22-آبان-1395, 12:37
تمام مباحث شما در حجیت یا عدم حجیت قول ائمه رجال در توثیق و تضعیف راوی و هم چنین بحث شما در این باب که اگر راوی توثیق نشده بود، باید روایت کنار گذاشته شود، مبتنی بر مبنای فقیه در حجیت خبر واحد است. اگر فقیهی خبر واحد موثوق الصدور را حجت بداند باید این گونه بحث کند که آیا به صدور فلان روایت وثوق و اطمینان وجود دارد یا نه؟ و آیا خبر موثوق الصدور به اندازه معظم فقه وجود دارد یا نه؟
اما اگر در حجیت خبر واحد قائل به حجیت خبر ثقه یا عادل شویم، هیچ چاره ای جز رجوع به کتب رجال و کلام ائمه رجال و برخی از قرائن عامه بر وثاقتن نداریم و نمی توان به صرف این که لازمه این قول کنار ماندن حجم عظیمی از روایات می شود، بگوییم کنار گذاشتن روایات کار بی نهایت غلطی است.
به نظر می رسد در نقد دیگران به خصوص فقهای عظام مقداری سنجیده تر و با تعابیری زیبنده آنان باید رفتار کرد.
اما اگر در حجیت خبر واحد قائل به حجیت خبر ثقه یا عادل شویم، هیچ چاره ای جز رجوع به کتب رجال و کلام ائمه رجال و برخی از قرائن عامه بر وثاقتن نداریم و نمی توان به صرف این که لازمه این قول کنار ماندن حجم عظیمی از روایات می شود، بگوییم کنار گذاشتن روایات کار بی نهایت غلطی است.
به نظر می رسد در نقد دیگران به خصوص فقهای عظام مقداری سنجیده تر و با تعابیری زیبنده آنان باید رفتار کرد.