امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مفهوم موجبه کلیه سالبه کلیه است یا سالبه جزئیه و هکذا بالعکس؟
#1
مفهوم العموم سلب العموم لا عموم السلب. به عبارت بهتر بیش از این مقدار ثابت نمی شود  مثل اینکه مفهوم اذا جاء زید فاکرم جمیع العلملء این است که اگر زید نیامد اکرام همه واجب نیست در عین اینکه ممکن است اکرام برخی واجب باشد؛ خلافا للشیخ الاعظم الانصاری که فرموده اند مفهوم سالبه کلیه موجبه کلیه و مفهوم موجبه کلیه سالبه کلیه است و کلام اهل منطق که نقیض کلی را جزئی می دانند صحیح نمی باشد. استاد فرمودند شواهد مرحوم شیخ بر مدعای خویش صحیح نیست؛ یک شاهد عبارت است از «ان جاء زید فاکرم العلماء» که در مفهوم آن نیز اطلاق جاری می شود و عموم السلب اثبات می شود و لکن گوییم العلماء از ادات عموم نیست بلکه از اطلاقات است و فقط کل و جمیع و نکره در سیاق نفی از ادات عموم هستند و ما در اطلاقات قبول داریم که مفهوم مطلق الطلاق السلب است. شاهد دوم کلام شیخ طوسی رحمه الله که در « کلما یؤکل لحمه یتوضأ من سؤره و یشرب» مفهوم گیری کرده به شکل مفهوم مطلق لکن گوییم اصلا این ربطی به مفهوم شرط ندارد بلکه شیخ طوسی رضوان الله تعالی علیه به مفهوم وصف تمسک نموده است و تشبیه کرده به بحث غنم صائمه و معلوفه ثانیا «ما» در «کلما» موصوله است نه زمانیه تا به معنای «هرگاه» بوده و شرطیه باشد و لذا ضمیر به همین ما موصوله بر می گردد و مفهوم آن از قبیل سالبه به انتفاء موضوع است. و شبیه این اشکال را به محقق حکیم داریم که در دلیل الناسک ص 127 در صحیحه حریز در« کل ثوب تصلی فیه فلابأس ان تحرم فیه» به صرف وجود فاء ان را جمله شرطیه محسوب کرده در حالی که فاء در جملات خبریه نیز می آید.
اما مفهوم الاطلاق اطلاق السلب است نه سلب الاطلاق مثل اینکه مولی بگوید الماء اذا بلغ قدر کر لاینجسه النجس که مفهوم آن این است که اذا لم یبلغ قد رکر ینجسه النجس. شهید صدر در بیان وجه این مطلب فرموده اند: کسانی که مثل محقق اصفهانی مدلول تصدیقی و رئیسی جمله شرطیه را جزاء می­دانند پس در جزاء اطلاق جاری شده (زیرا اطلاق در مدلول تصدیقی جاری می باشد نه مدلول تصوری زیرا برای کشف سعه مدلول تصدیقی و با کمک ظاهر حال متکلم که کاشف از مراد تصدیقی است می باشد ثانیا مراد از مدلول تصدیقی در اینجا مفاد رئیسی و اصلی کلام است که متکلم از جهت آن در مقام بیان است و اطلاق فقط در همان جهتی که متکلم در مقام بیان است جاری می شود و اشکال نشود که متکلم ممکن است از دو جهت در مقام بیان باشد و کلام دو مفاد رئیسی داشته باشد یعنی هم جزاء را میخواهد بیان کند و هم توقف آن بر شرط را، زیرا گوییم در این صورت نیز کلام دو مفاد رئیسی ندارد بلکه یک مفاد دارد که آن بیان ضیق در حکم و انحصار آن در فرض وجود شرط است و روشن است که در این صورت نیز مدلول اصلی همان جزاء بوده واطلاق در همان جاری خواهد بود) و انتفاء عند الانتفاء به انتفاء الاطلاق خواهد بود و روشن است که انتفاء الاطلاق با ثبوت فی الجمله سازگار است بر خلاف انتفاء المطلق. اما ما چون خلافا للمشهور مدلول رئیسی را جزاء نمی دانیم بلکه کل مفاد جمله که ربط و تعلیق بین الطرفین باشد می دانیم لذا اطلاق را نسبت به کل کلام جاری می کنیم نه نسبت به خصوص جزاء و لذا آنچه معلق بر شرط است ذات جزاء است ای ذات المطلق لاالمطلق باطلاقه و لذا مفهوم هم که انتفاء عند النتفاء است، انتفاء المطلق خواهد بود نه انتفاء الاطلاق تا گفته شود انتفاء الاطلاق یجمع مع الثبوت فی الجمله.
