6-دي-1401, 19:37
چنین تعریفی از ترخیص واقعی و ظاهری را از علمای دیگر نشنیده بودم.
در هر حال به نظرم معنایی که برای ترخیص ظاهری بیان شده است، مستبطن ترخیص واقعی است زیرا نمیشود که مولا نوشیدن آبی را تحریم نماید؛ بعد اذن در مخالفت این تحریم بدهد ولی اگر از ان بپرسیم که آیا اذن در نوشیدن آن آب داده است یا نه؟ پاسخ دهد که نه من هیچ اذنی در نوشیدن آن آب نداده و نمیدهم!
این دو تا با هم جمع نمیشوند. در واقع مفهوم اذن در فعل (یا ترک) و اذن در مخالفت تکلیف مفهوماً دو چیز هستند اما مصداقاً چنان تصادقی دارند که عرف آنها را ملازم هم میبیند.
اگر علاوه بر تغایر مفهومی، در مصداق هم تلازمی نداشتند، این همه بحث در جمع حکم ظاهری و واقعی بین علما در نمیگرفت.
در هر حال به نظرم معنایی که برای ترخیص ظاهری بیان شده است، مستبطن ترخیص واقعی است زیرا نمیشود که مولا نوشیدن آبی را تحریم نماید؛ بعد اذن در مخالفت این تحریم بدهد ولی اگر از ان بپرسیم که آیا اذن در نوشیدن آن آب داده است یا نه؟ پاسخ دهد که نه من هیچ اذنی در نوشیدن آن آب نداده و نمیدهم!
این دو تا با هم جمع نمیشوند. در واقع مفهوم اذن در فعل (یا ترک) و اذن در مخالفت تکلیف مفهوماً دو چیز هستند اما مصداقاً چنان تصادقی دارند که عرف آنها را ملازم هم میبیند.
اگر علاوه بر تغایر مفهومی، در مصداق هم تلازمی نداشتند، این همه بحث در جمع حکم ظاهری و واقعی بین علما در نمیگرفت.