، السید أبوالقاسم الخوئی، ج7، ص434.
[4]  موسوعة الامام الخوئی، السید أبوالقاسم الخوئی، ج7، ص434.
[5] وسائل الشیعه، ج ۳ ص ۳۹۱.
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=...31#pid7231


بنابراین طبق استدلال زیر باید بگوییم که مذاق شریعت این است که بین قتل نفس و خودکشی و اصلاح نظام بانکی قائل به جواز خودکشی اعتراضی می شود. 


(1-آذر-1399, 20:45)1972392352 نوشته: اولا به [اقدام به اصلاح نظام بانکی با تهدید به] خودکشی خرده نگیرید؛ زیرا شاید ایشان احساس کرده که بین حفظ نفس و نهی از ربای محرم، تزاحم واقع شده و در این تزاحم، ادله نهی از ربا را مقدم دانستند.يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ وَ رَسُوله.....


جواب را به دقت بیشتری بخوانید سپس اظهار نظر کنید؛ تزاحم فوق الذکر را دقت بفرمایید. اگر کسی احساس کند که نهی از ربای بانکی اثر نخواهد کرد الا به قتل نفس، تزاحم میشود و ایشان از ادله برداشت کرده که ترک ربا در جامعه اهم از حفظ نفس است؛ خوب به تکلیفش عمل کرده است؛ حالا شما اسم این عمل به تکلیف را میخواهی خود کشی بگذار یا افشین یا غلام یا چیزی دیگر. عوام هم باید قدری معلومات دینی خود را بالا ببرند و به کلیپی که ایشان پخش نموده دقت بیشتری به خرج دهند.
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=...21#pid8221

(11-بهمن-1397, 18:44)حسین بن علی نوشته: مشکل دیگری هم وجود داره زیرا برخی مانند مرحوم تبریزی به جهت فقدان دلیلی معتبر، اصلا حفظ نفس را جز در موارد اجماع واجب نمی دانند
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
پاسخ


پیام‌های این موضوع
RE: منوط شدن رضایت ولی دم مقتول به وارد شدن جنایتی بر قاتل - توسط علاوی - 2-دي-1401, 17:32

موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  سقوط دیه در فرض موت قاتل مهدی خسروبیگی 0 1,500 18-تير-1398, 06:57
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی
  عدم قصاص در دعوایی که مقتول شروع کننده دعوا باشد مهدی خسروبیگی 0 2,253 16-بهمن-1397, 08:58
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 3 مهمان