امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
رفع حکم به وسیله حاجت عرفیه
#1
رفع حکم به وسیله عروض عنوان "اضطرار" و یا "حرج"، امری است که در مباحث فقهی بسیار به چشم می خورد. اما به نظر می رسد که در شریعت مبنای اوسعی نیز وجود دارد، و آن رفع حکم به وسیله "حاجت عرفیه" است!
در مورد حرج گفته شده "امری است که لاتتحمّل عادة"؛ طبق مدّعای مذکور، برای برداشته شدن حکم، نیازی به این حدّ از سختی نیست؛ بلکه همین مقدار که مکلّف دچار سختی و اذیّت باشد و زندگی اش مختلّ شده و عرفا نیاز داشته باشد(ولو به حدّ حرج هم نرسد)، برای رفع حکم کافی است.
شواهد رفع حکم به وسیله "حاجة عرفیّة" را در ابواب مختلف فقهی می توان یافت؛ به عنوان مثال: در خروج بین عمره تمتّع و حجّ تمتّع، گفته شده است "المتمتّع محتبس بالحجّ الّا لضرورة" در برخی از روایات گفته شده: "الّا لحاجة"(ر.ک. وسائل ج 11 ص 302 و 303)! یعنی حکم به جواز خروج از مکّه بین عمره تمتّع و حجّ تمتّع، منوط به حصول اضطرار نیست؛ حتی اگر اضطرار و حرجی هم وجود نداشته باشد، و همین که حاجت عرفیه ای باشد، می توان از مکّه خارج شد. برخی از فقهاء نیز به مفاد آن فتوی داده اند(ر.ک. العروة المحشّی ج 4 ص 621)
·       این نکته نیز قابل ذکر است که رافعیت حاجت عرفیّه نسبت به احکام، به نحو فی الجمله است! همانگونه که رافعیت حرج و اضطرار هم فی الجمله است؛ به عنوان مثال: اگر ترک زنا در حقّ کسی حرجی باشد، احدی از فقهاء قائل به رفع حرمت آن نشده است.
پاسخ
#2
استاد شهیدی از امام خمینی هم نقل میفرمودند ک وجوب نماز جمعه در زمان حضور معصوم هم به احتمال قوی منوط به نبود حاجت عرفیه است چون قطعا هزاران مسلمان، همگی نماز جمعه نمی آمدند و این امر ارتکازی در آن زمان بوده است
همچنین صاحب حدائق و برخی دیگر از فقها تاخیر نماز از زمان فضیلت را تنها در صورت حاجت عرفی حلال میدانند.
بنابر این حاجت عرفی می تواند در مواردی رافع تکلیف باشد
پاسخ
#3
(12-آذر-1400, 14:32)حسین بن علی نوشته: استاد شهیدی از امام خمینی هم نقل میفرمودند ک وجوب نماز جمعه در زمان حضور معصوم هم به احتمال قوی منوط به نبود حاجت عرفیه است چون قطعا هزاران مسلمان، همگی نماز جمعه نمی آمدند و این امر ارتکازی در آن زمان بوده است
همچنین صاحب حدائق و برخی دیگر از فقها تاخیر نماز از زمان فضیلت را تنها در صورت حاجت عرفی حلال میدانند.
بنابر این حاجت عرفی می تواند در مواردی رافع تکلیف باشد

به نظر می رسد که با تتبّع در موارد گوناگون فقهی می توان شواهد متعدّدی را برای این فرمایش جمع آوری کرد؛ 
به عنوان نمونه:
مسألة 30: يجوز للمعتكف الخروج من المسجد لإقامة الشهادة أو لحضور الجماعة أو لتشييع الجنازة‌ و إن لم يتعين عليه هذه الأمور و كذا في سائر الضرورات العرفية أو الشرعية الواجبة أو الراجحة سواء كانت متعلقة بأمور الدنيا أو الآخرة مما يرجع مصلحته إلى نفسه أو غيره و لا يجوز الخروج اختيارا بدون أمثال هذه المذكورات‌.(العروة الوثقی ج 2 ص 255)

هم چنین آقای سیستانی حفظه الله ذیل مباحث سوره فرموده اند: 
مسألة 598: تسقط السورة في الفريضة عن المريض، و المستعجل و الخائف من شي‌ء إذا قرأها‌ ، و من ضاق وقته، و الأحوط استحباباً في الأوليين الاقتصار على صورة المشقة في الجملة بقراءتها. و الأظهر كفاية الضرورة العرفية.(منهاج الصالحین ج 1 ص 206)
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  مسامحه در تعبیر اسقاط نماز ظهر به وسیله ی نماز جمعه سید رضا حسنی 0 1,928 9-آذر-1397, 16:45
آخرین ارسال: سید رضا حسنی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان