باسم الله و بالله
بحث خوبی است.
درباره وجوب عمل به فتوای مجتهد عنایت دارید که در مباحث اجتهاد و تقلید مطرح شده که مکلف در صورت علم به خطای مستند مرجع چه وظیفه ای دارد، روشن است که جنین علمی از رهگذر گمان و استحسان حاصل نمی شود و باید خود فرد، حداقل مجتهد متجزی باشد.
این بحث را آیت الله سیدکاظم حائری شاگرد شهید صدر و صاحب تقریر مباحث الاصول در کتاب ارزشمند " ولایه الامر فی عصر الغیبه" نسبت به ولی امر هم طرح نموده اند.
در مورد سلب صلاحیت فتوی، مقداری بحث را داغ مطرح فرمودید. می توان گفت که اگر در فتاوای فراوانی از مجتهدی، علم به خطای مستند در احکامی با وجهه اجتماعی و بین المللی حاصل شد، چه بسا بگوییم در آن نوع احکام، فتاوای او دچار اشکال در ناحیه حجیت شده و اگر تجزی در اجتهاد را بپذیریم می توان گفت که ایشان واجد ملکه اجتهاد در فردیات دین هستند و در مابقی شک در حجیت فتاوای او داریم که شک در حجیت مساوق لاحجیت است. (شک در حجیت مساوق لاحجیت است برای کسی که بخواهد ابتدائا از چنین فردی فرضا تقلید کند و برای کسی که مقلدش بوده، شک نافع نیست و باید به علم به خطا برسد.)
وفقنا الله لمرضاته
بحث خوبی است.
درباره وجوب عمل به فتوای مجتهد عنایت دارید که در مباحث اجتهاد و تقلید مطرح شده که مکلف در صورت علم به خطای مستند مرجع چه وظیفه ای دارد، روشن است که جنین علمی از رهگذر گمان و استحسان حاصل نمی شود و باید خود فرد، حداقل مجتهد متجزی باشد.
این بحث را آیت الله سیدکاظم حائری شاگرد شهید صدر و صاحب تقریر مباحث الاصول در کتاب ارزشمند " ولایه الامر فی عصر الغیبه" نسبت به ولی امر هم طرح نموده اند.
در مورد سلب صلاحیت فتوی، مقداری بحث را داغ مطرح فرمودید. می توان گفت که اگر در فتاوای فراوانی از مجتهدی، علم به خطای مستند در احکامی با وجهه اجتماعی و بین المللی حاصل شد، چه بسا بگوییم در آن نوع احکام، فتاوای او دچار اشکال در ناحیه حجیت شده و اگر تجزی در اجتهاد را بپذیریم می توان گفت که ایشان واجد ملکه اجتهاد در فردیات دین هستند و در مابقی شک در حجیت فتاوای او داریم که شک در حجیت مساوق لاحجیت است. (شک در حجیت مساوق لاحجیت است برای کسی که بخواهد ابتدائا از چنین فردی فرضا تقلید کند و برای کسی که مقلدش بوده، شک نافع نیست و باید به علم به خطا برسد.)
علامه العلم کثره العباده