6-بهمن-1400, 22:23
خلط بین مراتب گستردگی یک عملکرد
در بررسی این که یک عملکرد (مانند کتابت حدیث یا اخذ حدیث از راه سماع و قرائت) چه میزان در بین محدثین رائج بوده، لازم است بین مراتب گستردگی یک پدیده تفکیک کرد و توجه کرد که شواهد، همسو با کدام مرتبه است؟ آیا صرف اصل وجود آن عملکرد را اثبات می کند، یا متعارف بودن آن را هم اثبات می کند و یا فراگیر بودن آن را اثبات می کند؟ گاهی عملکردی متعارف است اما متعارف بودن به معنای فراگیر بودن نیست. مثلا در مقاله ای، با ذکر شواهدی که گستردگی اخذ حدیث از راه سماع و قرائت را نشان می دهد نتیجه گرفته شده که اخذ حدیث از راه وجاده نادر بوده است. فارغ درستی این ادعا، استدلال ذکر شده تمام نیست؛ چرا که آن شواهد، صرفا متعارف بودن سماع و قرائت را نشان می دهد و متعارف بودن سماع و قرائت مستلزم ندرت عدم آن نیست.
در بررسی این که یک عملکرد (مانند کتابت حدیث یا اخذ حدیث از راه سماع و قرائت) چه میزان در بین محدثین رائج بوده، لازم است بین مراتب گستردگی یک پدیده تفکیک کرد و توجه کرد که شواهد، همسو با کدام مرتبه است؟ آیا صرف اصل وجود آن عملکرد را اثبات می کند، یا متعارف بودن آن را هم اثبات می کند و یا فراگیر بودن آن را اثبات می کند؟ گاهی عملکردی متعارف است اما متعارف بودن به معنای فراگیر بودن نیست. مثلا در مقاله ای، با ذکر شواهدی که گستردگی اخذ حدیث از راه سماع و قرائت را نشان می دهد نتیجه گرفته شده که اخذ حدیث از راه وجاده نادر بوده است. فارغ درستی این ادعا، استدلال ذکر شده تمام نیست؛ چرا که آن شواهد، صرفا متعارف بودن سماع و قرائت را نشان می دهد و متعارف بودن سماع و قرائت مستلزم ندرت عدم آن نیست.