امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اقسام تزاحم و تطبیق آن در حکم ظاهری از نگاه شهید صدر
#1
اقسام تزاحم
تزاحم چند قسم مختلف دارد:

قسم اول: تزاحم ملاکی
تزاحم ملاکی این است که در یک فعل هم مصحلت و هم مفسده وجود داشته باشد مثل شرب خمر که هم مفسده و هم مصلحت دارد و لذا خداوند متعال فرموده‌اند: « يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فيهِما إِثْمٌ كَبيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما»  که در این جا هر کدام بر دیگری غالب باشد شارع بعد از کسر و انکسار آن را مقدم می‌کند و براساس آن جعل حکم می‌کند و در مثال مذکور چون ملاک حرمت یعنی مفسده، غالب است شارع حکم به حرمت آن کرده است.

قسم دوم: تزاحم امتثالی
دو فعل واجب مثلا وجود دارد و مکلف قادر بر امتثال آن دو با هم نیست.

قسم سوم: تزاحم حفظی
[در کلام شهید صدر] بین شوق، قبح و بغض و بین اراده فرق وجود دارد؛ انسان ممکن است چیزی را بدون این که به آن حب داشته باشد اراده کند و همچنین ممکن است ترک یک فعلی را بدون این که به آن بغض داشته باشد، اراده کند. مثلا انسان حب به اکرام زید دارد ولی زید مشتبه بین دو نفر –زید و عمرو- شد و برای اکرام زید باید این دو نفر را از باب احتیاط اکرام کند در حالی که اصلا نسبت به اکرام نفر دیگر یعنی عمرو حب ندارد و چه بسا از این که او را اکرام می‌کند ناراحت است. پس محبوب، اکرام زید است ولی او اراده کرد یعنی صرف قدرت کرد در اکرام زید و عمرو بدون این که اکرام عمرو محبوب او باشد. دراین جا روح محبوب واقعی یعنی «حب اکرام زید» هنوز در خصوص اکرام زید وجود دارد و به اکرام عمرو سرایت نکرده است ولی برای حفظ محبوب در فرض شک، حب به اکرام زید سبب توسعه‌ی اراده‌ی او شد و این توسعه اراده، روح حکم ظاهری است. و ممکن است اصلا اکرام عمرو مبغوض او باشد ولی حب به اکرام زید چنان غالب و اهم است که برای حفظ آن حاضر به ارتکاب آن مبغوض شده است در حالی که در همین حالِ شک نیز اکرام عمرو مبغوض او است و فقط به سبب اهم بودن حفظ محبوب در فرض اشتباه و شک، اراده و صرف قدرت در اکرام هر دو کرده است. نام این را شهید صدر رحمه الله «تزاحم حفظی» گذاشته‌اند.

در بحث حکم ظاهری تزاحم حفظی است، چون در علم خداوند متعال اکرام زید مصلحت ملزمه دارد و محبوب است و اکرام عمرو مصلحت ملزمه ندارد بلکه ممکن است مفسده ملزمه داشته و مبغوض باشد پس از نظر ملاک با هم تزاحم ندارند و در مقام امتثال نیز با هم تزاحم ندارند زیرا مکلف می‌تواند زید را اکرام کند و عمرو را اکرام نکند و با این کار محبوب مولی را اتیان و مبغوض مولی را ترک کند. بلکه تزاحم حفظی است یعنی برای مولی در مقام حفظ محبوب او در فرض شک (در مکلف) و حفظ مبغوض او در این فرض تزاحم رخ داده است یعنی مولی در این فرض نمی‌تواند محبوب و مبغوض خود را در فرض شک با هم حفظ کند. تزاحم حفظی یعنی تزاحم احرازی یعنی مولی در این فرض نمی‌تواند کاری کند که احراز کند محبوبش اتیان و مبغوضش ترک می‌شود مگر این که مکلف، عالم به واقع شود که فرض این است که او نمی‌تواند عالم به واقع شود مثل این که در مثال پیش‌گفته، سؤال پرسیدن برای تشخیص زید مفسده داشته باشد که این در اراده‌ی تکوینیه بود. در اراده‌ی تشریعیه نیز اکرام زید محبوب مولی و اکرام عمرو مبغوض اوست ولی چون عبد او نمی‌داند کدام یک زید و کدام یک عمرو است و مولی نیز نمی‌تواند به عبد بگوید کدام زید و کدام عمرو است -یا به سبب این که اعلام به او مفسده دارد و یا به سبب این که در قضایای حقیقیه اصلا ممکن نیست زیرا شارع در قضایای حقیقیه که نمی‌تواند همه مردم را عالم به واقع کند- پس او باید ضابطه‌ای برای عبد قرار بدهد تا عبد در فرض اشتباه و شک، طبق آن ضابطه عمل کند. در این صورت مثلا در اشتباه حرام به واجب اگر واجب، اهمُّ حفظاً باشد می‌گوید «اذا اشتبه الواجب بالحرام فافعلهما» یعنی در مقام حفظ جانب واجب را بر جانب حرام ترجیح داده است با این که در همین حال آن حرام هنوز مبغوض اوست ولی اراده‌ی تشریعیه او از باب حفظ محبوب، به اکرام هر دو تعلق گرفته است که ما از آن به «تعلق اراده‌ی لزومیه مولی به فعل، بدون این که به آن شوق داشته باشد» تعبیر می‌کنیم. و اگر جانب حرام اهم حفظا باشد امر به ترک هر دو می‌کند و می‌گوید «اذا اشتبه الحرام بالواجب فاترکهما» و اگر هیچ‌کدام بر دیگری ترجیح نداشته باشد می‌گوید «افعل احدهما و اترک الآخر».

روح این حکم ظاهری در فرض امر به احتیاط در ارتکاب این فعل، این است که «اگر این فعل مصداق واجب باشد راضی به ترک آن نیستم و به حفظ آن اهتمام دارم» که طبعا  هر کدام را که مکلف اکرام می‌کند اگر مصداق حرام یعنی اکرام عمرو باشد راضی به ارتکاب آن هستم یعنی اهتمام به حفظ آن ندارم با این که در همین فرض نیز مبغوض من است ولی به سبب ترجیح جانب محبوب در مقام حفظ، راضی به اکرام او هستم.

و این اجتماع حکم واقعی و ظاهری است یعنی حکم واقعی وجود دارد و اکرام زید محبوب است و محبوبیت آن در این فرض به مقدار محبوبیت آن در فرض علم به زید بودن این شخص خارجی است و هیچ فرقی بین محبوبیت آن در دو فرض نیست. اکرام عمرو نیز در این فرض به همان حد علم به این که اکرام عمرو است مبغوض است. ولی وقتی مولی می‌گوید «اکرمهما احتیاطا» معنای این خطاب این است که هر کدام مصداق واجب و اکرام زید باشد من اهتمام به حفظ آن دارم و راضی به ترک آن نیستم و هر کدام مصداق حرام و اکرام عمرو باشد با این که مبغوض من است ولی راضی به ارتکاب آن هستم.
 
¨    درس خارج اصول 15 آذر 1402
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  کلام شهید صدر در اثبات اصاله الثبات (استصحاب قهقرایی) Payam_Khajei 2 164 2-اسفند-1402, 12:04
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  کلام شهید صدر در مورد سیره های مستحدث Payam_Khajei 3 310 3-بهمن-1402, 00:00
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  کلام شهید صدر در عدم پذیرش خبر واحد صحیح در رد سیره عقلائیه Payam_Khajei 0 52 24-دي-1402, 19:24
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  «تقریر»  اقسام نهی از مجموع بما هو مجموع شهبازی 1 309 14-دي-1400, 14:29
آخرین ارسال: صدرا
  وضع حروف نداء برای ندای تکوینی در نظر شهید صدر و آقای سیستانی مهدی منصوری 0 1,179 28-آذر-1398, 17:42
آخرین ارسال: مهدی منصوری
  بررسی کلام شهید صدر در مورد تفاوت جملات مزدوجه مهدی منصوری 0 1,112 23-آذر-1398, 19:23
آخرین ارسال: مهدی منصوری
  تعریف شهید صدر از علم اصول و نحوه خروج قواعد فقهی از تعریف علم اصول مهدی منصوری 0 2,551 13-آبان-1398, 19:09
آخرین ارسال: مهدی منصوری
  عدم امکان ارائه تعریف جامع ومانع برای علم اصول از نظر فنی و حل این امر توسط نگاه عرفی مهدی منصوری 0 1,459 12-آبان-1398, 20:26
آخرین ارسال: مهدی منصوری
  برهان شهید صدر بر عدم طرف معارضه واقع شدن عام فوقان سید رضا حسنی 1 2,160 27-بهمن-1397, 08:17
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
Rainbow اشکال:  تصویر تزاحم در واجبات ضمنیه طبق مسلک آخوند در باب تزاحم ابو الخیر 0 2,431 10-ارديبهشت-1397, 21:55
آخرین ارسال: ابو الخیر

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان