3-دي-1400, 16:39
(7-ارديبهشت-1400, 00:13)سید محمد صادق رضوی نوشته: بسم الله الرحمن الرحیم
بررسی تاریخی-اجتماعی مسأله ی قیام در اندیشه ی شیعه
در این ارائه، سیر تاریخی بحث قیام در زمان ائمه علیهم السلام و روش سیاسی آنان به ترتیب از امیر المؤمنین علیه السلام تا زمان غیبت بررسی شده است.
برخی مسائل این ارائه:- قیام مختار، زید و دیگر سادات مورد تأیید ائمه علیهم السلام نبوده است.- هیچ یک از امامان معصوم علیهم السلام در قیامها شرکت، همراهی و یا توصیه ای نداشته اند.- حتی مذاهب دیگر هم می دانستند که شیعه اهل قیام نیست.- تصریح علمای شیعه به اینکه در مذهب ما قیام مسلحانه وجود ندارد.
برای مشاهده ی این مباحث به وبلاگ قیام در عصر غیبت یا کانال تلگرام آثار کهن شیعه مراجعه کنید.
در مطلبی که در ارائه در بارهی مناظرهی هشام بیان کردهاید، چند نکته لازم است بیان شود:
1. علائم تقیه در جای جای آن روشن است و خود راوی گفته است که همین کلمات و اسباب دیگر سبب زندانی شدن امام کاظم شد. آیا کسی که در مقام ترس از جان خود و ترس از جان امامش بگوید که امام مرا به خروج امر نمیکند، اظهار عقیدهی واقعی نموده است که بخواهیم از آن اطلاق بگیریم؟ این روایت در خصوص مورد هم دلالت ندارد (جهت صدور ثابت نیست) تا چه رسد به موارد دیگر.
2. فرمودهاید در ذیل آن یکی از اصحاب گفته است هشام باید میگفت که شرط امامت این است که امر به قیام به شمشیر ننماید مگر این که منادی از آسمان ندا دهد. عجیب است که نقل حدیث را در همینجا قطع کردهاید و توضیح نفر سوم که در روایت آمده است را بیان نکردهاید؛ با این که ملتزم شده بودید که از نگاه تقطیعی به گزارشها اجتناب کنید.
توضیح این که مطلب اخیر گفتگوی بین دو تن از شیعیان است که در زندان هارون هستند: «فَبَلَغَ هَذَا الْمَجْلِسُ مُحَمَّدَ بْنَ سُلَيْمَانَ النَّوْفَلِيَّ وَ ابْنَ مِيثَمٍ وَ هُمَا فِي حَبْسِ هَارُون» با هم گفتگو میکنند که چطور هشام میتوانست از این دام برهد و چه باید میگفت؟
محمد بن سلیمان میگوید که هشام باید میگفت که «الشَّرْطُ عَلَيَّ فِي إِمَامَتِهِ أَنْ لَا يَدْعُوَ أَحَداً إِلَى الْخُرُوجِ حَتَّى يُنَادِيَ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ، فَمَنْ دَعَانِي مِمَّنْ يَدَّعِي الْإِمَامَةَ قَبْلَ ذَلِكَ الْوَقْتِ عَلِمْتُ أَنَّهُ لَيْسَ بِإِمَام»
در مقابل ابن میثم میگوید: «هَذَا مِنْ حَدِيثِ الْخُرَافَةِ، وَ مَتَى كَانَ هَذَا فِي عَقْدِ الْإِمَامَةِ؟ إِنَّمَا يَرْوِي هَذَا فِي صِفَةِ الْقَائِمِ (ع) وَ هِشَامٌ أَجْدَلُ مِنْ أَنْ يَحْتَجَّ بِهَذَا» یعنی همان زمان شیعیان قبول نداشتهاند که امام حق خروج به سیف را ندارد و این تنها حضرت حجت است که قیامش مشروط به ندای آسمانی است. چرا این ذیل -که مخالف نظر شما بوده است- را حذف کردید با این که در ابتدای ارائهتان مکرر ادعا کردهاید که تنها در صدد گزارش هستید و نظر خاصی را القا نخواهید کرد؟!