21-اسفند-1397, 21:23
(آخرین تغییر در ارسال: 21-اسفند-1397, 21:33 توسط ارادتمند آیت الله مکارم.)
مطلب اول:
همانگونه که قبلا عرض شد، هرچه محتمل و احتمال بیشتر شوند، حسن و اهمیت احتیاط کردن ، بیشتر و بیشتر می شود. حسن و اهمیت احتیاط، تابع دو عامل احتمال و محتمل است. پس هرچه احتمال و محتمل بیشتر شوند، اهمیت رعایت عمل بالاتر می رود و اهمیت انجامش از مکروهات و مستحبات ثابت شده بیشتر می شود اما نمی دانم چگونه از محرمات و واجبات بیشتر نمی شود؟!
چگونه علما قبول دارند که ترک محتمل الحرمه (=شبهه تحریمیه) مهمتر و مطلوبتر از ترک معلوم الکراهه می باشد اما قبول ندارند که ترک محتمل الکبیره مهمتر و مطلوبتر از معلوم الصغیره است؟! به همان مناطی که اولی صحیح است دومی هم صحیح است. مناط واحد است و تفاوتی در این جهت نیست.(درباره قبح عقاب هم توضیح الان می آید)
مطلب دیگر:
قاعده قبح عقاب بلابیان همانگونه که اصولیون می گویند وارد بر دفع ضرر محتمل است. قبح عقاب بلابیان می گوید اصلا ضرر اخروی متصور نیست. موضوع آن را برمی دارد. در مورد دفع ضرر مطلب همان است که اصولیون می گویند.
اما در مورد مصلحت و مفسده فعل و همین طور محبوبیت و مبغوضیت آن و همه امور از این سنخ، این مطلب کاملا برعکس است.در اینجا این ها هستند که وارد بر قبح عقاب بلابیانند.
قبح عقاب بلابیان که نمی تواند مصلحت و مفسده ذات فعل را تغییر دهد. نمی تواند محبوبیت و مبغوضیت ذات عمل را عوض کند. نمی تواند شدت امر و نهی واقعی خدا به ذات فعل را کمرنگ گرداند.
اما از آن طرف همه این امور ذکر شده، اولویت ترک امور محتمل را ثابت می کنند. پس لزوم اجتناب از امور محتمل عقلا ثابت می شود و خود همین بیان است. پس دیگر موضوعی برای قبح عقاب بلابیان باقی نمی ماند.
مطلب آخر:
دفع مفسده و اخوات آن کاملا با دفع ضرر فرق می کند. یکی از شاهدها بر این مطلب آن است که هیچ کسی ضرر عدم رعایت شبهات را بیشتر از معلوم الوجوب و الحرمه نمی داند.هرکسی که دفع ضرر را مطرح می کند، ضرر امور قطعی را بیشتر می دانند.در حالی که در دفع مفسده امر کاملا برعکس است.
توجه:درضمن بسیار عجیب است که بسیاری از اصولیون در باب تزاحم ملتزم به مطلب ما می باشند اما در غیر تزاحم ملتزم به حرف ما نمی شوند!
همانگونه که قبلا عرض شد، هرچه محتمل و احتمال بیشتر شوند، حسن و اهمیت احتیاط کردن ، بیشتر و بیشتر می شود. حسن و اهمیت احتیاط، تابع دو عامل احتمال و محتمل است. پس هرچه احتمال و محتمل بیشتر شوند، اهمیت رعایت عمل بالاتر می رود و اهمیت انجامش از مکروهات و مستحبات ثابت شده بیشتر می شود اما نمی دانم چگونه از محرمات و واجبات بیشتر نمی شود؟!
چگونه علما قبول دارند که ترک محتمل الحرمه (=شبهه تحریمیه) مهمتر و مطلوبتر از ترک معلوم الکراهه می باشد اما قبول ندارند که ترک محتمل الکبیره مهمتر و مطلوبتر از معلوم الصغیره است؟! به همان مناطی که اولی صحیح است دومی هم صحیح است. مناط واحد است و تفاوتی در این جهت نیست.(درباره قبح عقاب هم توضیح الان می آید)
مطلب دیگر:
قاعده قبح عقاب بلابیان همانگونه که اصولیون می گویند وارد بر دفع ضرر محتمل است. قبح عقاب بلابیان می گوید اصلا ضرر اخروی متصور نیست. موضوع آن را برمی دارد. در مورد دفع ضرر مطلب همان است که اصولیون می گویند.
اما در مورد مصلحت و مفسده فعل و همین طور محبوبیت و مبغوضیت آن و همه امور از این سنخ، این مطلب کاملا برعکس است.در اینجا این ها هستند که وارد بر قبح عقاب بلابیانند.
قبح عقاب بلابیان که نمی تواند مصلحت و مفسده ذات فعل را تغییر دهد. نمی تواند محبوبیت و مبغوضیت ذات عمل را عوض کند. نمی تواند شدت امر و نهی واقعی خدا به ذات فعل را کمرنگ گرداند.
اما از آن طرف همه این امور ذکر شده، اولویت ترک امور محتمل را ثابت می کنند. پس لزوم اجتناب از امور محتمل عقلا ثابت می شود و خود همین بیان است. پس دیگر موضوعی برای قبح عقاب بلابیان باقی نمی ماند.
مطلب آخر:
دفع مفسده و اخوات آن کاملا با دفع ضرر فرق می کند. یکی از شاهدها بر این مطلب آن است که هیچ کسی ضرر عدم رعایت شبهات را بیشتر از معلوم الوجوب و الحرمه نمی داند.هرکسی که دفع ضرر را مطرح می کند، ضرر امور قطعی را بیشتر می دانند.در حالی که در دفع مفسده امر کاملا برعکس است.
توجه:درضمن بسیار عجیب است که بسیاری از اصولیون در باب تزاحم ملتزم به مطلب ما می باشند اما در غیر تزاحم ملتزم به حرف ما نمی شوند!