28-فروردين-1398, 19:55
کیفیت قسامه در تعدد مدعی علیه
اگر مدعی علیه متعدد باشد از باب اینکه همگی مشارکت در قتل داشته اند بحثی مطرح می شود که آیا برای نفی ادعا یک قسامه کافی است و یا اینکه هر کدام از مدعی علیهم باید جداگانه قسامه اقامه کند چون انکار متعدد دارند و قسامهی هرکدام نفی تهمت از قاتل بودن دیگری نمی کند؟ معروف و مشهور فرموده اند که هر کدام باید جداگانه اقامهی قسامه کنند ولی مرحوم شیخ طوسی فرموده است که اگر همگی یک قسامه اقامه کنند کافی است.صاحب جواهرفرموده است یک وجهش این است که وزان قسامهی مدعی علیه متعدد، وزان قسامهی مدعی متعدد می باشد و همانطوری که اگر مدعی متعدد باشد مثلا میت چند وارث داشته باشد اقامهی یک قسامه برای اثبات ادعا کافی است در ناحیهی منکر هم همین طور است.
لکن اشکالش این است که ماهیت قسامهی مدعی با ماهیت قسامهی منکر در جایی که مدعی و منکر متعدد باشند متفاوت است زیرا در ناحیهی مدعی در حقیقت می خواهند یک حق واحد را ثابت کنند ولی در ناحیهی منکر چند حق است. در ناحیهی مدعی حق یکی است چون مقتول یک نفر است و یک حق که مقتول بودن اوست که این حق به همهی ورثه انتقال می یابد. از این کلام صاحب جواهر بر می آید که حق القصاص در بدو امر برای میت است که این حق به ورثه انتقال می یابد نه اینکه در ابتدا این حق برای ورثه باشد و این هم خودش ثمره دارد. نظیر حق الخیاری که میت داشته است و به ورثه منتقل شده باشد که اعمال خیار منوط به رضایت کل ورثه است چون یک حق است که برای مجموع ورثه ثابت است. اما آیا حق القصاص هم یک حق است که برای مجموع ورثه ثابت است یا اینکه حقوق متعدد به نحو انحلال است که بعید نیست ظاهر آیهی ﴿ و جعلنا لولیه سلطانا﴾ بنا بر اینکه مراد از ولی، جنس ولی باشد همین باشد ولی مجموع نیست همانطور که مجموع وارث نیستند بلکه هر کدام وارث اند به نحو جزئی از ترکه. ظاهر آیه به ضمیمهی اینکه ولی به معنای وارث است این است که هر یک از ورثه را برای او سلطنت قرار دادیم و جعلنا لولیه یعنی جعلنا لوارثه. ولی فرض صاحب جواهر این است که حق القصاص، حق واحدی است که ثابت برای مقتول است و به ورثه به ارث می رسد همانطوری که ورثه اموال میت را ارث می برند حق القصاص را هم ارث می برند و لذا دیون و وصایای مقتول هم از دیهی او استثناء می شود همانطوری که دیون از بقیهی اموال او استثناء می شوند در نتیجه ادعای یک حق است ولو مدعی متعدد است و این یک حق هم مثبتش قسامه است. ولی در ناحیهی منکر چند حق است که هر کدام باید جداگانه قسامه اقامه کنند و قیاس قسامهی منکر به قسامهی مدعی، قیاس مع الفارق است.26/12/97جلسه98