9-اسفند-1397, 21:03
بنده راستش (هرچند تحقیقکی کردم اما) متاسفانه دقیق با بحث درباره اراده تشریعی و این که لزوم امتثال امر مولی از چه بابی است، آشنا نیستم. به همین علت دراین باره سکوت فقط می توانم بنمایم. آنچه ما تا به حال خوانده ایم این است که احکام تابع مصالح و مفاسد هستند.البته اوامر امتحانیه مصلحت در متعلق امر نیست. دیگه بیشترش رو نمی دونم!ببخشید
اما بحث خودمان:
از اصلی ترین نکات بحث تفاوت اساسی دفع مفسده با دفع ضرر است.اگر این غلط انداز است، از عنوان محبوبیت و مبغوضیت فعل استفاده بکنیم. سنخ همه این ها یکی است و تفاوت اساسی با دفع ضرر دارند.
قبح عقاب بلابیان موضوع دفع ضرر را برمی دارد و می گوید ضرری نیست. اما بر مفسده و مصلحت فعل یا همان مبغوضیت و محبوبیت ذات فعل و همین طور امر و نهی واقعی نسبت به افعال که کاری نمی تواند انجام دهد.
اما از آن طرف عقل حکم قطعی می دهد که آنچه مصلحت واقعی آن بیشتر، ملاک محبوبیتش بالاتر، امر شدیدتر مولی را دارد، چنین چیزی انجامش اولی و اهم است.
می گوید اجتناب محتمل الکبیره اولی است. خود همین بیان عقلی است که لزوم اجتنابش اقوی است.پس انجامش حرام است.هیچ بیانی برای بنده این قدر واضح نیست که این هست!
مثال ها را مرور کنید.در مورد دماء و فروج و مانند آن.حتی قشنگ در بین مولی های عرفی هم همین طور است. یکی از دوستان گفتند خود شیخ احتیاط در مورد دماء و فروج را از باب همین قاعده دفع مفسده می داند.هیچ علت دیگری برایش متصور نیست اصلا.
بنده این قدر برایم روشن است که نمی دانم به جه جیز برای این مطلب باید استدلال بکنم!
اما نسبت به پست آخرتان بنده تا وسط هایش مطالعه کردم اما ان قلت به کلامشان داشتم که به قول خودتان آن بحث مفصلی را می طلبد که اینجا فرصت بیانش نیست.
اما بحث خودمان:
از اصلی ترین نکات بحث تفاوت اساسی دفع مفسده با دفع ضرر است.اگر این غلط انداز است، از عنوان محبوبیت و مبغوضیت فعل استفاده بکنیم. سنخ همه این ها یکی است و تفاوت اساسی با دفع ضرر دارند.
قبح عقاب بلابیان موضوع دفع ضرر را برمی دارد و می گوید ضرری نیست. اما بر مفسده و مصلحت فعل یا همان مبغوضیت و محبوبیت ذات فعل و همین طور امر و نهی واقعی نسبت به افعال که کاری نمی تواند انجام دهد.
اما از آن طرف عقل حکم قطعی می دهد که آنچه مصلحت واقعی آن بیشتر، ملاک محبوبیتش بالاتر، امر شدیدتر مولی را دارد، چنین چیزی انجامش اولی و اهم است.
می گوید اجتناب محتمل الکبیره اولی است. خود همین بیان عقلی است که لزوم اجتنابش اقوی است.پس انجامش حرام است.هیچ بیانی برای بنده این قدر واضح نیست که این هست!
مثال ها را مرور کنید.در مورد دماء و فروج و مانند آن.حتی قشنگ در بین مولی های عرفی هم همین طور است. یکی از دوستان گفتند خود شیخ احتیاط در مورد دماء و فروج را از باب همین قاعده دفع مفسده می داند.هیچ علت دیگری برایش متصور نیست اصلا.
بنده این قدر برایم روشن است که نمی دانم به جه جیز برای این مطلب باید استدلال بکنم!
اما نسبت به پست آخرتان بنده تا وسط هایش مطالعه کردم اما ان قلت به کلامشان داشتم که به قول خودتان آن بحث مفصلی را می طلبد که اینجا فرصت بیانش نیست.