9-بهمن-1401, 17:35
اگر بپذیریم که محتضر فردی است که قادر به دیدن معصومین علیهم السلام است، شاید در تعریف مرگ مغزی کار آسان تر شود زیرا در مرگ مغزی فرد توان ادراک خود را از دست داده است ولی قلب همچنان مشغول فعالیت است و بدن گرم است.
نقل قول:تلقى زنده بودن فرد مبتلا به مرگ مغزىhttps://lib.eshia.ir/10585/1/79
از مهمترين دلايل بلكه مبانى كسانى كه طرفدار زنده بودن افراد مرگ مغزی هستند، آن است كه موضوع تأييد و نفى در اين بحث، موت و حياتى است كه در عرف مورد نظر مىباشد. از اين رو، افرادى كه مرگ مغزى آنان مسلم شده، داراى حيات حيوانى (نباتى) بوده، عرفاً مصداق مرده تلقى نمىگردند. بنابراين، هر گونه اقدامى كه منجر به پايان يافتن زندگى آنان شود، جايز نيست و چهبسا در اين گونه موارد، قتل نفس نيز صادق باشد. [1] شايد بتوان برخى از سخنان فقيهان گذشته را گواهى بر اين نظر تلقى كرد؛ به عنوان نمونه در جواهر الكلام آمده است: «و فى القواعد، لو قتل مريضاً مشرفاً وجب القود و هو كذلك لصدق القتل عرفاً». [2]
[1].
رك: محمد فاضل لنكرانى، پيشين، ج 1، ص 745؛
عبدالكريم موسوى اردبيلى، رساله استفتائات، چاپ اول، (قم: نجات، 1377 ش)، ج 1، ص 415؛
سيد على سيستانى، المسائل المنتخبة، چاپ نهم، (قم: دفتر معظمله، 1422 ق)، ص 576؛
حسينعلى منتظرى، رسالة استفتائات، چاپ اول، (قم: نشر سايه، 1383)، ج 2، ص 380.
[2]. محمدحسن نجفى، پيشين، ج 42، ص 58.
منبع:
کتاب : مرگ مغزى نویسنده : ستوده، حميد جلد : 1 صفحه : 79
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق