امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تغییر دادن متن روایت توسط شیخ صدوق!!
#1
مرحوم صدوق برای فرار از اشکال جبر روایتی  را از کافی اخذ می کند و کاملا آن را تغییر داده مرحوم مجلسی در بحار فرموده: این امر سبب سوء ظن به صدوق می شود.[1]ممکن است گفته شود که وقتی مرحوم صدوق جزم به بطلان روایت کافی داشتند و از طرفی اطمینان به صدور روایت نیز داشته لذا آنچه که درست هست را بیان نموده.زیر تفاوتهای دو روایت خط کشیده شده است 
2- عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ رَفَعَهُ عَنْ شُعَيْبٍ الْعَقَرْقُوفِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: كُنْتُ بَيْنَ يَدَيْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جَالِساً وَ قَدْ سَأَلَهُ سَائِلٌ فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مِنْ‏ أَيْنَ‏ لَحِقَ‏ الشَّقَاءُ أَهْلَ‏ الْمَعْصِيَةِ حَتَّى حَكَمَ اللَّهُ لَهُمْ فِي عِلْمِهِ بِالْعَذَابِ عَلَى عَمَلِهِمْ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَيُّهَا السَّائِلُ حُكْمُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يَقُومُ لَهُ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِهِ بِحَقِّهِ فَلَمَّا حَكَمَ بِذَلِكَ وَهَبَ لِأَهْلِ مَحَبَّتِهِ الْقُوَّةَ عَلَى مَعْرِفَتِهِ وَ وَضَعَ عَنْهُمْ ثِقْلَ الْعَمَلِ بِحَقِيقَةِ مَا هُمْ أَهْلُهُ وَ وَهَبَ لِأَهْلِ الْمَعْصِيَةِ الْقُوَّةَ عَلَى مَعْصِيَتِهِمْ لِسَبْقِ عِلْمِهِ فِيهِمْ وَ مَنَعَهُمْ إِطَاقَةَ الْقَبُولِ مِنْهُ فَوَافَقُوا[2] مَا سَبَقَ لَهُمْ فِي عِلْمِهِ وَ لَمْ يَقْدِرُوا أَنْ يَأْتُوا حَالًا تُنْجِيهِمْ مِنْ عَذَابِهِ لِأَنَّ عِلْمَهُ أَوْلَى بِحَقِيقَةِ التَّصْدِيقِ وَ هُوَ مَعْنَى شَاءَ مَا شَاءَ وَ هُوَ سِرُّهُ.(کافی ج۱ص۱۵۳)
1- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ رَفَعَهُ عَنْ شُعَيْبٍ الْعَقَرْقُوفِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: كُنْتُ بَيْنَ يَدَيْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع جَالِساً وَ قَدْ سَأَلَهُ سَائِلٌ فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مِنْ‏ أَيْنَ‏ لَحِقَ‏ الشَّقَاءُ أَهْلَ‏ الْمَعْصِيَةِ حَتَّى حَكَمَ لَهُمْ فِي عِلْمِهِ بِالْعَذَابِ عَلَى عَمَلِهِمْ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَيُّهَا السَّائِلُ عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَلَّا يَقُومَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِهِ بِحَقِّهِ فَلَمَّا عَلِمَ بِذَلِكَ وَهَبَ لِأَهْلِ مَحَبَّتِهِ الْقُوَّةَ عَلَى مَعْرِفَتِهِ وَ وَضَعَ عَنْهُمْ ثِقْلَ الْعَمَلِ بِحَقِيقَةِ مَا هُمْ أَهْلُهُ‏[3] وَ وَهَبَ لِأَهْلِ الْمَعْصِيَةِ الْقُوَّةَ عَلَى مَعْصِيَتِهِمْ‏[4] لِسَبْقِ عِلْمِهِ فِيهِمْ-وَ لَمْ يَمْنَعْهُمْ إِطَاقَةَ الْقَبُولِ مِنْهُ لِأَنَّ عِلْمَهُ أَوْلَى بِحَقِيقَةِ التَّصْدِيقِ فَوَافَقُوا مَا سَبَقَ لَهُمْ فِي عِلْمِهِ وَ إِنْ قَدَرُوا أَنْ يَأْتُوا خلالا [حَالًا] تُنْجِيهِمْ عَنْ مَعْصِيَتِهِ[5] وَ هُوَ مَعْنَى شَاءَ مَا شَاءَ وَ هُوَ سِر التوحيد (للصدوق)، ص: 355


[1]  هذا الخبر مأخوذ من الكافي و فيه تغييرات عجيبة تورث سوء الظن بالصدوق و إنه إنما فعل ذلك ليوافق مذهب أهل العدل‏.(بحار الانوار ج۵ص۱۵۶)
پاسخ
 سپاس شده توسط حسین . ، مسعود عطار منش
#2
دو سؤال:

