13-آذر-1402, 21:54
بحث است که حقیقت قرائت و تلفظ چیست؟ مرحوم سید فرموده طوری باشد که خودش بشنود یا تحقیقا یعنی مانعی مثل شلوغی نباشد و یا کر نباشد، یا تقدیرا بشنود.
بحث دو مقام دارد:
مقام اول: علی القاعدة
لعل مشهور گفتند اگر خود انسان نشنود چه حقیقتاً چه تقدیرا، قرائت و تلفظ و قول، صدق نمیکند. برای صدق قول و تلفظ، باید جوهره صدا و آنچه از مخارج ایجاد میشود، به گوش مصلی برسد. گاهی چنان آرام سخن میگوید ولی خودش میشنود، باز هم تلفظ صدق میکند. این در مقابل، حدیث النفس است که در دلش سخن میگوید و خودش هم نمیشنود. در باب صلاة خلف العامة فرمودند قرائت بخواند ولو بحدیث النفس. اگر خودش نشنود، تلفظ صدق نمیکند.
استاد
اما به نظر میرسد قوام تلفظ به این نیست که خود انسان بشنود بلکه قوام تلفظ به این است که از مخارج حروف، صادر شوند چه خود بشنود یا نشنود. ظاهرا سه مرحلهای است: حدیث نفس، تلفظی که انسان میشنود و تلفظی که خود انسان نمیشنود.
مرحوم خوئی نقض کرده اگر بنا باشد چنین تلفظی که خود انسان نمیشنود، تلفظ صدق نکند، پس باید جایز باشد میان نماز چنین تلفظی داشت در حالیکه مبطل است.
بحث دو مقام دارد:
مقام اول: علی القاعدة
لعل مشهور گفتند اگر خود انسان نشنود چه حقیقتاً چه تقدیرا، قرائت و تلفظ و قول، صدق نمیکند. برای صدق قول و تلفظ، باید جوهره صدا و آنچه از مخارج ایجاد میشود، به گوش مصلی برسد. گاهی چنان آرام سخن میگوید ولی خودش میشنود، باز هم تلفظ صدق میکند. این در مقابل، حدیث النفس است که در دلش سخن میگوید و خودش هم نمیشنود. در باب صلاة خلف العامة فرمودند قرائت بخواند ولو بحدیث النفس. اگر خودش نشنود، تلفظ صدق نمیکند.
استاد
اما به نظر میرسد قوام تلفظ به این نیست که خود انسان بشنود بلکه قوام تلفظ به این است که از مخارج حروف، صادر شوند چه خود بشنود یا نشنود. ظاهرا سه مرحلهای است: حدیث نفس، تلفظی که انسان میشنود و تلفظی که خود انسان نمیشنود.
مرحوم خوئی نقض کرده اگر بنا باشد چنین تلفظی که خود انسان نمیشنود، تلفظ صدق نکند، پس باید جایز باشد میان نماز چنین تلفظی داشت در حالیکه مبطل است.