26-اسفند-1402, 12:01
(آخرین تغییر در ارسال: 26-اسفند-1402, 12:28 توسط مسعود عطار منش.)
درس خارج اصول جلسۀ 14 مورخ 23 مهر 1402
تفکیک مراد تفهیمی، از مراد جدّی و دواعی استعمال
[1] درر الفوائد في الحاشية على الفرائد، الحاشيةالجديدة، ص: 117
تفکیک مراد تفهیمی، از مراد جدّی و دواعی استعمال
آقایان اصطلاحی دارند به نام مراد جدّی؛ سؤال این است که آیا مرادات تفهیمی غیر استعمالی، همان مراد جدّی است یا با آن فرق دارد؟
سؤال دیگری که مشابه این سؤال است، برخاسته از مطلبی است که محقق خراسانی در دو بحث ابراز داشته است[1]. ایشان در بحث معانی طلب و استفهام، چنین فرموده است که مثلاً ادوات استفهام همیشه در معنای استفهام به کار میروند و معانی متعددی که برای استفهام بیان شده، صحیح نیست چون اینها معانی استفهام نیستند بلکه دواعی استعمال هستند. همچنین ذکر معانی متعددی از قبیل تعجیز و سخریه و ... که در کتب ادبی بیان شده، صحیح نیست چون اینگونه امور از دواعی استعمال هستند نه از معانی لفظ پس معنای لفظ همیشه واحد است و لفظ در همان استعمال میشود.
به نظر میرسد فرمایش محقق خراسانی گوشیه ای از حقیقت را نشان میدهد؛ یعنی با دقت در استعمالات ادوات استفهام و صیغۀ طلبیه، بالوجدان احساس میکنیم این الفاظ دائماً در معنای خودشان استعمال شده اند؛ ولی یک سری مدالیل تفهیمی در ورای مدلول استعمالی وجود دارد که متکلم قصد تفهیم آن را دارد. ایشان فرمودند این امور دواعی استعمال هستند در حالی که دواعی استعمال لزوماً مقصود بالتفهیم نیستند.
به طور مثال اگر از مخاطبتان سؤال کنید که «آیا زید آمد یا نیامد؟»؛ ممکن است انگیزۀ اصلی شما از طرح این سؤال، استفهام از آمدن زید نباشد بلکه استفهام از آمدن عمرو باشد؛ یعنی چون مثلاً همیشه عمرو همراه زید است هدف شما از سؤال از آمدن زید، در واقع آمدن عمرو بوده است ولی در عین حال نمیخواهید هدفتان را به مخاطب تفهیم کنید. خیلی اوقات دواعی استعمال، به مخاطب تفهیم نمیشوند همانند جایی که شخصی، قصد دارد شخص دیگری را سرکار بگذارد؛ در اینجا متکلم اساساً قصد تفهیم هدف خود را ندارد چون اگر مخاطب بفهمد هدف متکلم چیست دیگر سر کار نمیرود.
[1] درر الفوائد في الحاشية على الفرائد، الحاشيةالجديدة، ص: 117