14-فروردين-1392, 11:58
بسم الله الرحمن الرحیم
آیت الله زنجانی برخلاف مبنای مشهور قائل به عدم مفهوم داشتن علت هستند و قائلند به اینکه العلة لاتخصص.
توضیح اینکه برخلاف مبنای تقریبا تمام علما ایشان میفرمایند علة درمثل جمله لا تأکل الرمان لانه حامض شخص حکم راتقیید میزند نه سنخ حکم را.فلذا اگر دلیل مطلقی داشتیم مثل لاتاکل الرمان دلیل اول که مقید است خودش رمان غیر حامض راشامل نمیشود اما مانع از اطلاق دلیل دوم هم نمیشود.زیرا علت ظهوری در منحصره بودن ندارد.
منبع:کتاب نکاح ج1 ص 166
اینکه جمله لاتاکل الرمان لانه حامض تقیید نمی زند اطلاق لا تاکل الرمان را از این باب است که اثبات شئ نفی ما عدا نمی کند، اینکه بزرگان معتقدند که العلة تخصص در جائی است که خطاب دومی وجود نداشته باشد ومکلف بخواهد انار شیرینی را بخورد اینجا لانه حامض از آن منصرف است ولذا می تواند آن انار شیرین را بخورد، اما اگر خطاب ثانی ای آمد وگفت لا تاکل الرمان یا گفت لاتاکل الرمان الحلو اینجا بعید است که مشهور هم بگویند العلة تخصص هذا الخطاب الثانی.
آیت الله زنجانی برخلاف مبنای مشهور قائل به عدم مفهوم داشتن علت هستند و قائلند به اینکه العلة لاتخصص.
توضیح اینکه برخلاف مبنای تقریبا تمام علما ایشان میفرمایند علة درمثل جمله لا تأکل الرمان لانه حامض شخص حکم راتقیید میزند نه سنخ حکم را.فلذا اگر دلیل مطلقی داشتیم مثل لاتاکل الرمان دلیل اول که مقید است خودش رمان غیر حامض راشامل نمیشود اما مانع از اطلاق دلیل دوم هم نمیشود.زیرا علت ظهوری در منحصره بودن ندارد.
منبع:کتاب نکاح ج1 ص 166
اینکه جمله لاتاکل الرمان لانه حامض تقیید نمی زند اطلاق لا تاکل الرمان را از این باب است که اثبات شئ نفی ما عدا نمی کند، اینکه بزرگان معتقدند که العلة تخصص در جائی است که خطاب دومی وجود نداشته باشد ومکلف بخواهد انار شیرینی را بخورد اینجا لانه حامض از آن منصرف است ولذا می تواند آن انار شیرین را بخورد، اما اگر خطاب ثانی ای آمد وگفت لا تاکل الرمان یا گفت لاتاکل الرمان الحلو اینجا بعید است که مشهور هم بگویند العلة تخصص هذا الخطاب الثانی.