20-فروردين-1397, 03:12
(آخرین تغییر در ارسال: 20-فروردين-1397, 03:15 توسط میرزا محمد کاظم عسکری.)
(20-فروردين-1397, 02:23)سید محمد صادق رضوی نوشته: آیا ادعای تبیین گری مشکل را حل می کند؟ هر کس می تواند در کتاب مورد ادعایش این را هم بگنجاند که : آورنده ی کتاب تبیین گر است و هر تناقضی در آن مشاهده شد به حکم او قابل رفع است.
در مثال قوانین عقلاییه هم اتفاقا به نظر می رسد جعل چنین قانون متناقضی بی معنا باشد، مگر اینکه قانون اول به کلی لغو شود. البته روشن است که کلا قیاس این بحث به قوانین عقلایی وجهی ندارد، بحث اعجاز است نه حکمت و عقلایی بودن فعل.
اگر اشکال بر تناقض است که در پست های قبلی سعی شد به چند بیان توضیح داده شود که تناقضی نیست و اینکه "هر کس می تواند در کتاب مورد ادعایش این را هم بگنجاند"، باعث نمیشود تناقضی در آن کتاب شکل بگیرد و اگر بنا است اشکال به جای دیگری مثل تحلیل معنای اعجاز منتقل شود، به نظر می رسد محل نزاع به کلی تغییر خواهد کرد.
از طرفی اگر مراد از این که فرموده اید "به نظر می رسد جعل چنین قانون متناقضی بی معنا باشد" وجود اشکال لغویت در مثال مذکور است که باید گفت در آن تمثیل، اصلا ارائه شباهتی در این جهت مد نظر نبوده که بتوان اشکالی به این جهت از تشبیه وارد ساخت.
همچنین در مورد آنچه فرمودید که "بحث اعجاز است نه حکمت و عقلایی بودن فعل" شاید لازم باشد تاکید شود که در مثال قوانین عقلائیه شباهتی از جهات مرتبط با اعجاز مقصود نبوده و تنها از جهت تنظیر و روشن ساختن عدم وجود تناقض به آن اشاره شده است.