امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مساله جدید: شأن ائمۀ علیهم السلام
#19
(25-دي-1397, 09:44)محمود رفاهی فرد نوشته: آیا روایاتی که در یادداشت آقای رضوی آمده، در این بحث قابل استناد نیست:

١. النعماني عن محمد بن همام قال حدثنا عبد الله بن جعفر الحميري عن محمد بن عيسى و الحسن بن ظريف جميعا عن حماد بن عيسى عن عبد الله بن سنان؛
والصدوق عن أبيه و محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد رضي الله عنهما قالا حدثنا محمد بن الحسن الصفار عن العباس بن معروف عن علي بن مهزيار عن الحسن بن محبوب عن حماد بن عيسى عن إسحاق بن جرير عن عبد الله بن سنان قال[واللفظ للأول]: دخلت أنا و أبي على أبي عبد الله ع فقال كيف أنتم إذا صرتم في حال لا ترون فيها إمام هدى و لا علما يرى فلا ينجو من تلك الحيرة إلا من دعا بدعاء الغريق فقال أبي هذا و الله البلاء فكيف نصنع جعلت فداك حينئذ قال إذا كان ذلك و لن تدركه فتمسكوا بما في أيديكم حتى يتضح لكم الأمر. [سند: صحيح؛ الغيبة للنعماني/ 159 ح 4
٢. النعماني عن أحمد بن هوذة الباهلي عن إبراهيم بن إساق النهاوندي عن عبد الله بن حماد الأنصاري عن أبان؛
وأيضاً عن محمد بن همام بإسناده يرفعه إلی أبان؛
وابن بابويه عن جعفر بن علي بن الحسن بن علي بن عبد الله بن المغيرة الكوفي رضي الله عنه قال حدثني جدي الحسن بن علي عن العباس بن عامر القصباني عن عمر بن أبان الكلبي عن أبان؛[كالصحيح]
[واللفظ لإكمال الدين] قال: قال لي أبو عبد الله ع يأتي على الناس زمان يصيبهم فيه سبطة «1» يأرز العلم فيها بين المسجدين كما تأرز الحية في‏ جحرها يعني بين مكة و المدينة فبينما هم كذلك إذ أطلع الله عز و جل لهم نجمهم قال قلت و ما السبطة قال الفترة و الغيبة لإمامكم قال قلت فكيف نصنع فيما بين ذلك فقال كونوا على ما أنتم عليه حتى يطلع الله لكم نجمكم.
3. الصدوق عن محمد بن موسى بن المتوكل رضي الله عنه قال حدثنا عبد الله بن جعفر الحميري عن أحمد بن محمد بن عيسى و محمد بن عيسى بن عبيد «3» عن الحسن بن محبوب عن يونس بن يعقوب عمن أثبته عن أبي عبد الله ع أنه قال: كيف أنتم إذا بقيتم دهرا من عمركم لا تعرفون إمامكم قيل له فإذا كان ذلك فكيف نصنع قال تمسكوا بالأمر الأول حتى‏ يستبين‏ لكم‏.

بنده هم این روایات را ملاحظه کرده ام ولی به نظر می رسد این روایات در مقام جواز یا لزوم استفاده از روایات عصر معصومین علیهم السلام است ولی روشن نیست در مقام بیان کیفیت استفاده باشد که در نتیجه باید کیفیت استفاده از روشهای عقلائی گرفت .
بنده از این روایات برای انسداد صغیر استفاده می کنم نه برای اثبات اطلاق و در مقام بیان بودن؛ و اما تقریب انسداد صعیر بر اساس روایات مذکور :
بر اساس این روایات مجوزه ما می دانیم باید به همین روایات عمل کنیم و از طرفی در غالب روایات سنداً و دلالتاً احتمالاتی است که بلحاظ عقلائی مانع تمسک به ظهورات این روایات میشود و گاهی اصلا ظهور را از بین می برد و چون این مطلب در غالب روایات وجود دارد اگر قرارا باشد به این احتمالاتی که در حالت عادی معتنا به است در مورد روایات هم اعتنا کنیم اگر چه این تجویزاتی که در این روایات آمده لغو نمی شود ولی عرفا مستهجن می شود یعنی چیزی شبیه تخصیص اکثر لذا نفس تجویز عمل به روایات به معنای نادیده گرفتن احتمالاتی عامی است که غالبا در اسناد یا دلالات یا نسخه ها موجود است ؛ بعنوان نمونه در مقام بررسی اسناد ممکن است شخصی در رجال مرحوم نجاشی توثیق شده باشد و ما اطمینان به وثاقت پیدا نکنیم طبیعتا اگر قرار باشد در کارهای رجالی اطمینانی را که در حالت عادی لازم می دانیم ، مراعات کنیم عملاً باید غالب اسناد روایات را از اعتبار ساقط بدانیم و همچنین در دلالات اگر قرار باشد به این احتمالات که شاید در زمان صدور قرینه حالیه ای بوده که به دست ما نرسیده یا بین سائل و امام قرینه ای بوده یا این لفظ در زمان صدور معنایی غیر از معنای زمان حاضر داشته یا ... اعتناء کنیم به همین مشکل بر می خوریم و عملاً باید بسیاری از روایات را ولو در بخشی از مفادشان کنار بگذاریم و همینطور احتمالات عامی که در مباحث نسخه شناسی است مثلا احتمال می دهیم فلان روایت نسخۀ دیگری هم داشته باشد که صحیح آن نسخه دوم باشد ولی به دست ما نرسیده یا احتمال نقل به معنی و یا ... ؛ همانطور که روشن است نکات مذکور تماماً یا فی الجمله مورد اعتنای عقلاء است و قرار نیست به سادگی از کنار این احتمالات رد شوند و لکن چون فرموده اند به این روایات عمل کنید بعید نیست احراز کنیم مرادشان نادیده گرفتن این احتمالات عام است .
و من هنا یظهر احتمالات مذکور تا جایی نادیده گرفته میشوند که احتمال عام باشند یعنی در غالب موارد همین سنخ احتمال وجود داشته باشد ولی اگر احتمال از عام بودن در آمد و احتمال خاص شد دیگر نباید نادیده گرفته شود چون احتمال خاص یعنی احتمالی که در غالب موارد نیست و مثلا در خصوص این مورد یا اشباه این مورد است که در این احتمالات به اصل عقلائی خود که اعتناء به این احتمالات بود بر می گردیم چون اعتناء کردن به این سنخ احتمالات به دلیل غالبی نبودن باعث استهجان تجویز مذکور در روایات نمیشود .
پاسخ


پیام‌های این موضوع
شأن ائمۀ علیهم السلام - توسط مسعود عطار منش - 20-فروردين-1397, 07:07
RE: شأن ائمۀ علیهم السلام - توسط مومن - 20-فروردين-1397, 14:42
RE: شأن ائمۀ علیهم السلام - توسط 89194 - 22-فروردين-1397, 12:46
RE: شأن ائمۀ علیهم السلام - توسط مومن - 23-فروردين-1397, 18:39
RE: شأن ائمۀ علیهم السلام - توسط محمد 68 - 29-فروردين-1397, 11:16
RE: شأن ائمۀ علیهم السلام - توسط 1972392352 - 29-آبان-1399, 19:22
RE: شأن ائمۀ علیهم السلام - توسط 89194 - 10-ارديبهشت-1397, 15:18
RE: شأن ائمۀ علیهم السلام - توسط مسعود عطار منش - 11-بهمن-1397, 08:49

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان