ارسالها: 89
موضوعها: 31
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
21
سپاس ها 34
سپاس شده 36 بار در 28 ارسال
استاد به تبع مرحوم بروجردی و مرحوم خویی، می فرمایند:
در دو واجبی که مشروط به قدرت هستند(اشتراط به قدرت به هر بیانی که اخذ شده باشد تفاوتی ندارد) اگر امکان انجام هر دو نبود مثل اینکه ممکن نبود در تمام رکعات قیام کند یا رکوع کند و... بین دو دلیل الصحیح یصلی قائما در درکعت اول با همین خطاب در رکعت دوم، تعارض می کند (استاد به تبع مرحوم خویی قائل به تعارض در واجبات ضمنیه هستند) یا اینکه بین این دو تزاحم رخ می دهد.
اما عرف پس از در نظر گرفتن هر دو خطاب، حکم به این می کند که اصلا در رکعت اول تنها امر به قیام در رکعت اول دارد و طبق الصحیح یصلی قائما، باید ایستاده نماز بخواند. سپس در رکعت بعدی مشمول دلیل مریض خواهد بود و نماز را نشسته می خواند.
یعنی در مواردی که یک واجب اسبق باشد، اصلا تزاحمی رخ نمی دهد و تعارض نیز جمع عرفی دارد و لذا هیچ مزیتی در طرف لاحق ملاحظه نمی شود.
به همین دلیل اگر بین قیام رکعت اول با مجموعه قیام در رکعات دوم و سوم تعارض ( تزاحم ) شد؛ واجب است که در رکعت اول بایستد و در بقیه رکعات بنشیند.
بله این استظهار در مختلفی النوع، مثل تزاحم بین قیام و سجود (کسی که اگر بایستد، قدرت بر سجود نخواهد داشت) روشن نیست.
درس خارج فقه 1400/9/1
ارسالها: 230
موضوعها: 64
تاریخ عضویت: مهر 1391
اعتبار:
4
سپاس ها 7
سپاس شده 92 بار در 78 ارسال
کاش در کنار توضیحات حضرت استاد، آدرس کلام مرحوم آقای بروجردی را هم ذکر می کردید.
هم چنین ممنون میشم اگر توضیح بدین این جمع عرفی در فرض تعارض را بیشتر تبیین بفرمایید.
ارسالها: 267
موضوعها: 120
تاریخ عضویت: آبان 1393
اعتبار:
10
سپاس ها 87
سپاس شده 82 بار در 66 ارسال
این توضیح از استاد شهیدی است
مرحوم خویی در موارد تعارض این بیان را مطرح نموده است به این بیان که با توجه به اشتراط هر دو دلیل به قدرت؛ عرفا تعارض نیست چون در هنگام قدرت بر اولی، اصلا تکلیف دوم تصویر نمی شود و به همین جهت خود را مخاطب دلیل سابق می بیند و لذا مشغول به آن می شود
پس از انجام اولی، وقتی از دومی عاجز شد، تکلیف به دومی موضوع نخواهد داشت
(دراسات فی علم الاصول ج ۴ صفحه ۳۶۴)
مرحوم بروجردی در فرض تزاحم این بیان را مطرح نموده اند(نهایه التقریر ج ۲ صفحه۸۳)
ارسالها: 304
موضوعها: 105
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
29
سپاس ها 20
سپاس شده 247 بار در 158 ارسال
طبق این بیان شما، گویا تمام نکته، اشتراط دو تکلیف به قدرت است؛ پس چرا استاد بین متحدی النوع و مختلفیه فرق گذاشته اند؟
