2-اسفند-1391, 20:15
آقای اعلایی اشکال کرده اند به آقای جعفری که شما از کجای روایت استفاده می کنید که مراد از وثاقت،اعلی مرتبه آن است؟
شاید بتوان جواب داد که ورود ال بر سر ثقه از یک طرف و آمدن وصف مامون به دنبال آن که آنهم با ال است نوعی دلالت بر حصر وثاقت و مامون بودن در این دو بزرگوار را می رساند و از آنجایی که حصر حقیقی بعید به نظر می رسد بنابراین مراد از این دو وصف این است که این دو بزرگوار در مرتبه اعلی وثاقت هستند بگونه ای که می توان ادعا کرد جز این ها کس دیگری ثقه و مامون نیست و این یک تعبیر رایج است در عربی.همچنانکه در قران کریم در مورد عباراتی مانند هو العلیم یا هو العزیز الحکیم وغیره گفته اند که به خاطر ال دلالت بر حصر این صفات در خداوند متعال می کند.
شاید بتوان جواب داد که ورود ال بر سر ثقه از یک طرف و آمدن وصف مامون به دنبال آن که آنهم با ال است نوعی دلالت بر حصر وثاقت و مامون بودن در این دو بزرگوار را می رساند و از آنجایی که حصر حقیقی بعید به نظر می رسد بنابراین مراد از این دو وصف این است که این دو بزرگوار در مرتبه اعلی وثاقت هستند بگونه ای که می توان ادعا کرد جز این ها کس دیگری ثقه و مامون نیست و این یک تعبیر رایج است در عربی.همچنانکه در قران کریم در مورد عباراتی مانند هو العلیم یا هو العزیز الحکیم وغیره گفته اند که به خاطر ال دلالت بر حصر این صفات در خداوند متعال می کند.