20-دي-1401, 22:48
(آخرین تغییر در ارسال: 20-دي-1401, 23:21 توسط محمد خداپرست.)
مسئله اصولی جدید:
مقتضای ادله واجبات موسع (اعم از واجب موسع اصطلاحی و واجب غیر موقت غیر فوری) در فرض احتمال عروض مانع از امتثال، نسبت به جواز تاخیر چیست؟
به نظر صحیح اطلاق دلیل واجب نسبت به وجوب بدار در فرض احتمال طروّ مانع، ساکت است؛زیرا معنای این که مکلف در واجب موسع مرخص در اتیان افراد طولیّه طبیعت است،این است که عمل در اول وقت بر مکلف ثبوتاً متعین نیست و اگر مکلف عمل را در آخر وقت انجام بدهد عملش، صحیح است و فوت نشده است اما آیا اثباتاً نیز مکلف میتواند با احتمال فوات واجب در صورت تأخیر از اول وقت عمل را ترک کند و به تأخیر بیاندازد؟
اطلاق لفظی دلیل بر این معنا دلالت ندارد؛لذا قاعده اشتغال مقتضی عدم جواز تأخیر است مگر اینکه مکلف مؤمّنی داشته باشد؛مثلا به امکان انجام در آخر وقت وثوق داشته باشد یا اصل محرز یا اماره ای باشد که مفاد آن عدم طرو عذر و بقای امکان باشد.
جواز تاخیر در امتثال حتی در موارد احتمال طروّ مانع، از قیود مغفول نزد عرف است و عرف در موسعات بدار را لازم نمی داند، این نکته باعث میشود که لزوم بدار نیاز به بیان از طرف مولا داشته باشد؛لذا بعید نیست مقتضای اطلاق مقامی جواز تاخیر امتثال در فرض احتمال طروّ مانع باشد. البته قدر متیقن این اطلاق مقامی در فرض غفلت نه در مطلق موارد است .نظیر این اطلاق مقامی، در نفی قصد وجه و تمییز در کلام محقق خراسانی بیان شده است.
برگرفته از دروس خارج اصول استاد قائینی ج 71و72، 18 و19 دی 1401
مقتضای ادله واجبات موسع (اعم از واجب موسع اصطلاحی و واجب غیر موقت غیر فوری) در فرض احتمال عروض مانع از امتثال، نسبت به جواز تاخیر چیست؟
بحث اصولی مهمی که در ابواب فقهی ساری و جاری است و مورد غفلت اصولیین مانند محقق خراسانی در کفایة الاصول واقع شده است؛ مسئله وجوب بدار درواجبات موسعه، در فرض احتمال طروّ مانع از امتثال یا ظنّ به امکان امتثال است.
در دو مقام می توان این بحث را پی گرفت:
اول : مقتضای اطلاق لفظی
به نظر صحیح اطلاق دلیل واجب نسبت به وجوب بدار در فرض احتمال طروّ مانع، ساکت است؛زیرا معنای این که مکلف در واجب موسع مرخص در اتیان افراد طولیّه طبیعت است،این است که عمل در اول وقت بر مکلف ثبوتاً متعین نیست و اگر مکلف عمل را در آخر وقت انجام بدهد عملش، صحیح است و فوت نشده است اما آیا اثباتاً نیز مکلف میتواند با احتمال فوات واجب در صورت تأخیر از اول وقت عمل را ترک کند و به تأخیر بیاندازد؟
اطلاق لفظی دلیل بر این معنا دلالت ندارد؛لذا قاعده اشتغال مقتضی عدم جواز تأخیر است مگر اینکه مکلف مؤمّنی داشته باشد؛مثلا به امکان انجام در آخر وقت وثوق داشته باشد یا اصل محرز یا اماره ای باشد که مفاد آن عدم طرو عذر و بقای امکان باشد.
دوّم: مقتضای اطلاق مقامی
جواز تاخیر در امتثال حتی در موارد احتمال طروّ مانع، از قیود مغفول نزد عرف است و عرف در موسعات بدار را لازم نمی داند، این نکته باعث میشود که لزوم بدار نیاز به بیان از طرف مولا داشته باشد؛لذا بعید نیست مقتضای اطلاق مقامی جواز تاخیر امتثال در فرض احتمال طروّ مانع باشد. البته قدر متیقن این اطلاق مقامی در فرض غفلت نه در مطلق موارد است .نظیر این اطلاق مقامی، در نفی قصد وجه و تمییز در کلام محقق خراسانی بیان شده است.
برگرفته از دروس خارج اصول استاد قائینی ج 71و72، 18 و19 دی 1401