2-دي-1400, 20:30
به نظر می رسد که استاد به اشکال اصلی مساله پاسخ ندادند؛ زیرا روایات این مساله همگی در مقام بیان علت جعل یک حکم به صورت کلی؛ به آیه نفی حرج تمسک نموده اند و هیچ موردی نبوه که حکم کلی یا مطلقی را به جهت حرج نفی کنند.
این مطلب شاهد این است که آیه کریمه در مقام بیان قاعده کلیه است که احکام دین در صدد حرج نیستند و اصل اولیه در آنها سختی نیست؛ اما اگر حکمی در موردی موجب حرج شد؛ ان را نفی نمی کند.
انصافا آیه نفی حرج نیز با توجه به ارتکاز وجود فراوان احکام سختی در دین،مثل صوم و حج و جهاد یا حتی خمس و زکات؛ نمی تواند به معنای این باشد که در دین حکم سخت منتفی است؛ بلکه نگاه مجموعی و به لحاظ دیگر ادیان بوده است؛ همانگونه که گفته می شود مثلا طب سنتی سخت نیست؛ یعنی در مقایسه با طب جدید سختی ندارد هرچند در مواردی ممکن است سخت باشد.
این مطلب شاهد این است که آیه کریمه در مقام بیان قاعده کلیه است که احکام دین در صدد حرج نیستند و اصل اولیه در آنها سختی نیست؛ اما اگر حکمی در موردی موجب حرج شد؛ ان را نفی نمی کند.
انصافا آیه نفی حرج نیز با توجه به ارتکاز وجود فراوان احکام سختی در دین،مثل صوم و حج و جهاد یا حتی خمس و زکات؛ نمی تواند به معنای این باشد که در دین حکم سخت منتفی است؛ بلکه نگاه مجموعی و به لحاظ دیگر ادیان بوده است؛ همانگونه که گفته می شود مثلا طب سنتی سخت نیست؛ یعنی در مقایسه با طب جدید سختی ندارد هرچند در مواردی ممکن است سخت باشد.