25-آذر-1401, 20:06
به نظر آقای سیستانی واژه «سحت» ظهور در حرمت ندارد. گاهی این کلمه در حرمت و گاهی در کراهت استعمال میگردد. بنابراین، تعیین هر یک از حرمت یا کراهت در مورد استعمال نیاز به قرینه دارد. مؤید فرمایش ایشان آن است که ابن اثیر در نهایه گفته است: «يرد فى الكلام على الحرام مرة و على المكروه أخرى، و يستدل عليه بالقرائن»
به نظر ما این فرمایش صحیح نیست؛ زیرا خود ابن اثیر ابتدای توضیح معنای سحت گفته است: «السُّحْتُ: الحرام الذى لا يحلّ كسبه، لأنه يَسْحَتُ البركة: أى يذهبها» لغویین دیگر نیز معنای سحت را حرام دانستهاند. خلیل در العین میگوید: « السُّحْت: كل حرام قبيح الذكر يلزم منه العار- نحو ثمن الكلب و الخمر و الخنزير» در معجم مقاییس اللغة گفته است: «المال السُّحْت: كل حرام يلزم آكله العار؛ و سمى سحتاً لأنه لا بقاء له» در مفردات هم میگوید: «السُّحْتُ للمحظور الذي يلزم صاحبه العار، كأنه يسحت دينه و مروءته، قال تعالى:أَكّٰالُونَ لِلسُّحْتِ [المائدة/ 42]، أي: لما يسحت دينهم.»
ما انکار نمیکنیم که سحت گاهی بر مکروهاتی اطلاق میگردد که ملازم با عار هستند. مانند «کسب الحجام سحت» که ما از روایات استفاده کردیم کسب الحجام حرام نیست حتی اگر با شرط باشد؛ سحت یعنی ننگ است برای بعضی چیزها پول گرفتن ولی ظهور اولی آن در حرمت است و انکار این مطلب به نظر ما عرفی نیست.
منابع
۱. النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج2، ص: 345
۲. كتاب العين، ج3، ص: 132
۳. معجم مقائيس اللغة، ج3، ص: 143 (عبارت منقول در درس با عبارت موجود در کتاب کمی متفاوت است)
۴. مفردات ألفاظ القرآن، ص: 400