4-فروردين-1402, 17:35
گاهی سوال کننده از یک قضیه شخصی سوال میکند مانند اینکه شخصی بعد از ازدواج موقت مرده است و شخص دیگری خدمت امام برسد و در مورد ارث بردن همسر موقت او در این واقعه خاص سوال کند. در اینجا احتمال دارد ازدواج موقت ۹۹ ساله باشد و احتمال دارد یک سال یا کمتر باشد بنابراین اگر امام علیه السلام بدون اینکه در مساله بین ازدواج 99ساله و غیر آن تفصیل بدهند حکم به عدم ارث کنند اصطلاحا گفته می شود ترک استفصال امام قرینه بر عموم است.
اما یک وقت سوال کننده از یک قضیه کلی سوال می کند مثل اینکه شخصی خدمت امام برسد و از حکم کلی ارث در ازدواج موقت سوال کند. در اینجا اگر امام علیه السلام بفرماید ارثی در کار نیست معمولا به آن ترک استفصال گفته نمی شود بلکه از سنخ اطلاقات لفظی است.
باید دانست بین این دو نوع اطلاق تفاوتهایی وجود دارد مثلا در اطلاق ترک استفصالی وظیفه سایل است که قیودی که عرفا محتمل الدخاله است و در آن واقعه شخصیه موجود بوده را ذکر کند و الا به معنای نبود قید خاص است اما در نوع دوم وظیفه سائل نیست بلکه وظیفه امام است که اگر قیدی هست بیان کند.
درس خارج اصول جلسه89 مورخ14اسفند1401
اما یک وقت سوال کننده از یک قضیه کلی سوال می کند مثل اینکه شخصی خدمت امام برسد و از حکم کلی ارث در ازدواج موقت سوال کند. در اینجا اگر امام علیه السلام بفرماید ارثی در کار نیست معمولا به آن ترک استفصال گفته نمی شود بلکه از سنخ اطلاقات لفظی است.
باید دانست بین این دو نوع اطلاق تفاوتهایی وجود دارد مثلا در اطلاق ترک استفصالی وظیفه سایل است که قیودی که عرفا محتمل الدخاله است و در آن واقعه شخصیه موجود بوده را ذکر کند و الا به معنای نبود قید خاص است اما در نوع دوم وظیفه سائل نیست بلکه وظیفه امام است که اگر قیدی هست بیان کند.
درس خارج اصول جلسه89 مورخ14اسفند1401