29-دي-1396, 23:28
احتمالا منظورتان این است که در صورت چهارم که اثر بر نفس عدم یک حادث در زمان حادث دیگر مترتب است، به همان بیانی که مرحوم آخوند در جایی که تاریخ هر دو حادث مجهول باشد فرمودند استصحاب جاری نیست باید در جایی که تاریخ یکی از دو حادث معلوم باشد و تاریخ دیگری مجهول باشد، استصحاب را در حادثی که تاریخش مجهول است جاری ندانند با اینکه ایشان میفرمایند استصحاب در آن حادث که تاریخش مجهول است جاری است.
و گرنه خود مرحوم آخوند فرموده اند در جایی که تاریخ یک حادث معلوم است و تاریخ دیگری مجهول است در آن حادث که تاریخش معلوم است استصحاب جاری نیست به همان بیان.
اما به نظر می رسد اشکال به مرحوم آخوند وارد نیست نه طبق بیان مرحوم نایینی و نه طبق بیان مرحوم عراقی. توضیح مطلب:
مثالی که بحث را در آن مطرح میکنم:
زمان اول: یقین به عدم ملاقات و عدم کریت
زمان دوم: احتمال حدوث ملاقات
زمان سوم: یقین به حدوث کریت
زمان چهارم: احتمال حدوث ملاقات
استصحاب عدم ملاقات تا زمان کریت (که زمان سوم است) بدون اشکال جاری است چون:
طبق بیان نایینی:
در زمان سوم که زمان جریان استصحاب است نقض یقین سابق به عدم ملاقات روشن نیست تا بیان مرحوم نایینی جاری باشد چرا که احتمال دارد ملاقات در زمان چهارم اتفاق افتاده باشد.
طبق بیان عراقی:
علم به انتقاض حالت سابقه عدم ملاقات در زمان سوم وجود ندارد.
فکر میکنم مطلبی هنوز مبهم مانده است و آن اینکه شبهه مصداقیه استصحاب (چه طبق بیان نایینی و چه طبق بیان مرحوم عراقی) این نیست که احتمال دارد خلاف حالت سابقه در این بین متخلل شده باشد چرا که روشن است در تمام موارد استصحاب چنین احتمالی وجود دارد.
بلکه منظور علم به نقض حالت سابقه و احتمال تخلل آن بین زمان یقین و شک است.
دقت در این مساله اشکال شما را حل خواهد کرد.
و گرنه خود مرحوم آخوند فرموده اند در جایی که تاریخ یک حادث معلوم است و تاریخ دیگری مجهول است در آن حادث که تاریخش معلوم است استصحاب جاری نیست به همان بیان.
اما به نظر می رسد اشکال به مرحوم آخوند وارد نیست نه طبق بیان مرحوم نایینی و نه طبق بیان مرحوم عراقی. توضیح مطلب:
مثالی که بحث را در آن مطرح میکنم:
زمان اول: یقین به عدم ملاقات و عدم کریت
زمان دوم: احتمال حدوث ملاقات
زمان سوم: یقین به حدوث کریت
زمان چهارم: احتمال حدوث ملاقات
استصحاب عدم ملاقات تا زمان کریت (که زمان سوم است) بدون اشکال جاری است چون:
طبق بیان نایینی:
در زمان سوم که زمان جریان استصحاب است نقض یقین سابق به عدم ملاقات روشن نیست تا بیان مرحوم نایینی جاری باشد چرا که احتمال دارد ملاقات در زمان چهارم اتفاق افتاده باشد.
طبق بیان عراقی:
علم به انتقاض حالت سابقه عدم ملاقات در زمان سوم وجود ندارد.
فکر میکنم مطلبی هنوز مبهم مانده است و آن اینکه شبهه مصداقیه استصحاب (چه طبق بیان نایینی و چه طبق بیان مرحوم عراقی) این نیست که احتمال دارد خلاف حالت سابقه در این بین متخلل شده باشد چرا که روشن است در تمام موارد استصحاب چنین احتمالی وجود دارد.
بلکه منظور علم به نقض حالت سابقه و احتمال تخلل آن بین زمان یقین و شک است.
دقت در این مساله اشکال شما را حل خواهد کرد.