ارسالها: 445
موضوعها: 211
تاریخ عضویت: بهمن 1397
اعتبار:
9
سپاس ها 54
سپاس شده 70 بار در 62 ارسال
به نظر می رسد این پاسخ تمام نباشد زیرا آیه ی شریفه بحث تکلیف را مطرح نموده نه کلفت.فرموده بیشتر از مقدار وسع اصلا تکلیف نیست وقتی بگویند تکلیف منتفی است یعنی اراده ی فعلی مولا از عبد منتفی است.ادامه ی آیه هم قرینیت ندارد زیرا لا تواخذنا را نسبت به موضوع خطا و نسیان مطرح نموده نه موضوع عدم قدرت
ارسالها: 501
موضوعها: 243
تاریخ عضویت: فروردين 1397
اعتبار:
18
سپاس ها 1
سپاس شده 120 بار در 109 ارسال
ظاهرا تکلیف به معنای جعل حکم یک اصطلاح اصولی است و تکلیف و کلفت در عرف و لغت به یک معنا است و ایه وقتی که بحث تکلیف را بیان میکند همان کلفت و تنجز را اراده کرده است. نظیر رفع ما لا یعلمون هست این است که حکم تنجز پیدا نمیکند نه این که اساسا حکم جعل نشده است. پس شما نفرمایید که بحث تکلیف را مطرح کرده است و بحث کلفت را مطرح نکرده است.
ارسالها: 445
موضوعها: 211
تاریخ عضویت: بهمن 1397
اعتبار:
9
سپاس ها 54
سپاس شده 70 بار در 62 ارسال
قوام تکلیف مولا به اراده ی حتمی مولاست ومساله ی تنجز مرتبط با استحقاق عقاب است ربطی به اصل تکلیف ندارد در موالی عرفی هم اگر مولا به عبدش بگوید من هیچ تکلیفی از تو نمی خواهم یعنی اراده ی فعلی برای انجام با ترک کاری نسبت به عبد ندارد نه اینکه استحقاق عقاب را نفی کند البته استحقاق نفی می شود ولی به تبع نفی اراده ی فعلی است
ارسالها: 501
موضوعها: 243
تاریخ عضویت: فروردين 1397
اعتبار:
18
سپاس ها 1
سپاس شده 120 بار در 109 ارسال
همان طوری که مرحوم اخوند نیز متذکر شده اند، صرف جعل و تکلیف که روح حکم نیست. صرف این که شارع بگوید فلان کار را انجام بده که کلفتی ندارد. مهم این است که به مرحله تنجز و تعذر برسد. اساسا ممکن است شارع حکمی را جعل کند ولی به تنجز نرسد. در این گونه تکلیف کردن ها چه کلفتی وجود دارد؟
ارسالها: 445
موضوعها: 211
تاریخ عضویت: بهمن 1397
اعتبار:
9
سپاس ها 54
سپاس شده 70 بار در 62 ارسال
بله صرف انشاء ،حکم نیست اما انشائی که به مرحله ی اراده ی حتمی مولا رسیده که روح حکم است .علم عبد به حکم مولا دخالتی در صدق تکلیف ندارد جهالت او می تواند عذر واقع شود اگر قصوری بوده. طبق بیان شما قدرت هم شرط تنجز است وحال اینکه قدرت شرط فعلیت است چون نمی توان گفت طلب از عاجز صحیح است.می توان گفت تکلیفی که علم به آن نداریم کلفت اقتضایی دارد.شبیه بیان مرحوم آخوند در حدیث رفع که می فرمود مقتضی احتیاط رفع شده است اینجا هم می توان گفت اراده ی حتمی مولا مقتضی کلفت است
ارسالها: 501
موضوعها: 243
تاریخ عضویت: فروردين 1397
اعتبار:
18
سپاس ها 1
سپاس شده 120 بار در 109 ارسال
اگر مبنای خطابات قانونیه را کنار بگذرایم، قدرت شرط تنجز خطاب است نه شرط فعلیت داشتن. مانند تزاحم که دو خطاب به فعلیت رسیده اند ولی چون که مکلف قدرت بر انجام هر دو را ندارد یکی از آنها تنجز پیدا نمیکند.