در مورد مناظرات اصحاب امام صادق ع هم، باز گزارشها دستچین شده نشر داده میشود و قسمتهایی که دال بر مشروعیت قیام اوست اصلاً مورد توجه قرار نمیگیرد و گفته میشود
در حالی که در برخی مناظرات، مشروعیت قیام زید و جواز همراهی با او مورد تأیید امام قرار گرفته است؛ مثلاً خوب است گزارش کشی در مورد مناظره زراره با زید در حضور امام صادق و تأیید امام صادق نسبت به مفاد این مناظره را با هم مرور کنیم -مناظرهی ذکر شده در صفحهی 3 فایل مناظرات-:
زراره پاسخ میدهد اگر آن کس مفروض الطاعة باشد، او را یاری خواهم کرد و اگر مفروض الطاعة نباشد، اختیار با خودم است اگر بخواهم یاری میکنم؛ اگر بخواهم یاری نمیکنم.
وقتی زید خارج شد، امام صادق به من گفت: «أَخَذْتَهُ وَ اللَّهِ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ مَا تَرَكْتَ لَهُ مَخْرَجاً» (شبیه همان عباراتی که به مؤمن الطاق گفته بودند)
طبق این روایت نظر زراره این بوده است که یاری کردن در قیام زید، جایز است و امام صادق ع هم این نظر را تأیید کردند.
روایت دو سند دارد که ظاهراً قابل تصحیح است، مخصوصاً طریق اول.
نقل قول:شاگردان امام صادق علیه السلام با زید مناظره کرده، و جوابی برایش نگذاشته اند بعد امام صادق علیه السلام هم بفرماید: «أخذته من بين يديه و من خلفه، و عن يمينه و عن شماله ، و من فوق رأسه و من تحت قدميه، و لم تترك له مسلكا يسلكه»
در حالی که در برخی مناظرات، مشروعیت قیام زید و جواز همراهی با او مورد تأیید امام قرار گرفته است؛ مثلاً خوب است گزارش کشی در مورد مناظره زراره با زید در حضور امام صادق و تأیید امام صادق نسبت به مفاد این مناظره را با هم مرور کنیم -مناظرهی ذکر شده در صفحهی 3 فایل مناظرات-:
نقل قول:حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ، قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الطَّيَالِسِيُّ، قَالَ حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ الْوَشَّاءُ، عَنْ أَبِي خِدَاشٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ، عَنْ أَبِي خَالِدٍ.زید به زراره میگوید که ای جوان! اگر مردی از آل محمد تو را به یاری بطلبد، چه میگویی؟
وَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ، قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْقُمِّيُّ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى، عَنِ ابْنِ الرَّيَّانِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ، عَنْ أَبِي خَالِدٍ، عَنْ زُرَارَةَ، قَالَ:رجال الكشي، ص: 152 و 153
قَالَ لِي زَيْدُ بْنُ عَلِيٍّ (ع) وَ أَنَا عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) مَا تَقُولُ يَا فَتَى فِي رَجُلٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ اسْتَنْصَرَكَ فَقُلْتُ إِنْ كَانَ مَفْرُوضَ الطَّاعَةِ نَصَرْتُهُ وَ إِنْ كَانَ غَيْرَ مَفْرُوضِ الطَّاعَةِ فَلِي أَنْ أَفْعَلَ وَ لِي أَنْ لَا أَفْعَلَ، فَلَمَّا خَرَجَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَخَذْتَهُ وَ اللَّهِ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ مَا تَرَكْتَ لَهُ مَخْرَجاً.
زراره پاسخ میدهد اگر آن کس مفروض الطاعة باشد، او را یاری خواهم کرد و اگر مفروض الطاعة نباشد، اختیار با خودم است اگر بخواهم یاری میکنم؛ اگر بخواهم یاری نمیکنم.
وقتی زید خارج شد، امام صادق به من گفت: «أَخَذْتَهُ وَ اللَّهِ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ مَا تَرَكْتَ لَهُ مَخْرَجاً» (شبیه همان عباراتی که به مؤمن الطاق گفته بودند)
طبق این روایت نظر زراره این بوده است که یاری کردن در قیام زید، جایز است و امام صادق ع هم این نظر را تأیید کردند.
روایت دو سند دارد که ظاهراً قابل تصحیح است، مخصوصاً طریق اول.