29-آذر-1399, 22:32
(26-آذر-1399, 20:49)مهدی خسروبیگی نوشته:(26-آذر-1399, 20:38)1972392352 نوشته:فرض بحث را خوب تصور نکردید. فرض بحث جایی است که اقل و اکثر ملاک واحد دارند یعنی همان ملاکی که در اقل است در اکثر نیز وجود دارد در این صورت مولی وقتی یک غرض بیشتر ندارد که هم با اتیان اقل حاصل می شود و هم با اتیان اکثر در اینصورت به محض اینکه اقل را انجام داد غرض حاصل می شود و نوبت به اکثر نمی رسد مانند اینکه مولی بگوید اعتق رقبه و تکلیف واحد باشد در عالم خارج یک رقبه کافر داریم و یک مومن حال به محض اینکه رقبه کافر را آزاد کرد غرض مولی حاصل می شود و جایی برای عتق مومن باقی نمی ماند(مناقشه در مثال نکنید که از باب متباینین است مثال برای این است که به محض تحقق غرض جایی برای امتثال بعدی نیست)(25-آذر-1399, 00:12)خیشه نوشته: بحث مفسده نیست. اشکال مرحوم نائینی و مرحوم خویی این است: برای امتثال اکثر باید از مرز اقل گذشت و چون فرض این است که اقل هم محصل غرض است هیچ موقع نوبت به ایجاب اکثر نمیرسد. مثلا همین که یک تسبیحه خواند دیگر امر به اکثر از بین میرود چون غرض حاصل شد.
ثبوتا می توان تصویر کرد که اولا بالذات خود اکثر غرض را تأمین میکند لکن الزام استقلالی اکثر ملازم با یک مفسده است مثلا در طول زمان ممکن است موجب خستگی و دین گریزی شود فلذا مصلحت تسهیل را نیز در نظر میگیرد و امر خود را به شکل تخییر بین اقل و اکثر بیان میکند تا هم مصلحت اکثر به کلی فوت نشود و هم مصلحت تسهیل را استیفاء نماید. قدری عجیب به نظر میرسد زیرا هیچ مانع عقلی از احتمال ثبوتی این فرض وجود ندارد.
سلام برادر به نظر بحث اعم از فرض شماست بحث در امکان ثبوتی تخییر بین اقل و اکثر است. عرض این است که میتوان تصور کرد و ثبوتا مشکلی ندارد.