22-اسفند-1392, 18:43
[/size][size=medium]با تشکّر از بیانات شما، راجع به قاعده اشتراک باید گفت که تنها دلیل این قاعده، إجماع محکیّ و إطلاقات ادلّه احکام واقعیّه است. و هیچ روایتی بالخصوص بر این مطلب دلالت نمی کند. صاحب وسائل در کتاب «الفصول المهمّۀ» در بحث روایات قاعده اشتراک روایاتی را مطرح می کند که هیچ یک مربوط به این بحث نیست و مربوط به این است که أحکام تا قیامت تغییری نمی کنند. و لذا اینکه برخی مثل مرحوم مظفّر تواتر روایات بر این قاعده را ادّعاء کرده اند وجهی ندارد.
امّا اجماع منقول، علاوه بر عدم حجّیّت إجماع، محتمل المدرک است و حجّت نمی باشد. و امّا إطلاقات، مبتنی بر پذیرش مبنای أصالۀ کون المتکلّم فی مقام البیان است که این مبنا محلّ إشکال است.
استاد شهیدی پور (دام ظلّه) بی میل به ردّ این قاعده نیستند.
در پایان لازم به ذکر است که أخذ علم در موضوع تکالیف به دو نحوه متصوّر است: یکی آنکه تصویب أشعری است، یعنی علم، تمام الموضوع است. دیگری اینکه علم، جزء الموضوع است، یعنی اگر به وجوب نماز جمعه علم پیدا کردی، نماز جمعه واجب است، ولی اگر به حرمت نماز جمعه علم پیدا کردی، نماز جمعه حرام نمی شود.
آنچه واضح البطلان است، نحوه اوّل است، نه نحوه دوم.
امّا اجماع منقول، علاوه بر عدم حجّیّت إجماع، محتمل المدرک است و حجّت نمی باشد. و امّا إطلاقات، مبتنی بر پذیرش مبنای أصالۀ کون المتکلّم فی مقام البیان است که این مبنا محلّ إشکال است.
استاد شهیدی پور (دام ظلّه) بی میل به ردّ این قاعده نیستند.
در پایان لازم به ذکر است که أخذ علم در موضوع تکالیف به دو نحوه متصوّر است: یکی آنکه تصویب أشعری است، یعنی علم، تمام الموضوع است. دیگری اینکه علم، جزء الموضوع است، یعنی اگر به وجوب نماز جمعه علم پیدا کردی، نماز جمعه واجب است، ولی اگر به حرمت نماز جمعه علم پیدا کردی، نماز جمعه حرام نمی شود.
آنچه واضح البطلان است، نحوه اوّل است، نه نحوه دوم.