22-آذر-1400, 09:23
(آخرین تغییر در ارسال: 22-آذر-1400, 09:54 توسط رضا اسکندری.)
نسب و علل آن یکی از مباحثی که در کلمات فقهاء مطرح شده است. مشهور، تکون و پیدایش فرزند از نطفه را یکی از علل نسب میدانند و برای آن اصطلاح شرعی قائل نیستند. بله ممکن است برخی از آثار نسب مختص به صور خاصی باشد مثلا ولد الزنا، با اینکه فرزند است اما ارث نمیبرد.
عده قلیلی از علماء برای نسب، حقیقت شرعی قائلند و لذا با اینکه در امثال ولد الزنا، نسب عرفی را صادق میدانند اما نسب شرعی را منکرند!
اما مرحوم آقای حکیم مفهوم عرفی نسب را متقوم به انجام عملیات جنسی میداند و فرزندی که در اثر عمل جنسی (نه لزوما جماع بلکه به نحوی که سبق الماء را هم شامل شود) متولد نشده باشد را اصلا فرزند نمیداند حتی عرقا!
بر همین اساس ایشان معتقدند اگر زنی، منی شوهرش را داخل در فرج کند و باردار شود این فرزند به مرد منتسب نیست و مرد میتواند با او ازدواج هم بکند! حتی ایشان در ولد مساحقه به خاطر وجود روایت خاص به انتساب ولد به مرد صاحب نطفه فتوا دادهاند و آن را خلاف قاعده و تعبدی میدانند!
بر همین اساس میتوان گفت ایشان در موارد تلقیح مصنوعی، نسب را منکرند و فرزند را به مرد صاحب نطفه منسوب نمیدانند.
بر همین اساس میتوان گفت ایشان در موارد تلقیح مصنوعی، نسب را منکرند و فرزند را به مرد صاحب نطفه منسوب نمیدانند.
حضرت استاد پنج دلیل برای مدعای مرحوم آقای حکیم ذکر کردهاند که البته از نظر ایشان همه آنها ناتمام است.
فهرست این ادله عبارتند از:
اول: عدم صدق لغوی و عرفی ولد بر بچهای که با غیر عملیات جنسی تکون پیدا کند.
دوم: معیار در ترتب احکام شرعی تحقق موضوع به نحو متعارف است.
سوم: موضوع احکام شرعی نسب، صدق عرفی ولد نیست بلکه موضوع آنها وطی (به عقد یا شبهه) است.
چهارم: صرف تحقق نسب و تکون فرزند از نطفه برای ترتب آثار شرعی کافی نیست بلکه تسبب مرد به پیدایش و تکون هم لازم است.
پنجم: استفاده لزوم وطی در تحقق نسبت بر اساس روایات قاعده فراش