18-مهر-1402, 16:15
باسْمه تعالي
معروف است که: «مورد، مخصِّص نیست.»؛ یعنی اگر موردی در سؤال سائل آمدهباشد، باعث انحصار پاسخ حضرت در آن مورد نمیشود، و لذا فرمایش حضرت اطلاق داشته و شامل موارد دیگر هم میشود.
ولی این قاعده، در جایی است که جواب حضرت کلی باشد. اما گاهی جواب، ناظر به حل اشکال سائل است، در چنین جایی نمیتوانیم بگوییم: «مورد، مخصص نیست.». بالاخره با وجود مورد در سؤال سائل، فضای بحث، از «احتمال وجود قرینه»[1] به «احتمال قرینیت موجود»[2] تنزّل مییابد و درنتیجه اطلاق ضعیف میشود.
در روایت زیر، موردی در سؤال سائل ذکر شدهاست:
«وَ عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ هِلَالِ رَمَضَانَ يُغَمُّ عَلَيْنَا فِي تِسْعٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ شَعْبَانَ. فَقَالَ: لَاتَصُمْهُ إِلَّا أَنْ تَرَاهُ؛ فَإِنْ شَهِدَ أَهْلُ بَلَدٍ آخَرَ أَنَّهُمْ رَأَوْهُ، فَاقْضِهِ.»[3]
در این روایت، اسحاق بن عمار از موردی سؤال کرده که هوا ابری است. در چنین موردی، حضرت فرمودند: اگر بلد دیگری هلال را دیدند و به ما خبر دادند، ماه مبارک، برای ما هم ثابت است.
این پاسخ حضرت یعنی ثبوت اول ماه برای ما از طریق شهادت بلد دیگر به رؤیت هلال، آیا منحصر در صورتی است که بلد ما ابری باشد؟ یا اطلاق داشته و حتی اگر بلد ما ابری نباشد و هوا صاف باشد و مانعی از رؤیت نباشد و ما رؤیت نکنیم، شهادت بلاد دیگر، اول ماه را برای ما هم ثابت میکند؟
اگر پاسخ حضرت کلی باشد و ناظر به این مورد نباشد، پس قاعدهی «مورد، مخصِّص نیست.» جاری شده و این روایت اطلاق داشته و شهادت بلاد دیگر بر رؤیت هلال، منحصر نیست در موردی که بلد ما ابری باشد. مرحوم آقای خوئی اینطور فهمیدهاند[4]، مقتضای این استظهار، عدم تقیید به «اشتراک در لیل» است، لکن ایشان در مقام فتوا، تنها شهادت بلادی را برای ما مثبِت اول ماه دانستهاند که با بلد ما در شب مشترک باشند[5].
ولی اگر پاسخ حضرت ناظر به موردی باشد که در سؤال آمده، پس قاعدهی «مورد، مخصِّص نیست.» جاری نشده و این روایت اطلاق ندارد و شهادت بلاد دیگر بر رؤیت هلال، منحصر است در موردی که بلد ما ابری باشد. آیتالله سیستانی حفظهالله در نقد استظهار استادشان از روایت مذکور، اینطور فهمیدهاند[6].
برگرفته از درس خارج فقه استاد مفیدی جلسات اول و دوم در تاریخ ۸و۹مهرماه۱۴۰۲
[1]- اگر موردی در روایت ذکر نشده باشد، شک ما در انحصار پاسخ حضرت به موردی خاص و یا شمول نسبت به اعم از آن مورد، شک در وجود قرینه بوده و درنتیجه راحتتر میتوان اطلاقگیری کرد.
[2]- وقتی مورد در سؤال سائل ذکر شدهباشد، چیزی در روایت وجود دارد که احتمال میدهیم قرینه باشد. و طبق نظر برخی بزرگان، احتمال قرینیت موجود، مانع اطلاقگیری است.
[3]- الاستبصار فيما اختلف من الأخبار؛ ج2، ص: ۷۳
[4]- فهذه الصحيحة ظاهرة الدلالة بإطلاقها على أن رؤية الهلال في بلد تكفي لثبوته في سائر البلدان بدون فرق بين كونها متحدة معه في الأفق أو مختلفة و إلا فلا بد من التقييد بمقتضى ورودها في مقام البيان. منهاج الصالحين (للخوئي)؛ ج1، ص: 282
[5]- إذا رؤي الهلال في بلد كفى في الثبوت في غيره مع اشتراكهما في الأفق، بحيث إذا رؤي في أحدهما رؤي في الآخر، بل الظاهر كفاية الرؤية في بلد ما في الثبوت لغيره من البلاد المشتركة معه في الليل و إن كان أول الليل في أحدهما آخره في الآخر. منهاج الصالحين (للخوئي)؛ ج1، ص: 278
[6]- ويلاحظ على ما افاده قدس سره أن مورد صحیحة عبد الرحمن بن ابی عبد الله و معتبرة اسحاق بن عمار، هو صورة الشك في دخول شهر رمضان من جهة الشك في وجود الهلال في سماء البلد مستوراً بالسحاب وعدمه، فلا إطلاق لها لصورة الشك فيه مع إحراز عدم وجود الهلال في سماء البلد من جهة الشك في وجوده في بلد آخر يشترك مع البلد في جزء من الليل. أسئلة حول رؤية الهلال مع أجوبتها؛ ص۲۲
معروف است که: «مورد، مخصِّص نیست.»؛ یعنی اگر موردی در سؤال سائل آمدهباشد، باعث انحصار پاسخ حضرت در آن مورد نمیشود، و لذا فرمایش حضرت اطلاق داشته و شامل موارد دیگر هم میشود.
