(21-ارديبهشت-1399, 16:02)مهدی خسروبیگی نوشته:(21-ارديبهشت-1399, 04:22)علاوی نوشته: حضور استاد قائنی محترم در یک جلسه عادی در شنبه 19 اردیبهشت به شکل حضوری (نه ویدئو کنفرانس) آن هم بدون زدن ماسک جالب توجه است...اینجا کلیک کنید
در حال حاضر که تمامی مدارس دانشگاه ها حرم های مطهر و بسیاری از کسب و کارها و سرویس های حمل و نقل و ... تعطیل شده اند و باشگاه های متخلف با برخورد قهریه پلمپ شده اند، گویا قاعده قرنطینه (که در درس خارج رعایت قرنطینه را بر مردم مطابق دستورات فقهی لازم اعلام کرده ایم) این است که جلسات عادی باید به شکل مجازی و ویدئو کنفرانس برگزار شوند.
نکته دیگر اینکه به نظر می رسد روی میز در مقابل تمامی حاضرین یک عدد ماسک درون کاور پلاستیکی قرار داده شده است ولی حاضرین از جمله استاد محترم (به جز دو نفر) هیچ کدام ماسک نزده اند.
تصویر زیر استاد قاینی نفر وسط در عکس هستند
سلام [استاد قائینی] گفتند دستور قرنطینه داریم به این معنا که قرنطینه یک دستور جدیدی نیست و از زمان معصومین علیهم السلام بوده و تجویز می شد. مضافا بر اینکه قرنطینه را نگفتند واجب است . ....
می توان از فرمایش استاد استنباط کرد که حفظ نفس واجب نیست؟ خصوصاً در موارد پزشکی؟
نقل قول:فقه پزشکی- قاعده سلطنت بر اعضاء، خارج فقه آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی
جلسه 8 در تاریخ ۰۳ آذر ۱۴۰۰
جلسه 10 در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۰
جلسه 12 در تاریخ ۲۲ دی ۱۴۰۰
جلسه 15 در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
کسانی که مبتلای به بیماری صعب العلاج هستند، برای اینکه راحت بشوند و از این مشکلات خلاصی پیدا کنند، آیا میتوانیم بگوئیم خودکشی روی قاعده لاحرج برای ایشان جایز است؛ یعنی لاحرج حرمت خودکشی را بردارد.
خودکشی، کشتن نفس، یکی از محرمات کبیره است و حرام است، آیا کسی که بقا برایش حرجی است (مثلاً بیماریهای بسیار سنگینی دارد و برای اینکه از این مرضها رهایی پیدا کند)، بگوئیم «لاحرج» این حرمت خودکشی را بردارد؟
دیدگاه برگزیده
نتیجه و تحقیق در این مطلب این شد که ما از راه تزاحم ملاکی و تزاحم در مقتضیات وارد میشویم. ما میدانیم مذاق شارع به این است که زنا به هیچ وجه حلال نمیشود، مثلاً لو دار الامر بین الزنا و القتل، ممکن است آنجا باز بگوئیم این ملاک قتل قویتر است و بحث اهم و مهم را باید از مذاق شارع به دست آورد
https://fazellankarani.com/persian/lessons/24312
https://fazellankarani.com/persian/lessons/24100
https://fazellankarani.com/persian/lessons/24077
https://fazellankarani.com/persian/lessons/23955
روایاتی هم می تواند موید بر لازم نبودن حفظ نفس باشد
نقل قول:روایاتی وجود دارد که توصیه به پنهان داشتن بیماری ها داشته اند و رجوع به طبیب را نیز توصیه نکرده اند. به این روایات دقت کنید:
رُوِيَ اجْتِنَابُ الدَّوَاءِ مَا احْتَمَلَ الْبَدَنُ الدَّاءَ وَ التَّقْصِيرُ فِي الطَّعَامِ يُصِحُّ الْبَدَنَ وَ مَنْ كَتَمَ وَجَعاً ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ مِنَ النَّاسِ وَ شَكَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عُوفِي. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج59، ص: 288
البته حدیث مذکور مرسل است. حدیث بعدی چنین است:
عَنْهُ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنْ سَعِيدِ بْنِ جَنَاحٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ عَنِ الْحَلَبِيِّ رَفَعَهُ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ هُوَ يُوصِي رَجُلًا فَقَالَ أَقْلِلْ مِنْ شُرْبِ الْمَاءِ فَإِنَّهُ يَمُدُّ كُلَّ دَاءٍ وَ اجْتَنِبِ الدَّوَاءَ مَا احْتَمَلَ بَدَنُكَ الدَّاءَ. المحاسن
روایت بعدی:
رُبَّمَا كَانَ الدَّوَاءُ دَاءً وَ الدَّاءُ دَوَاء. تحف العقول.
روایت بعدی:
پیامبر اکرم فرمودند: هر کسی سلامتی تنش بر بیماری اش غلبه دارد مداوا نکند. اسدالغابۀ ج 6 ص 145.
وهمچنین چندین حدیث که بدین مضمون از اهل بیت صادر شده اند.
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=...09#pid7009
فارغ از مثال زیر، مثالهای دیگری هم می توان زد مثل اینکه ممکن است زیر شکنجه مجبور شود اسرار مهمی را افشا کند
(2-مرداد-1398, 01:05)ارادتمند آیت الله مکارم نوشته: اگه ثابت بشه که گناه خودکشی قابل مقایسه با ضلالت یا اضلال نیست.
بعد یک نفر احتمال بدهد که در آینده یا ضال شود
بعد آیا وظیفه عقلی یا شرعی اش خودکشی است؟؟؟!!!
چون دفع ضرر محتمل اهم بوسیله ضرر مهم می باشد و عقل و شرع لزوم آن را بیان می دارند.
می توان به راحتی ثابت کرد که شرعا واجب نیست.(دلیل اثباتی که واضح است.دلیل ثبوتیش هم بخاطر مفاسد نوعیه و منافات با غرض الهی و ... می باشد.)
وظیفه اش چیست؟
استاد علیدوست البته تأملاتی در استفاده از مذاق شریعت دارند ، پس اگر مذاق شریعت را استفاده نکنیم راه دیگری وجود دارد؟
(2-خرداد-1392, 10:50)amirabas نوشته: یکی از دغدغه های استاد علیدوست در مورد ورود مذاق شارع به ساحت فقه به عنوان یک دلیل ، آسیب هایی بود که این امر در پی دارد . ایشان به منظور جلوگیری از این آسیب ها پیشنهاد حذف مذاق از ساحت فقه و استفاده از جایگزین را مطرح کردند ، حال سئوال بنده از عزیزان این است که آیا نمی توان با حفظ مذاق در ساحت فقه جلوی آسیب های مطرح شده را گرفت ؟ دوستان اگر راهکاری به نظرشان می رسد ، مطرح کنند .
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق