10-آذر-1398, 00:49
شهید صدر معتقد است اگر دلیل ترجیح مولا برای جعل حکم ظاهری (یعنی ابراز اهتمام به جهت تحفظ از غرض اهم)، نوع ملاک محتمل باشد آن حکم ظاهری، اصل عملی خواهد بود و اگر دلیل ترجیح مولا برای جعل حکم ظاهری صرفاً قوت احتمال و کاشفیت غالبی باشد آن حکم ظاهری، اماره است استاد می فرمایند: انحصار مؤلفه ها در این دو مؤلفه را(قوت احتمال و قوت محتمل) قبول نداریم. یکی از مؤلفه هایی که حتماً در جعل حکم ظاهری اثر گذار است میزان اصابت با واقع است. این نکته غیر از نکتهی قوت احتمال و کاشفیت غالبی است، زیرا ممکن است چیزی کاشفیت غالبی داشته باشد اما در واقع به میزان شیء دیگری که چنین درجه از کشفی ندارد، اصابت به واقع کمتری داشته باشد. مثلا ممکن است موارد اصابت به واقع بینه بر طهارت که اماره است از اصالۀ الطهارۀ که اصل عملی است کمتر باشد.
ثانیا: در جعل حکم ظاهری برای تحفظ مولا بر اغراض اهمش باید ملاحظه شود آیا مولا با احتساب علم غیبش چنین جعلی دارد یا یا بدون احتساب آن، مثلاً مولا از غیب می داند که اگر ترخیص هم بدهد، مکلف مرتکب نمی شود
ثالثا اگر صرف قوت کاشفیت ملاک تام برای حجیت اماره است چرا اموری مثل شهرت که درهمان حد ظن آور است حجت نیست یا حتی برخی موارد قیاس و استحسان حجت نباشد ؟!
ثانیا: در جعل حکم ظاهری برای تحفظ مولا بر اغراض اهمش باید ملاحظه شود آیا مولا با احتساب علم غیبش چنین جعلی دارد یا یا بدون احتساب آن، مثلاً مولا از غیب می داند که اگر ترخیص هم بدهد، مکلف مرتکب نمی شود
ثالثا اگر صرف قوت کاشفیت ملاک تام برای حجیت اماره است چرا اموری مثل شهرت که درهمان حد ظن آور است حجت نیست یا حتی برخی موارد قیاس و استحسان حجت نباشد ؟!