19-آذر-1396, 12:14
(آخرین تغییر در ارسال: 27-بهمن-1396, 21:51 توسط فقه جواهری.)
صاحب عروه خیلی برایش قطع فریضه مهم است. با اینکه فتوی گاهی میدهد بر بطلان نماز اما میگوید الاحوط الاتمام ثم الاعادة. به نظر ما اینقدر هم دلیل حرمت قطع فریضه قوی نیست. اگر دلیلش اجماع است که اطلاق ندارد. دلیل لبی است، قدرمتیقنش نمازی است که صحیح باشد واقعا و ظاهرا. یعنی مجزی باشد ظاهرا. و لذا وسط نماز نمیدانی وظیفه ات چیه؟ ظن به سجده ثانیه داری، ظن به سجده ثانیه معتبر است، حکم علم را دارد یا حکم شک را دارد؟ نمیدانی، نماز را قطع کن، لزومی ندارد نماز را ادامه بدهی.
بعضیها مثل صاحب کتاب مبانی منهاج الصالحین (مرحوم حاج آقا حسین قمی) خواستند تمسک کنند به روایت حریز که سندش مشکل دارد چون هم در کافی و غیر آن دارد که عمن اخبرنا، فقط در فقیه سند تمام آمده
رَوَى حَرِيزٌ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا كُنْتَ فِي صَلَاةِ الْفَرِيضَةِ فَرَأَيْتَ غُلَاماً لَكَ قَدْ أَبَقَ أَوْ غَرِيماً لَكَ عَلَيْهِ مَالٌ أَوْ حَيَّةً تَتَخَوَّفُهَا عَلَى نَفْسِكَ فَاقْطَعِ الصَّلَاةَ وَ اتْبَعْ غُلَامَكَ أَوْ غَرِيمَكَ وَ اقْتُلِ الْحَيَّةَ
اگر در اثناء نماز بودی ناگهان دیدی که بدهکارت از جلوی چشمت رد شد، عبدت که فراری بود از جلوی چشمت رد شد، ماری دیدی دارد به سمت میآید، فاقطع الصلاة و اتبع غریمک
گفتند که این مفهوم شرط دارد. مفهومش اینست که اذا کنت فی الصلاة و لم تر غریمک او عبدک فلاتقطع الصلاة. اگر در اثناء نماز بودی و این عذرها پیش نیامد نماز را قطع نکن. پس قطع نماز در غیر این موارد عذر حرام است.
ما جواب دادیم، حالا اشکال سندی بماند که در نقل کافی هست ظاهرا عمن اخبرنا، اما اشکال دلالی هم دارد. این شرط، محقق موضوع است. اذا کنت فی الصلاة فرأیت غریما لک فاقطع الصلاة فاتبع غریمک جزائش این است که فاتبع غریمک، خب مفهومش این است که اگر غریمت را ندیدی نمیگویم نماز را قطع کن دنبال کن غریمت را، چون غریمت را ندیدی. میشود شرط محقق موضوع.
علاوه بر اینکه مفهوم فاقطع الصلاة لاتقطع الصلاة نیست. در جمله و ان جاهداک لتشرک بی ما لیس لک به علم فلاتطعهما آیا مفهومش این است که ان لم یجاهداک لتشرک بی فاطعهما؟ نه. مفهومش این است که نهی از اطاعت نیست نه اینکه امر به اطاعت است. فاقطع الصلاة هم امر به قطع نماز است. مفهومش این است که من دیگه به تو نمیگویم نماز را قطع کن اگر این عذر نبود.
مدلول استعمالی مهم است. مدلول استعمالی این خطاب این است که امر دارد میکند به قطع نماز و لو چون در مقام توهم حظر است ظهور در وجوب ندارد اما این لسان، لسان بعث و تحریک است. مفهومش این است که اگر غریمت را ندیدی امر نمیکنم به قطع نماز و لو از باب اینکه قطع نماز مکروه است. ظهور مفهوم شرط تابع ظهور استعمالی است. وقتی ظهور استعمالی فاقطع الصلاة در بعث و تحریک است و لو مراد جدی با قرائن حالیه که در مقام توهم حظر است، نفی حظر است، اما به لسان فاقطع الصلاة. این مفهومش این نیست که اگر این عذر نبود یحرم قطع الصلاة.
و لذا ما این روایت را هم دلیل بر حرمت قطع فریضه نمیدانیم. آقای سیستانی که میگویند با عذر عقلائی هم میشود نماز را قطع کرد و لو صحیح ظاهری باشد. شک بین سه و چهار کردی، عذر عقلائی است و لو شرعا هم میشود نماز را تصحیح کرد اما نمی خواهد و مایل است که یک نماز دیگر بخواند اشکالی ندارد و مقتضای صناعت هم هست. وقتی دلیل مطلق بر حرمت فریضه نداشتی با عذر عقلائی هم میشود قطع فریضه کرد.
بعضیها مثل صاحب کتاب مبانی منهاج الصالحین (مرحوم حاج آقا حسین قمی) خواستند تمسک کنند به روایت حریز که سندش مشکل دارد چون هم در کافی و غیر آن دارد که عمن اخبرنا، فقط در فقیه سند تمام آمده
رَوَى حَرِيزٌ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا كُنْتَ فِي صَلَاةِ الْفَرِيضَةِ فَرَأَيْتَ غُلَاماً لَكَ قَدْ أَبَقَ أَوْ غَرِيماً لَكَ عَلَيْهِ مَالٌ أَوْ حَيَّةً تَتَخَوَّفُهَا عَلَى نَفْسِكَ فَاقْطَعِ الصَّلَاةَ وَ اتْبَعْ غُلَامَكَ أَوْ غَرِيمَكَ وَ اقْتُلِ الْحَيَّةَ
اگر در اثناء نماز بودی ناگهان دیدی که بدهکارت از جلوی چشمت رد شد، عبدت که فراری بود از جلوی چشمت رد شد، ماری دیدی دارد به سمت میآید، فاقطع الصلاة و اتبع غریمک
گفتند که این مفهوم شرط دارد. مفهومش اینست که اذا کنت فی الصلاة و لم تر غریمک او عبدک فلاتقطع الصلاة. اگر در اثناء نماز بودی و این عذرها پیش نیامد نماز را قطع نکن. پس قطع نماز در غیر این موارد عذر حرام است.
ما جواب دادیم، حالا اشکال سندی بماند که در نقل کافی هست ظاهرا عمن اخبرنا، اما اشکال دلالی هم دارد. این شرط، محقق موضوع است. اذا کنت فی الصلاة فرأیت غریما لک فاقطع الصلاة فاتبع غریمک جزائش این است که فاتبع غریمک، خب مفهومش این است که اگر غریمت را ندیدی نمیگویم نماز را قطع کن دنبال کن غریمت را، چون غریمت را ندیدی. میشود شرط محقق موضوع.
علاوه بر اینکه مفهوم فاقطع الصلاة لاتقطع الصلاة نیست. در جمله و ان جاهداک لتشرک بی ما لیس لک به علم فلاتطعهما آیا مفهومش این است که ان لم یجاهداک لتشرک بی فاطعهما؟ نه. مفهومش این است که نهی از اطاعت نیست نه اینکه امر به اطاعت است. فاقطع الصلاة هم امر به قطع نماز است. مفهومش این است که من دیگه به تو نمیگویم نماز را قطع کن اگر این عذر نبود.
مدلول استعمالی مهم است. مدلول استعمالی این خطاب این است که امر دارد میکند به قطع نماز و لو چون در مقام توهم حظر است ظهور در وجوب ندارد اما این لسان، لسان بعث و تحریک است. مفهومش این است که اگر غریمت را ندیدی امر نمیکنم به قطع نماز و لو از باب اینکه قطع نماز مکروه است. ظهور مفهوم شرط تابع ظهور استعمالی است. وقتی ظهور استعمالی فاقطع الصلاة در بعث و تحریک است و لو مراد جدی با قرائن حالیه که در مقام توهم حظر است، نفی حظر است، اما به لسان فاقطع الصلاة. این مفهومش این نیست که اگر این عذر نبود یحرم قطع الصلاة.
و لذا ما این روایت را هم دلیل بر حرمت قطع فریضه نمیدانیم. آقای سیستانی که میگویند با عذر عقلائی هم میشود نماز را قطع کرد و لو صحیح ظاهری باشد. شک بین سه و چهار کردی، عذر عقلائی است و لو شرعا هم میشود نماز را تصحیح کرد اما نمی خواهد و مایل است که یک نماز دیگر بخواند اشکالی ندارد و مقتضای صناعت هم هست. وقتی دلیل مطلق بر حرمت فریضه نداشتی با عذر عقلائی هم میشود قطع فریضه کرد.