2-مهر-1399, 20:47
1- چنانکه گذشت ممکن است گفته شود این که متشرعه بر این مصداق، حمل را تطبیق نمی داده اند به جهت قصور در احراز حمل بودن آنچه زن پیش از مضغه (مثلا) سقط کرده بوده و الا اگر همان موقع هم برای آن ها احراز می شد که آن چه سقط شده نطفه ی منعقد شده بوده زن را پیش از سقط، حامل می دانسته اند و یشهد علی ذلک ما مر من قولهم بان اقصی الحمل او اقله کذا و کذا مما احتسب من بدو انعقاد النطقه.
2- اگر عدم خطور مصداقی به ذهن متشرعه ی زمان صدور نص، موجب انصراف شود پس کلا باید خطابات را از مصادیق مستحدثه منصرف بدانید. مثلا الان به شیوه هایی سقط یا وضع حمل می کنند که در گذشته نبوده و قطعا به ذهن متشرعه خطور نمی کرده، آیا به انصراف از این ها هم ملتزم می شوید؟ الا ان یقال بالقاء الخصوصیۀ علی نحو یشمل هذه الموارد و لا یشمل ما نحن فیه.
2- اگر عدم خطور مصداقی به ذهن متشرعه ی زمان صدور نص، موجب انصراف شود پس کلا باید خطابات را از مصادیق مستحدثه منصرف بدانید. مثلا الان به شیوه هایی سقط یا وضع حمل می کنند که در گذشته نبوده و قطعا به ذهن متشرعه خطور نمی کرده، آیا به انصراف از این ها هم ملتزم می شوید؟ الا ان یقال بالقاء الخصوصیۀ علی نحو یشمل هذه الموارد و لا یشمل ما نحن فیه.