1. از کجا معلوم میشه که شیخ صدوق عبارت را تغییر داده یا شیخ کلینی؟

2. اگر عبارت شیخ صدوق محرف باشد، از کجا معلوم می‌شود که تغییر عبارت در منایع شیخ صدوق رخ داده (قبل از شیخ صدوق) یا توسط خود او رخ داده یا توسط نساخ کتاب توحید (بعد از شیخ صدوق)؟
پاسخ
#3
نسبت به سوال اولتان شاید بتوان گفت شیخ صدوق داره میگه روایت رو از کلینی گرفته و با رجوع به کافی کلینی می بینیم عبارت کاملا مخالف است خوب معلوم میشه ایشون همونو نیاورده بلکه تغییر داده

نسبت به سوال دومتان میشه این طور گفت که اگر احتمال تغییر متون توسط نسخه نویسان مطرح شود اساسا شما هیچ متنی را نمی توانید به مولفین کتب نسبت دهید شاید نسخه نویسان مقصود مولف را عوض کرده باشند علاوه بر اینکه طبق بیان مرحوم مجلسی که کتاب توحید صدوق را از کتب معاریف شیعه می شمرد لا اقل باید در توحید اختلاف نسخی ذکر می شد یعنی همان بیان کافی می آمده اختلاف نسخه ای که ذکر شده به این صورت است که در دو نسخه به جای عبارت و ان قدروا عبارت لم یقدروا آمده منتهی مشکل این است که عبارت اگر لم یقدروا باشد با خط قبل که گفت لم یمنعهم اطاقه القبول سازگار نیست

اما این احتمال که در منابع قبلی شیخ صدوق عبارت این گونه شده باشدباید دید استاد صدوق چنین کتابی داشته؟یا قبل کلینی روایت به این صورت که صدوق نقل کرده نقل شده است؟
بنده از قول آقای زنجانی با واسطه شنیدم که ایشان هم قبول دارند که صدوق در مواردی تصحیحات اجتهادی در متون انجام می داده است.

برخی هم سعی کرده اند که روایت کافی را ظاهر در جبر ندانند به این بیان که قدرتی که در روایت سلب شده مقصود اراده ی موجود در عضلات که انسان را منبعث به سمت عمل می کند می باشد نه قدرتی که صحیح است به وسیله ی آن مکلف یا فاعل باشد یا تارک.در واقع چون عبد غفلت فراوان از ذات حق تعالی داشته خداوند محبت خود را از او سلب کرده و قدرت در مرحله ی نهایی برای امتثال را از آنها سلب کرده
پاسخ
#4
مرحوم محدث نوری در مستدرک الوسائل ج11 ص169 به مناسبت یک روایتی در باب حقوق، وارد این بحث میشوند  که بعضا مرحوم صدوق احساس میشود در روایات تغییراتی ایجاد میکردند. 

مرحوم نوری آنجا میگوید: يَظْهَرُ مِنْ بَعْضِ الْمَوَاضِعِ أَنَّ الصَّدُوقَ رَحِمَهُ اللَّهُ كَانَ يَخْتَصِرُ الْخَبَرَ الطَّوِيلَ وَ يُسْقِطُ مِنْه‏ مَا أَدَّى نَظَرُهُ إِلَى إِسْقَاطِه‏.
بعد ایشان چندتا شاهد بر مدعای خود می آورد، از جمله همین روایت توحید و اختلافش را با نسخه مرحوم کلینی در کافی و عبارتی را که علامه مجلسی در بحار در ذیل آن فرموده است.

اما مرحوم آقای خوئی در معجم رجال در ذیل عنوان «محمد بن علی بن الحسین بن موسی» که مرحوم صدوق باشد، متعرض این کلمات مرحوم نوری میشود و تمامی شواهد ایشان را نقد کرده و به دفاع از شیخ صدوق میپردازد.

مثلا ایشان درباره همین روایت توحید صدوق و کافی کلینی و نسبتی که به صدوق داده شده میفرماید:
جلالة مقام الصدوق- قدس الله نفسه- تمنع إساءة الظن به، و لم يوجد أيّ شاهد مِن أن ما ذكره من الخبر مأخوذ من الكافي، و إنما رواه الصدوق- قدس سره- عن الدقاق (علي بن أحمد بن موسى)، عن الكليني، فلعل السقط منه غفلة أو لأمر آخر، فمن أين ظهر أن الصدوق- قدس سره- هو الذي اختصر الحديث، و أسقط منه ما أدى نظره إلى إسقاطه؟! 

منبع: معجم رجال الحدیث، ج17 ص348
پاسخ
#5
در کلمات آقای شبیری زنجانی هم اشاره به اسقاط های مرحوم صدوق شده و ایشان همچون مرحوم نوری، از این جهت به مرحوم صدوق انتقاد دارند.

