ارسالها: 34
موضوعها: 14
تاریخ عضویت: آبان 1391
اعتبار:
3
سپاس ها 4
سپاس شده 9 بار در 7 ارسال
استاد نظریه خطابات قانونیة حضرت امام را قبول دارند با این تفاوت که عاجز را استثناء می کنند به این معنا که خطابات از عاجز منصرفند
ارسالها: 43
موضوعها: 12
تاریخ عضویت: بهمن 1391
اعتبار:
2
سپاس ها 1
سپاس شده 3 بار در 3 ارسال
ایشان در توضیح قبول این مبنا می گوید که فعلیت حکم به این است که لو وصول الیه لکان محرکا وباعثا له نحو الفعل ، ودر مورد ناسی وغافل این درست است وحکم به این معنا حتی در همین حال نسیان وخطاء هم فعلی است وفقط محرک نیست که بعد الوصول محرک هم می شود، اما نسبت به عاجز چون همین الان خطاب به او واصل هست اما محرک نیست لعجزه، لذا حکمِ فعلی هم نیست، (حتی ایشان خطابات شخصیه به ناسی وغافل را هم مثل خطابات قانونیه حساب می کند وبه همین معنای مذکور فعلی می دانند).
ارسالها: 10
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: آذر 1392
اعتبار:
1
سپاس ها 4
سپاس شده 2 بار در 2 ارسال
اشکال :
کسانی که خطابات شرعی راقانونیه می دانند وانحلالی نمی دانند استصحاب حکم جزئی راچگونه جاری می دانند مخصوصا اگر طبق مبنای آقای خویی استصحاب دراحکام کلی راجاری ندانین؟
همچنین برائت درحکم جئزی راچگونه جاری می دانند؟
ارسالها: 34
موضوعها: 14
تاریخ عضویت: آبان 1391
اعتبار:
3
سپاس ها 4
سپاس شده 9 بار در 7 ارسال
البته با اشکالاتی که اخیرا استاد در بحث فقه به حضرت امام کرده اند مبنای استاد در بحث خطابات قانونیه به نحو زیر روشن می شود:
اولا استاد می فرمایند ما از نظریه خطابات قانونیه این مقدار را قبول می کنیم که اطلاق خطاب نسبت به ناسی و جاهل و ... لغو نیست بلکه اطلاق موونه ای ندارد و همه را شامل می شود و این مطلب جدیدی نیست بلکه مرحوم شهید صدر هم این را قبول دارند
ثانیا اینکه حضرت امام بر اساس قانونیت خطاب ، انحلال در جعل را نسبت به مکلفین منکر شده اند درست نیست و قانونیت خطاب ربطی به بجث جعل ندارد
ثالثا عاجز به واسطه انصراف از اطلاق خطاب خارج است