به علاوه، ظاهرا خود استاد در مباحث تزاحم، امر تعیینی به خلاف را معجز مولوی می دانستند (در درس اصول همین امسال) و لذا در تزاحم اهم و مهم، امر اهم را معجز مولوی از مهم می دانستند (مگر این که مکلف، امر اهم را تخلف کند که قدرت ترتبی بر مهم پیدا می کند). طبق این نظر دیگر به طور کلی نمی توان گفت که "چه در واجبات ضمنیه، تزاحمی شویم و چه تعارضی و اشتراط قدرت به هر لسانی هم باشد، ملاحظه ی اهمیت تکلیف متاخر زمانا نمی شود و جمع عرفی اقتضا می کند که صرف قدرت در تکلیف متقدم زمانا کرد" بلکه اگر در واجبات ضمنیه تزاحمی شویم و اشتراط قدرت هم به لسان صحت بدن و نیرو داشتن نباشد (که تعجیز مولوی مطرح نشود، بلکه کلی قدرت باشد) باید گفت اگر متاخر، اهم است امر آن فعلی است و از امر متقدم عاجز هستیم. درست نیست؟
ارسالها: 207
موضوعها: 22
تاریخ عضویت: مرداد 1399
اعتبار:
1
سپاس ها 15
سپاس شده 26 بار در 22 ارسال
میشه بفرمایید فرق این عبارت محاضرات با بیان استاد شهیدی دام عزه در چیه؟ ممنون
ارسالها: 207
موضوعها: 22
تاریخ عضویت: مرداد 1399
اعتبار:
1
سپاس ها 15
سپاس شده 26 بار در 22 ارسال
17-آذر-1400, 21:21
(آخرین تغییر در ارسال: 17-آذر-1400, 21:40 توسط 105767.)
محقق عراقی رضوان الله تعالی علیه معتقد هستند در موارد تزاحم هم تنافی در جعل وجود داره
این خودش بحثیست که فرق بین تزاحم و تعارض چیه، استاد گنجی حفظهالله تعالی میفرماید ملاک تعارض آن است که علم به کذب احد الخطابین داریم، ولی ملاک تزاحم آن است که منشأ تنافی عدم قدرت بر هر دو تکلیف است.
البته کلام محقق عراقی رضوان الله تعالی علیه رو قبول دارند، و می فرماید اصلا شما بگو تزاحم یک قسم از تعارض است، ولی تزاحم موردی است که اگر قدرت بر امتثال بود هیچ مشک دیگری نبود، ولی در تعارض حتی قدرت بر امتثال هر دو باشد باز هم تنافی و اشکال حل نمی شد و علم به کذب احدهما داریم.
اگه اشتباه نکنم محقق عراقی رضوان الله تعالی علیه منکر تزاحم میشه و همه موارد رو به تعارض برمی گرداند با این عبارت محاضرات بعید نیست سید خویی رحمه الله تعالی هم همین نظر رو داشته باشند.
ارسالها: 267
موضوعها: 120
تاریخ عضویت: آبان 1393
اعتبار:
10
سپاس ها 87
سپاس شده 82 بار در 66 ارسال
مرحوم خویی در واجبات ضمنیه قائل به تعارض هستند ولی تعارض بین دو قیام را با دیگر موارد فرق می گذارند
برداشت استاد با توجه به چند تقریر دیگر از مرحوم خویی این بود که فرق قیام با دیگر واجبات متعارضه، اشتراط آن به قدرت است و لذا هر گاه دو واجب مشروط به قدرت تعارض کنند؛ واجب اسبق مقدم است
استاد نیز آن را پذیرفتند
ارسالها: 207
موضوعها: 22
تاریخ عضویت: مرداد 1399
اعتبار:
1
سپاس ها 15
سپاس شده 26 بار در 22 ارسال
ظاهراً حرفها یکی هستند،در کلام سید خویی رحمه الله تعالی تعارض مستقر در موارد غیر مشروط به قدرت هست که استاد شهیدی دام عزه پذیرفت،
سید خویی رحمه الله تعالی در قیام که مشروط به قدرت هست فرمود تعارض و تخییر نیست و رکعت اول قیام و دوم نشسته، استاد هم قبول کرده.
فقط در مختلف النوعین مردد بودند که باید دید نکته تردید استاد چیه.