16-بهمن-1397, 15:52
(آخرین تغییر در ارسال: 16-بهمن-1397, 15:56 توسط سید محسن حائری.)
اولا: مگر صحت نماز، اثر شرعی وجود طهارت نیست؟
ثانیا: طهارت خودش یک حکم وضعی است و جریان استصحابش از باب «موضوع بودن برای حکمی شرعی» (مانند حیاة زید) نیست که بعد به دنبال مثبتاتش باشید. طهارت ظاهری هر وقت اثبات شود، هر چند که با اصل عملی اثبات شود، آثار حکم آن بار میشود. جریان آثار حکم ظاهری مورد اتفاق علماست.
برای مثال اگر چیزی که مستصحب النجاسة است، طرف علم اجمالی به برخورد با نجاستی دیگر قرار بگیرد، علما میفرمایند که از آنجایی که نجاست یک طرف علم اجمالی از قبل ثابت بوده، و نجاست طرف دیگر ثابت نیست، اصل طهارت در طرف دیگر جاری میگردد.
حال این که چنین جایی نیز میتوان بحث اثبات را مطرح کرد و کسی مطرح نمیکند.
ثانیا: طهارت خودش یک حکم وضعی است و جریان استصحابش از باب «موضوع بودن برای حکمی شرعی» (مانند حیاة زید) نیست که بعد به دنبال مثبتاتش باشید. طهارت ظاهری هر وقت اثبات شود، هر چند که با اصل عملی اثبات شود، آثار حکم آن بار میشود. جریان آثار حکم ظاهری مورد اتفاق علماست.
برای مثال اگر چیزی که مستصحب النجاسة است، طرف علم اجمالی به برخورد با نجاستی دیگر قرار بگیرد، علما میفرمایند که از آنجایی که نجاست یک طرف علم اجمالی از قبل ثابت بوده، و نجاست طرف دیگر ثابت نیست، اصل طهارت در طرف دیگر جاری میگردد.
حال این که چنین جایی نیز میتوان بحث اثبات را مطرح کرد و کسی مطرح نمیکند.