در کتاب الصوم آقای زنجانی اینگونه آمده است: 
ناچارم در محيط جلسات علمى مطالبى عرض كنم، يكى از مطالبى كه از يك جهت خوب است اما از جهت ديگر اشكال مهمى ايجاد مى‌كند، اين است كه روش برخى از محدثين و از جمله مرحوم صدوق اين است كه نشر و اشاعه رواياتى را كه با اصولى كه مورد قبول آنها هست، اشكال شرعى مى‌كردند، و به اين جهت، بسيارى از روايات را عمداً نقل نكرده‌اند كه براى تحقيق مسائل مشكل ايجاد كرده است ...حالا اگر فقط يك حديثى را نقل نكند، آن يك بحثى است، (اما) اگر مشتمل بر قسمت‌هائى است كه با آن اصول سازگار نباشد، آن قسمت اشكال مى‌كند و قهراً حديث را بدون آن قطعه نقل مى‌كند.
 مثلاً مرحوم صدوق قائل به سهو النبى است و در برخى از مطالبى كه به عقيده خودش غلو يا مصداق براى غلو است، اشكال شرعى مى‌كند؛ در يكى از زيارات حضرت سيد الشهداء عليه السلام كه كافى و تهذيب نقل كرده و گويا در كامل الزيارات نيز وجود دارد، آنجا اين قطعه هست كه «... إِرَادَةُ الرَّبِّ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُم»، كسانى كه به ولايت تكوينى معصوم قائل هستند، به همين روايت استناد مى‌كنند، مرحوم صدوق كه به اين ولايت تكوينى قائل نيست، اين قسمت روايت را نقل نكرده است! 
ايشان روايتى از تفسير امام حسن عسكرى عليه السلام به همان طرق معروفى كه راوى تفسير است، نقل مى‌كند، در تكلم حضرت موسى عليه السلام با حق تعالى از صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله در آخر الزمان به نيكى ياد شده، البته معلوم است كه مراد از صحابه چه كسانى هستند، ايشان مى‌بيند كه ممكن است اين مطلب بد آموزى داشته باشد، در نسخه‌هاى قديمى تفسير امام حسن عسكرى عليه السلام كه در دسترس است، اين قسمت وجود دارد، اما مرحوم صدوق با اينكه مفصل تكلم حضرت موسى را نقل مى‌كند، اين قسمت را نقل نمى‌كند!

?کتاب الصوم، ج۲ ص۲۴۵ و ۲۴۶ (در نرم افزار آیت الله شبیری زنجانی، نسخه اندرویدی نور)

به نظر حقیر میرسد که بعضی نسبت ها و انتقاد ها نسبت به مرحوم صدوق چه از طرف مرحوم نوری، جه از طرف آیت الله زنجانی قابل جواب و نقد است، اما فعلا بنا داشتم کلمات أعلام را دراین باره عرض کنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط مخبریان ، محمد حسن
#6
سلام عرض شد?
اگر پاسخ و نقدتون رو هم به این اشکالات بیان کنید ممنون میشم چون برای بنده شبهه شده.
پاسخ
#7
یمکن ان یقال که دو احتمال معقول برای این کار مرحوم صدوق وجود دارد اگر چه می تواند محل اشکال باشد ولی می توان از اتهام دست کاری در روایات رفع ید کرد البته اگه کلام آًقای خویی را قبول نکنیم که اصلا صدوق تغییر نداده.
احتمال اول شیخ صدوق جزم به بطلان برخی مضامین داشته و در فضای یقین به بطلان
 ادله ی حجیت اصلا مطرح نمی شوند مثل همان روایت ظاهر در جبر یعنی صدوق اصل صدور خبر را قبول داشته و جزم به بطلان جبر داشته و گفته پس طبعا روایت به این صورت بوده
احتمال دوم : و لو ایشان جزم به بطلان نداشتند قائل به تبعض حجیت در ناحیه ی صدور روایت بوده اند یعنی قسمتی از روایت صادر شده و قسمتی دیگر صادر نشده است مثلا غلات به روایت اضافه کردند مثل اراده الرب فی تقدیر اموره...
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  انکار مشاهده ی شخص امیرالمومنین هنگام مرگ توسط شیخ مفید عرفان عزیزی 7 2,881 9-بهمن-1401, 17:35
آخرین ارسال: علاوی
  ظالم خواندن ابوبکر توسط هشام بن حکم درمقابل خلیفه عرفان عزیزی 0 912 12-مرداد-1399, 11:56
آخرین ارسال: عرفان عزیزی
  تایید کتاب نهایه شیخ طوسی توسط امیرالمومنین درخواب! عرفان عزیزی 0 945 6-مرداد-1399, 10:59
آخرین ارسال: عرفان عزیزی
  مخالفت شدید پدر شیخ صدوق با حسین بن منصور حلاج عرفان عزیزی 0 862 20-تير-1399, 12:55
آخرین ارسال: عرفان عزیزی
  نکاتی در مورد قتل فرزند توسط پدرش مهدی خسروبیگی 3 2,552 10-تير-1399, 18:23
آخرین ارسال: علاوی
  بررسی کلام علامه طباطبایی در بحث اعتباری بودن اوامر توسط استاد سید احمد مددی خیشه 0 2,343 5-دي-1397, 15:13
آخرین ارسال: خیشه
  شروع کتاب البیع توسط ایت الله سید احمد مددی الموسوی السید 1 4,351 14-اسفند-1396, 19:18
آخرین ارسال: 89194
Rainbow مساله جدید: ███ تغییر جنسیت ███ علاوی 5 25,153 21-اسفند-1393, 07:16
آخرین ارسال: علاوی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان