امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
انگیزه های مختلف جعل
#1
یک نگاه سادانگارانه به جعل این است که گمان کنیم مشکل در جعل فقط به خاطر بحث مشکلات سیاسی یا اعتقادی بوده است اما این گونه نبوده که جعّال ها فقط با أغراض سیاسی یا اعتقادی از حکومت پول بگیرند و جعل کنند. البته این نوع جعل هم بوده اما جعل خیلی گسترده است.
اولین انگیزه:
یکی از انگیزه های جعل، افزایش تعداد احادیث است چون کسی که دارای احادیث بیشتری از ائمه باشد، جایگاه بالاتری دارد:اعرفوا منازل الرجال علی قدر روایتهم عنّا. بعضی حدیث جعل می کردند تا بگویند ما احادیث بیشتری از ائمه داریم و مهم نیست موضوع آن احادیث چیست.
دومین انگیزه:
یکی دیگر از انگیزه های جعل، بحث های عشیره ای است مثلا بزرگ آن عشیره در فلان موضوع روایت داشته و این عشیره برای آن که از آن عشیره عقب نباشد، بزرگ آن عشیره یا أهل آن، برای آن عشیره حدیث می ساختند. مثلا آل أعین که قبیله زرارة هستند، برای این که از محمد بن مسلم عقب نیوفتند – چرا که در کوفه بین قبیله ثقفی ها و قبیله أعین رقابت اتفاق افتاد – احادیثی به زرارة نسبت دادند در حالی که زرارة می گفت من این مطالب را نگفته ام.
ما کبرای خبر موثوق الصدور را قبول داریم و لذا اگر جایی اطمینان به صدور پیدا کنیم، اخذ به حدیث می کنیم ولو راوی ثقه نباشد اما این که فکر کنید فرایند جعل محدود به مباحث سیاسی و حکومتی و مالی بوده، صحیح نیست. اصلا پیدا کردن خبر موثوق الصدور، سخت تر از پیدا کردن خبر ثقه است و کسانی که فکر می کنند اگر رجال را کنار بگذاریم می توانیم با أخبار موثوق الصدور مسأله را حل کنیم، کار سخت تری خواهد بود. البته ما هم موثوق الصدور را قبول داریم اما ثقه بودن فرد را راحت تر می توان پیدا کرد.
سومین انگیزه:
برخی از روایات ضابطه ای و برخی غیر ضابطه ای هستند. روایات ضابطه دار مزیت هستند یعنی کسی که روایات ضابطه دار داشته باشد، یعنی امام به او اهمیت بیشتری دارد و برخی برای رسیدن به این هدف، روایات ضابطه دار جعل می کردند که بگویند خودم یا استادم شخص مهمی بوده است.
چهارمین انگیزه: برخی به دلیل اعتقادات خود جعل می کرده اند یعنی می گفتند اگر ما این گونه بگوییم باعث می شود مردم کمتر مرتکب فعل حرام بشوند. لذا عذاب های سنگین یا ثواب های بزرگ را جعل می کردند که مردم سمت گناه نروند یا بیشتر قرآن بخوانند.
پنجمین انگیزه: امام زادگانی داشتیم که برای آن که شأن امام زاده از برده زاده در نقل روایت کمتر نباشد روی به سمت جعل روایت می آوردند.
جعل نسخه کتاب: علاوه بر آن در بعضی از موارد جعل مضمون است یعنی اسم جعّال در سند نیست. مثلا بزرگ قبیله در کتاب دست برده است که اینها دیگر در شناسایی نسخه معلوم می شود. پس در این نوع جعل، سند روایت درست است اما در بررسی نسخه کتاب می بینید که اسم آن فرد در این نسخه است و ممکن است در این کتاب دست ببرد و مطالبی را اضافه یا کم کند مانند تفسیر علی بن ابراهیم موجود که أبوالعباس اصلا در سند روایت نیست اما نسخه ای که از این تفسیر به دست ما رسیده، أبوالعباس نوشته است و ممکن است او دست برده باشد.


فایل‌های پیوست
.docx   62 ادامه بررسی اولین روایت آب حمام - معنای ماده 25 دی 1402.docx (اندازه 82.38 KB / تعداد دانلود: 0)
پاسخ
#2
صرف بیان احتمال است یا نمونه های تاریخی هم وجود دارد که چنین جعل هایی به صورت گسترده شکل گرفته و در میراث حدیثی شیعه وارد شده است؟!
پاسخ
#3
با عرض سلام و ادب
شما اگر مانند کسانی که می خواهد یکبار بررسی کنند که چه عواملی باعث جعل می شود و بخواهید شیوع چند عامل را ثابت کنید و در برخورد با همه روایات فقط همین چند مورد را ملاک قرار دهید در این صورت شما باید بررسی کنید که همین چند مورد وجود دارد یا خیر؟
برخلاف فقیهی که گرچه از این موارد شیوع یافته هم استفاده می کند ولی در هر دلیل باید همه این نکات را بررسی کند که احتمال کدام یک از این موارد می تواند در این روایت باشد و نیاز نیست شیوعش ثابت شده باشد.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان