2-خرداد-1403, 10:44
(آخرین تغییر در ارسال: 2-خرداد-1403, 14:42 توسط مسعود عطار منش.)
درس خارج اصول جلسه 66 مورخ 20 دی 1402
میزان اهتمام معصومین علیهم السلام به ادبیات قرآنی
[1] الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 342
[2] الكافي (ط - الإسلامية)، ج!، ص: 458
میزان اهتمام معصومین علیهم السلام به ادبیات قرآنی
تذکر این نکته مناسب است که رویۀ کلّی ائمه علیهم السلام به این شکل بوده است که نسبت به تحفظ بر واژگان قرآنی اهتمام داشتند و با واژگان جدیدی که قدری با واژگان قرآنی متفاوت بودند، مبارزه میکردند و بطور کلی سعی میکردند در کلماتشان از واژگان قرآنی زیاد استفاده کنند و با این کار واژگان قرآنی را حفظ کنند. به نظر میرسد این موضوع، موضوعی است که زمینۀ تحقیق را دارا است که ائمۀ معصومین برای حفظ قرآن چه فعالیتهایی را انجام دادهاند؟!
یکی از نمونههای تحفظ ائمه علیهم السلام بر واژگان قرآنی روایتی است که در آن شخصی خدمت امام علیه السلام رسیده و سؤالی را پرسیده و حضرت علیه السلام به وی پاسخ میدهند. ادامۀ گفتگوی راوی با امام به این شکل است: «أَ لَيْسَ زَعَمْتَ لِيَ السَّاعَةَ كَذَا وَ كَذَا فَقَالَ لَا فَعَظُمَ ذَلِكَ عَلَيَّ فَقُلْتُ بَلَى وَ اللَّهِ زَعَمْتَ فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ مَا زَعَمْتُهُ قَالَ فَعَظُمَ عَلَيَّ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ بَلَى وَ اللَّهِ قَدْ قُلْتَهُ قَالَ نَعَمْ قَدْ قُلْتُهُ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ كُلَّ زَعْمٍ فِي الْقُرْآنِ كَذِبٌ.»[1]. زعم در اصطلاح قرآنی و اصطلاح قدیم عربی به معنای قول کذب است؛ ولی در زمان ائمۀ معصومین علیهم السلام «زَعَمَ» به معنای «قال» به کار میرفته است لذا در برخی روایات تعبیر «زعم لی» یا «زعم لنا» وارد شده است که در آن «لام» تبلیغ ذکر شده است و شاهد بر اتحاد معنوی «قال» و «زعم» است چون «لام» تبلیغ بعد از«قال» ذکر میشود؛ ولی نکته اینجاست که چون این اصطلاح، یک اصطلاح متأخر بوده و بر خلاف واژگان قرآنی بوده، حضرت با آن مقابله نمودند. راوی میگوید: «أَ لَيْسَ زَعَمْتَ لِيَ السَّاعَةَ كَذَا وَ كَذَا» حضرت میفرمایند: «لا»؛ سپس انکار امام بر راوی سنگین آمده و میگوید: «بَلَى وَ اللَّهِ زَعَمْتَ» حضرت دوباره در پاسخ میفرمایند: «لا» بار دیگر راوی شگفتزده شده و میگوید: «بَلَى وَ اللَّهِ قَدْ قُلْتَهُ» وقتی راوی از واژه «قلت» به جای «زعمت» استفاده میکند آنگاه حضرت میفرمایند: «نعم قَدْ قُلْتُهُ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ كُلَّ زَعْمٍ فِي الْقُرْآنِ كَذِبٌ» در این گفتگو، امام علیه السلام سعی میکنند واژههای به کار رفته در زبان مخاطب را به سمت واژگان قرآنی سوق داده و او را با ادبیات قرآنی مأنوس کنند. این کار، یک نوع تلاش برای حفظ ادبیات قرآن در محاورات است.
البته چنین نیست که ائمه علیهم السلام در همه جا چنین حساسیّتی را نسبت به واژگان قرآنی اعمال نموده باشند؛ به طور مثال یکی از واژگانی که در قرآن به کار میرفته و سپس معنایش تغییر کرده، واژۀ «شهید» است. «شهید» در قرآن به معنای شاهد است، ولی شهید در اصطلاح بعدی به معنای مستشهد فی سبیل الله به کار میرفته است؛ بدین مناسبت در روایتی از امام کاظم علیه السلام در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها، «إن فاطمة صدیقة شهیدة»[2] تعبیر شده است. ظاهراً این تعبیر به همان معنایی که در زمان امام کاظم علیه السلام متداول بوده به کار رفته است نه به معنای قرآنی آن؛ به خصوص تعبیر «إن فاطمة صدیقة شهیدة» در مقام بیان شهادت روز قیامت و مانند آن نیست؛ شهادت روز قیامت عمدتاً مربوط به گروهایی است که گواه بر اعمال امت هستند؛ ولی تعبیر «إن فاطمة صدیقة شهیدة» ظاهرش چنین نیست که ناظر به چنین فضاهایی باشد لذا این واژه توسط امام کاظم علیه السلام به معنای مستشهد فی سبیل الله است که در همان زمان متداول بوده، به کار رفته است.
اینها نکاتی هستند که میباید مورد دقت قرار گیرند چون در فهم کلمات ائمۀ معصومین علیهم السلام دخالت دارند.[1] الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 342
[2] الكافي (ط - الإسلامية)، ج!، ص: 458