16-بهمن-1396, 12:43
از مباحثی که ذیل بحث استصحاب تعاقب حالتین مطرح می شود، بحث کلی شدن استصحاب در صورت مجهول التاریخ بودن هر دو حالت است به خلاف استصحاب در معلوم التاریخ که استصحاب فرد است . حال سوال این است که چرا در یکی کلی شد و در دیگری فرد.
در پاسخ باید گفت این امر بستگی به نوع دخالت زمان دارد به این معنا که اگر زمان در تعیّن فرد نقش دارد و به تعبیر دیگر اگر زمان مفرّد و مشخّص فرد است به گونه ای که اگر زمان از آن گرفته شود دیگر تعیّن و تشخّصی نخواهد داشت در این صورت استصحاب کلی می شود چرا که فرد قبل با فرد بعد متفاوت بوده و باید کلی آن استصحاب شود
و اگر فرد تنها ظرف است و تأثیری در تعیّن و تشخّص ندارد و بدون زمان هم تعیّن دارد در این صورت فرد قبل و بعد تفاوتی نخواهند داشت و یک فرد استصحاب می شود . همانگونه که در معلوم التاریخ چنین می شود .
در پاسخ باید گفت این امر بستگی به نوع دخالت زمان دارد به این معنا که اگر زمان در تعیّن فرد نقش دارد و به تعبیر دیگر اگر زمان مفرّد و مشخّص فرد است به گونه ای که اگر زمان از آن گرفته شود دیگر تعیّن و تشخّصی نخواهد داشت در این صورت استصحاب کلی می شود چرا که فرد قبل با فرد بعد متفاوت بوده و باید کلی آن استصحاب شود
و اگر فرد تنها ظرف است و تأثیری در تعیّن و تشخّص ندارد و بدون زمان هم تعیّن دارد در این صورت فرد قبل و بعد تفاوتی نخواهند داشت و یک فرد استصحاب می شود . همانگونه که در معلوم التاریخ چنین می شود .