استاد شهیدی می فرمایند ما مدلول رئیسی را جزاء می دانیم و این مشکل نیز پیش نمی آید زیرا مفهوم گیری در رتبه سابق بر اطلاق گیری است نه بعد الاطلاق تا مفهوم، انتفاء الاطلاق باشد. یعنی از ابتداء دو مدلول در عرض هم داریم یکی مطابقی که منطوق باشد و یکی التزامی که مفهوم باشد و لذا مفهوم گیری از اصل جمله شرطیه است قبل از جریان اصاله الاطلاق و لذامفهوم، انتفاء اصل الجزاء است نه انتفاء اطلاق الجزاء. (وجه مطلب این است که مفهوم که مدلول التزامی است از مفاد اثباتی و مدلول تصوری کلام حاصل می شود نه از مفاد سکوتی آن زیرا مدالیل التزامی لازمه کلام هستند نه لازمه آنچه از ظاهر حال متکلم به ملاحظه سکوت او استفاده می شوند. وجه دیگری که به نظر حقیر می شود در خصوص ما نحن فیه بیان کرد این است که بنابر اینکه جمله شرطیه دال بر توقف و حصر باشد، شرط لازم بودن جمله شرطیه به دلالت وضعیه استفاده شده و اطلاق فقط شرط کافی بودن را ثابت می کند و از طرفی مفهوم به صرف اثبات شرط لازم بودن ثابت است و اطلاق واوی در منطوق فقط برای اثبات شرط کافی بودن است پس مفهوم از مدلول وضعی کلام استفاده شده نهاز اطلاق آن؛ لکن ممکن است به این وجه اشکال شود که ولو اطلاق برای اثبات شرط کافی بودن است و تاثیری در مفهوم گیری ندارد اما در مقام مفهوم گیری لحاظ می شود و انتفاء اطلاق ثابت می شود و لذا باید همان وجه استاد را بیان کنیم) حال بعد از اینکه ثابت شد مفهوم انتفاء اصل الجزاء است نه اطلاق الجزاء پس کلام دو مدلول هم عرض که یکی مطابقی و یکی التزامی است داشته و اطلاق در جزاء هر دو جاری می شود با توجه به اینکه جزاء مدلول تصدیقی و رئیسی می باشد.
به نظر می رسد اشکال دیگری که به شهید صدر وارد است این است طبق نظر شما که مفاد رئیسی اصل ربط و تعلیق است نه جزاء و از طرفی هم اطلاق باید در مدلول رئیسی جاری شود پس نتیجه، اثبات اطلاق در ربط و عدم اختصاص آن به زمان دون زمان آخر مثلا می باشد و این اطلاق در طرف الربط را ثابت نمی کند در حالی که در محل بحث ما به دنبال اطلاق در طرف الربط که همان جزاء باشد هستیم. مثلا در جمله «الماء اذا بلغ قدر کرّ لاینجسه النجس» می خواهیم اثبات کنیم که مفهوم آن عبارت است از اینکه اگر آب به قدر کر نباشد با مطلق نجس، متنجس می شود و روشن است که اطلاق در اصل ربط و توقف ثابت نمی کند که در طرف جزاء مطلق نجاسات مقصود است و نمی شود هم اطلاق دیگری در جزاء جاری کرد زیرا به نظر ایشان جزاء مدلول تصدیقی نمی بشد و اطلاق فقط در مدلول رئیسی جاری می باشد و از همین جا روشن شد که در اطلاق در منطوق نیز دچار مشکل خواهند شد.
و اما اشکالی که نسبت به کلام استاد شهیدی وجود دارد این است که مدلول التزامی که لفظ ندارد تا در آن اطلاق جاری شود بلکه یک فهم از کلام است و این فهم اگر از اول به شکل مطلق باشد اطلاق ثابت است و الا نمی شود انتفاء اصل الجزاء را ثابت و بعد در ماده که النجس است اطلاق جاری کرد. بنابر این به نظر می رسد تنها راه این است که ملاحظه شود که وجدان چه حکم می کند و چون بنده سالبه به انتفاء موضوع هستم لذا این موکول به خود محققین می باشد.
در نهایت استاد فرمودند برخی امثله نیز وجود داد که در انها روشن است که مفهوم به شکل اطلاق السلب نمی باشد اما آنها لخصوصیه المورد دارای قرینه هستند مثل اینکه مفهوم ان جدّ زید فی الدرس فلایفوقه من کان معه این نیست که اگر درس نخواند همه همکلاس های او بر او فائق می شوند ولو کند ذهن ترین آنها. یا در مثال ان کان الزید امیرا فکان مستغنیا عن الناس این نیست که اگر امیر نباشد به همه محتاج خواهد بود و لکن اینها قرینه واضحه دارد و لذا قاعده را خراب نمی کند.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  وجود مفهوم شرط در صورت جزئی حقیقی نبودن معنای حرفی مهدی منصوری 2 2,308 22-آذر-1398, 21:50
آخرین ارسال: سید محمد صادق رضوی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان