25-آذر-1397, 11:07
(21-آذر-1397, 20:00)makarem00 نوشته: یکی از ادله ای که در مبحث حجیت ظن مطلق به غیر از انسداد آورده شده این دلیل می باشد:به نظر می رسد که نمی توان مطلقا ظنی که به خصوص اعتبار حجیتش نشده را کنار گذاشت. این مقدار غیر قابل انکار است که اگر هیچ دلیلی از جانب شارع بر خصوص مساله فقهیه نبود حتما ظن هم محلی از اعراب پیدا خواهد کرد. ( البته در فرضی که بزرگی آن محتملی که کم احتمال تر است در نظر ما برای شارع مهم تر از احتمال بزرگ کم محتمل نباشد چنان که آقای عطارمنش اشاره کردند. )
«اگر به ظن (به واقع) عمل نشود به وهم (به واقع) عمل شده و ترجیح مرجوح بر راجح لازم می آید»
اصولیون جواب داده اند که با فرض سائر مقدمات انسداد این دلیل صحیح است وگرنه می توان احتیاط کرد یا به علم یا علمی عمل کرد یا ... .
اما به نظر می رسد که این دلیل هرچند به انسداد باب علم نیاز دارد اما نیازی به انسداد باب علمی ندارد.
هم انسدادی ها هم انفتاحی ها همگی می گویند که در ابتدا اصل اولی در عمل به ظن عدم حجیت است. بخاطر همین بر سر ظنون خاصه بحث می کنند(منتها انسدادی ها چون ظنون خاصه به مقدار کافی نمی یابند ملتزم به حجیت ظن می شوند)
به نظر بنده این دلیلی که در ابتدا ذکر شد نباید در کنار انسداد بیان شود بلکه در حقیقت باید در مبحث این که «اصل اولی در عمل به ظن چیست» مطرح گردد و با آن جا درگیری دارد.
می خواهیم از دلیل فوق نتیجه بگیریم که همان ابتدا اصل اولی حجیت ظن می باشد. البته با این فرض:
بدانیم احتیاط لازم نیست و رسیدن به واقع هم ممکن نباشد.(باب علم منسد باشد)
(اما باب علمی اهمیتی در بحث ندارد)
یک جمله در پرانتز:اصل حجیت ظن است چون اگر این گونه نباشد باید بگویید اصل حجیت وهم است.
توجه داشته باشید که این بحث بنابر مصلحت «ادراک واقع» می باشد.
حال شما تک تک مسائل مثلا فقهی را در نظر بگیرید.
در هر مسئله فقهی، با توجه به فرضی که ذکر کردیم (که علم و قطع منتفی است)، فقط 2 طرف باقی می ماند. ظن به واقع و وهم به واقع. در هر مسئله به یک طرف ظن داریم و به طرف مقابل وهم داریم.
اگر در مسائل به «ظن به واقع» عمل کنیم بیشتر به مصالح واقعیه می رسیم و کمتر در مفاسد واقعیه می افتیم به نسبت این که به «وهم به واقع» عمل نماییم و در نتیجه بیشتر ادراک واقع را می نماییم.
نتیجتا ظنون خاص فقط ادله ای هستند که علاوه بر دلیل عام بالا بر حجیت ظن،دلیل خاص هم بر حجیت آن ها هست. در نتیجه فرقی بین ظنون خاص و غیر آن ها وجود ندارد.بلکه ظن مطلق حجیت دارد.
البته این دلیل قیودی دارد و با بعضی ادله درگیری دارد که اگر ابتدا دلیل فوق مورد پذیرش قرار گیرد به بیان آن ها و مسائل مترتبه می پردازیم.
از دوستان خواهشمندم که این استدلال فوق را نقد و بررسی نمایید و نظر خود را اعلام نمایید.
اما مشکل در این است که اگر شارع به ما گفت که « در جایی که حکم واقعی برایت مجهول است استصحاب یا برائت جاری کن » من می توانم به بهانه آن که ظن به این دارم که مصلحت واقعی در خلاف مودای اصل است، به مودای اصل عمل نکنم؟؟
این طور نیست که درگیری ای میان این ظن با دلیل صریح شرعی باشد. ظن فقط در جایی ادعا دارد که هیچ دلیل مصرحی را از جانب شارع در آن جا نمی یابد ( حال چه این دلیل از حکم واقعی کشف کند و چه از وظیفه مکلف )
البته به نظر می رسد که اگر شما حجیت امارات را منوط به افاده ظن در خصوص مورد دانستید ( و ظن نوعی اخبار آحاد را برای حجیت همه خبرها ولو که بعضی از آن ها به خاطر خصوصیت مورد افاده ظن نکنند کافی ندانستید ) در این صورت عدم ظن به مودای روایت ( نه ظن به خلافی که شما ادعای دلیلیتش را دارید ) سبب می شود که اماره حجیت پیدا نکند
اما باز هم در این حالت علت آن که ظن ( که بدون هیچ پشتوانه ی مصرحی از جانب شرع بود ) دلیل بر حجیت متعلق خود می شود این است که هیچ دلیل دیگری در برابرش نیست نه این هست ولی ظن باز هم مقدم می شود.