ولی این قاعده، در جایی است که جواب حضرت کلی باشد. اما گاهی جواب، ناظر به حل اشکال سائل است، در چنین جایی نمیتوانیم بگوییم: «مورد، مخصص نیست.». بالاخره با وجود مورد در سؤال سائل، فضای بحث، از «احتمال وجود قرینه»[1] به «احتمال قرینیت موجود»[2] تنزّل مییابد و درنتیجه اطلاق ضعیف میشود.
در روایت زیر، موردی در سؤال سائل ذکر شدهاست:
«وَ عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ هِلَالِ رَمَضَانَ يُغَمُّ عَلَيْنَا فِي تِسْعٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ شَعْبَانَ. فَقَالَ: لَاتَصُمْهُ إِلَّا أَنْ تَرَاهُ؛ فَإِنْ شَهِدَ أَهْلُ بَلَدٍ آخَرَ أَنَّهُمْ رَأَوْهُ، فَاقْضِهِ.»[3]
در این روایت، اسحاق بن عمار از موردی سؤال کرده که هوا ابری است. در چنین موردی، حضرت فرمودند: اگر بلد دیگری هلال را دیدند و به ما خبر دادند، ماه مبارک، برای ما هم ثابت است.
این پاسخ حضرت یعنی ثبوت اول ماه برای ما از طریق شهادت بلد دیگر به رؤیت هلال، آیا منحصر در صورتی است که بلد ما ابری باشد؟ یا اطلاق داشته و حتی اگر بلد ما ابری نباشد و هوا صاف باشد و مانعی از رؤیت نباشد و ما رؤیت نکنیم، شهادت بلاد دیگر، اول ماه را برای ما هم ثابت میکند؟
اگر پاسخ حضرت کلی باشد و ناظر به این مورد نباشد، پس قاعدهی «مورد، مخصِّص نیست.» جاری شده و این روایت اطلاق داشته و شهادت بلاد دیگر بر رؤیت هلال، منحصر نیست در موردی که بلد ما ابری باشد. مرحوم آقای خوئی اینطور فهمیدهاند[4]، مقتضای این استظهار، عدم تقیید به «اشتراک در لیل» است، لکن ایشان در مقام فتوا، تنها شهادت بلادی را برای ما مثبِت اول ماه دانستهاند که با بلد ما در شب مشترک باشند[5].
ولی اگر پاسخ حضرت ناظر به موردی باشد که در سؤال آمده، پس قاعدهی «مورد، مخصِّص نیست.» جاری نشده و این روایت اطلاق ندارد و شهادت بلاد دیگر بر رؤیت هلال، منحصر است در موردی که بلد ما ابری باشد. آیتالله سیستانی حفظهالله در نقد استظهار استادشان از روایت مذکور، اینطور فهمیدهاند[6].
برگرفته از درس خارج فقه استاد مفیدی جلسات اول و دوم در تاریخ ۸و۹مهرماه۱۴۰۲
[1]- اگر موردی در روایت ذکر نشده باشد، شک ما در انحصار پاسخ حضرت به موردی خاص و یا شمول نسبت به اعم از آن مورد، شک در وجود قرینه بوده و درنتیجه راحتتر میتوان اطلاقگیری کرد.
[2]- وقتی مورد در سؤال سائل ذکر شدهباشد، چیزی در روایت وجود دارد که احتمال میدهیم قرینه باشد. و طبق نظر برخی بزرگان، احتمال قرینیت موجود، مانع اطلاقگیری است.
[3]- الاستبصار فيما اختلف من الأخبار؛ ج2، ص: ۷۳
[4]- فهذه الصحيحة ظاهرة الدلالة بإطلاقها على أن رؤية الهلال في بلد تكفي لثبوته في سائر البلدان بدون فرق بين كونها متحدة معه في الأفق أو مختلفة و إلا فلا بد من التقييد بمقتضى ورودها في مقام البيان. منهاج الصالحين (للخوئي)؛ ج1، ص: 282
[5]- إذا رؤي الهلال في بلد كفى في الثبوت في غيره مع اشتراكهما في الأفق، بحيث إذا رؤي في أحدهما رؤي في الآخر، بل الظاهر كفاية الرؤية في بلد ما في الثبوت لغيره من البلاد المشتركة معه في الليل و إن كان أول الليل في أحدهما آخره في الآخر. منهاج الصالحين (للخوئي)؛ ج1، ص: 278
[6]- ويلاحظ على ما افاده قدس سره أن مورد صحیحة عبد الرحمن بن ابی عبد الله و معتبرة اسحاق بن عمار، هو صورة الشك في دخول شهر رمضان من جهة الشك في وجود الهلال في سماء البلد مستوراً بالسحاب وعدمه، فلا إطلاق لها لصورة الشك فيه مع إحراز عدم وجود الهلال في سماء البلد من جهة الشك في وجوده في بلد آخر يشترك مع البلد في جزء من الليل. أسئلة حول رؤية الهلال مع أجوبتها؛ ص۲۲