امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سه تقریب برای الشک فی الحجیة مساوق للقطع بعدم الحجیة
#1
در بحث مقتضای اصل، هنگام شک در حجیت گفته شده است که شک در حجیت مساوق قطع به عدم حجیت است که این مطلب سه تقریب دارد:

تقریب اول: شک در حجیت شرعیه مساوق با قطع به عدم حجیت عقلیه یعنی قطع به عدم منجزیت و معذریت است زیرا منجزیت و معذریت متقوم به وصول حجت است.
مرحوم شیخ انصاری رحمه الله فرموده‌اند: این تقریب درست است ولی مناسب بود اثر دیگر حجت که جواز اسناد یعنی جواز اسناد مؤدای حجت به شارع است، را نیز مطرح می‌کردند که این اثر نیز متوقف بر وصول حجت است .

صاحب کفایه رحمه الله فرموده‌اند: جواز اسناد اثر حجت نیست .

این بیان صاحب کفایه رحمه الله مطلب درستی است زیرا حجت لزوما به معنای اماره‌ای که علم به واقع، اعتبار شده است، نیست چون اصل عملی نیز حجت است ولی موجب جواز اسناد مؤدای اصل عملی به عنوان حکم واقعی به شارع نیست، و لذا نمی‌توان بعد از استصحاب وجوب نماز جمعه گفت که نماز جمعه واقعا در عصر غیبت واجب است.
البته مثل مرحوم خوئی رحمه الله به این مطلب قائل هستند زیرا استصحاب را تعبد به علم به بقاء می‌دانند  ولی همه این را قائل نیستند. خود صاحب کفایه رحمه الله حتی در امارات نیز قائل به جواز اخبار طبق مؤدای اماره نیست چون قائل است که اماره صرفا منجز و معذر است  و لذا قائم مقام قطع موضوعی نمی‌شود.

به نظر ما موضوع جواز اخبار مطلق طریق معتبر –اعم از قطع و اماره- است و لکن این در طریق معتبر عقلایی است ولی مطلق ظن حتی بنابر حجیت آن از باب مسلک کشف نیز جواز اسناد نمی‌آورد و معلوم نیست شارع ظن مطلق در زمان انسداد را علم به واقع اعتبار کرده باشد تا اثر جواز اخبار بر آن مترتب شود. و همچنین معلوم نیست که عقلاء برای مطلق ظن اثر جواز اخبار قائل شوند و لذا این اشکال صاحب کفایه رحمه الله درست است.

[کلامی از آقای خویی در اینجا استاد مطرح کرده اند. علاقه مندان به ادامه مطلب در فایل ضمیمه شده رجوع کنند.]

تقریب دوم : علم به حجیت در موضوع حجیت اخذ شده است و قبل از علم به جعل حجیت، قطع به عدم حجیت شرعیه فعلیه وجود دارد زیرا موضوع آن هنوز محقق نشده است.

بنظر ما، هرچند اخذ علم به جعل در موضوع مجعول ،معقول است، ولی دلیلی بر این مطلب وجود ندارد و این که گفته شود «علم به جعل حجیت در موضوع حجیت اخذ شده است» یک ادعای جزاف و بدون دلیل است.

تقریب سوم : مشهور می‌گویند: روح حجیت، منجزیت و معذریت است و قبل از وصول، حجت انشائیه منجزیت و معذریت ندارد و لذا حجیت انشاییه بلا روح خواهد بود.

مشهور می‌توانند این تقریب را بیان کنند ولی ما وفاقا لشهید صدر رحمه الله نمی‌توانیم این تقریب را مطرح کنیم زیرا به نظر ما ‌روح حجیت، منجزیت و معذریت نیست بلکه روح حجیت در حجیت تنجیزیه یعنی حجت بر تکلیف، ابراز اهتمام مولا به واقع علی تقدیر وجوده است. مولی می‌‌گوید اگر واقعا تکلیف ثابت باشد من اهتمام به آن دارم. و قبل از وصول این حجت به مکلف نیز اهتمام مولا به واقع محفوظ است. مثل این که مولی در شبهات بدویه مهم مثل دماء، جعل وجوب احتیاط کرده باشد که این حجت تنجیزیه است یعنی مولی اهتمام خود را ابراز کرده است. و ممکن است جعل برائت نیز نکرده باشد و مکلف خیال می‌کند شبهات در دماء مجرای برائت است در حالی که شارع در این موارد جعل احتیاط کرده است ولی مکلف به سبب عدم وصول این جعل و این ابراز مولی عقلا معذور است با این که روح حجت یعنی ابراز اهتمام به واقع علی تقدیر وجوده وجود دارد.
بنابراین روح حجیت لزوما متوقف بر وصول حجت نیست ولی طبق نظر مشهور که روح حجیت را تنجیز و تعذیر می‌‌دانند آن متوقف بر وصول حجت است و این تقریب بنا بر نظر مشهور درست است.
البته بعید نیست متفاهم عرفی به مناسبات حکم و موضوع در احکام دیگر غیر امثال دماء و فروج این باشد که مولی قبل از وصول حجت اهتمام به واقع ندارد. مثلا شارع فرمودند «کل شیء نظیف حتی تعلم انه قذر»  یعنی در موارد عدم علم به نجاست اصل طهارت جاری می‌شود و در صورتی که شارع استصحاب نجاست جعل کرده باشد اگر به مکلف واصل نشده باشد –به خیال عدم جریان استصحاب در شبهات حکمیه که ما به تبع مرحوم خویی رحمه الله قائل به این مطلب هستیم- و بعد از مدتی تغییر عقیده دهد و معتقد به جریان استصحاب در شبهات حکمیه شود، بعید نیست در این موارد عرف بگوید نجاست ظاهریه نیز مثل نجاست واقعیه قبل از علم به آن رافع قاعده طهارت نیست. و این یک استظهاری است که در همه موارد نیز نیست مثلا در دماء، شارع اصل احتیاط را جعل کرده است و روح این حکم واقعی و وجوب احتیاط یعنی اهتمام مولی به واقع حتی در صورتی که مکلف خیال کند شارع برائت جعل کرده است، نیز محفوظ است ولی چون به مکلف واصل نشده است او معذور است.

فرق بین تقریب دوم و تقریب سوم : در تقریب دوم گفته شد موضوع حجیت انشاییه علم به جعل حجیت است. که ما گفتیم این یک ادعای بدون دلیل است. ولی در تقریب سوم گفته می‌شود موضوع حجیت انشائیه قبل از علم به آن نیز فعلی است ولی روح و حقیقت ندارد. زیرا حقیقت حجیت منجزیت و معذریت است و این نیز بعد از وصول روح پیدا می‌‌کند و تحقق پیدا می‌‌کند. که این تقریب نیز بنظر ما تمام نبود. چون حقیقت حجیت چیزی وراء تنجیز و تعذیر است با توضیحی که گذشت.
 

¨    خارج اصول 22/09/1402


فایل‌های پیوست
.docx   ویرایش شده 56 اصول 1402.docx (اندازه 30.35 KB / تعداد دانلود: 0)
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  تمسک به عموم تعلیل آیه نبأ برای اثبات حجیت شهرت فتوائیه Payam_Khajei 1 97 26-فروردين-1403, 13:06
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  استدلال عامه به آیه من یشاقق الرسول برای اثبات حجیت اجماع Payam_Khajei 1 82 29-بهمن-1402, 07:36
آخرین ارسال: مسعود عطار منش
  تمسک به آیه "هن‌ ام الکتاب و آخر متشابهات" برای عدم حجیت ظواهر قرآن Payam_Khajei 0 75 17-بهمن-1402, 23:45
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  تمسک به اصل برائت برای اثبات آثار شرعی موضوع Payam_Khajei 5 221 13-آذر-1402, 21:04
آخرین ارسال: خیشه
  نقد استدلال به قاعده ملازمه برای اثبات حرمت تجری محمودی 0 197 1-خرداد-1402, 08:24
آخرین ارسال: محمودی
  مانعیت حذف متعلق برای اطلاق محمودی 3 690 18-بهمن-1401, 01:08
آخرین ارسال: عین_لام
  چند مثال برای استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد مهدی منصوری 3 3,029 22-اسفند-1398, 22:45
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی
  دو مثال برای ثمره بحث از وضع الفاظ برای صحیح یا أعم مهدی منصوری 0 1,203 27-بهمن-1398, 18:57
آخرین ارسال: مهدی منصوری
  وضع اسماء اشاره برای معنای واقع شده در طرف اضافه مهدی منصوری 3 2,451 25-دي-1398, 18:14
آخرین ارسال: خیشه
  وضع حروف نداء برای ندای تکوینی در نظر شهید صدر و آقای سیستانی مهدی منصوری 0 1,179 28-آذر-1398, 17:42
آخرین ارسال: مهدی منصوری

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان