امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
«تقریر» استصحاب(ملحقات/أصالة الصحّه)
#12
1395/3/4

باسمه تعالی

بررسی جریان اصالة الصحه در قرائت امام. 1
دیدگاه مرحوم آقای خویی.. 2
دیدگاه استاد: 3
جریان اصالة الصحه در اقوال و اعتقادات.. 4
 
موضوع: ا ستصحاب/ملحقات /اصاله الصحه
خلاصه مباحث گذشته:
متن خلاصه ...
 
 
بحث در کلام مرحوم شیخ حول اصالة الصحه در عمل نائب تمام شد. همانطور که بعض رفقا تذکر دادند اصل این بحث همانطور که مرحوم سید یزدی در تعلیقه رسائل فرموده است از صاحب عناوین است. ایشان است که برای اولین بار این اشکال را اشتباه مطرح کرده و وجوهی را آورده است که بهترینش همانی است که مرحوم شیخ مطرح کرده است با این اختلاف که صاحب عناوین وجهی را که مرحوم شیخ ذکر کرده است برای مطلق موارد نیابت فرموده است ولی مرحوم شیخ این وجه را به جایی منحصر دانسته است که اسناد به منوب عنه لازم است. فرقشان فقط در این است. و الامر لیس بمهم.
به هر روی، فرقی بین عمل نائب و مباشری نیست و دلیل اصاله الصحه هر چه باشد، چه سیره عقلاء باشد و چه ظاهر حال، در عمل نائب هم وجود دارد و اصاله الصحه جاری است.
بررسی جریان اصالة الصحه در قرائت امام
لکن در مقام استثنائی وجود دارد و آن استثناء درباره جریان اصاله الصحه در قرائت امام جماعت است. در باب نماز جماعت که امام قرائت را می خواند نیابت اصطلاحی محقق نیست؛ چون امام قرائت را از جانب مأمومین و به قصد آنها نمی خواند، اصلاً ممکن است امام از وجود مأمومین بی اطلاع باشد. پس در باب جماعت گرچه نیابت اصطلاحی امام از مأموم محقق نیست چون قوام نیابت به اتیان عن المنوب عنه است و در اینجا قصد از منوب عنه بلا اشکال لازم نیست لکن به این معنا که ایکال امر به امام است و مأموم قرائت خودش را به امام واگذار می کند کانّ که امام نائب از مأموم است. اساساً در امور تکوینیه که قصدی نیستند نیابت اطلاق نمی شود، بلکه ایکال گفته می شود. مثلاً غَسل نیابت بردار و وکالت بردار نیست بلکه ایکال و تفویض امر به غاسل است. در امامت هم اینگونه است و مأموم قرائت را به امام ایکال کرده است و گفته است که همانی که تو می خوانی قرائت من باشد. حالا صحبت سر این است که اگر شک کردیم که قرائت امام صحیح است یا نه؟ آیا می توانیم اصالة الصحه را جاری کنیم یانه؟
دیدگاه مرحوم آقای خویی
آقای خویی فتوا داده است که می توان اصالة الصحه را جاری کرد و به صحت قرائت امام عادل متعبد شد. لکن بعضی ها تفصیل داده و فرموده اند: تارةً امام قادر بر اداء کلمات به صورت صحیح است و می تواند صاد را صاد و ضاد را ضاد بگوید، مثلاً ما دیدیم که در گفتگوهای روزمره ضاد کلمه مریض را به صورت عربی تلفظ می کند، عین را به صورت عربی اداء می کندو هکذا..، اینجا که قدرت او بر اداء صحیحاً را احراز کردیم اگر شک کنیم که صحیح اداء کرده است یا نه؟ اصالة الصحه جاریست؛ چون ظاهر حال کسی که قادر بر صحیح است این است که صحیح می خواند هم سیره عقلاء بر طبق آن است هم ظاهر حال مطابق آن است لذا در این مورد اصالة الصحه بلا شک جاریست.
اما اگر قدرت او را احراز نکنیم فرموده اند که اینجا اصالة الصحه جاری نیست. بر این اساس فتوا داده اند که اقتداء به امام جماعتی صحیح است که علاوه بر احراز عدالتش باید صحت قرائت او را هم احراز کنیم ولو بالاصل در قسم اول و بالاطمینان در قسم دوم.
خلاصه اینکه مرحوم آقای خویی فرموده است که در شک در صحت قرائت امام اصاله الصحه جاریست و برخی هم بین قدرت داشتن او و قدرت نداشتن وی تفصیل داده اند.
مناقشه استاد:
به نظر می رسد طبق مبنایی که آقای خویی در اصالة الصحه مشی کرده است باید ایشان هم مثل دیگران تفصیل بدهد و بین احراز قدرت امام و عدم احراز قدرت او تفاوت قائل شود. ایشان در ابحاث سابق فرمودند که اگر بدانیم فاعل مسأله دان است اما نمی دانیم که معلوم او مطابق معلوم ما است یا نه؟ فرمودند که اصالة الصحه جاری نیست حتی فرمودند که اگر بدانیم مسأله می داند ولی می دانیم معلوم او اعم از معلوم ما می باشد مثل اینکه می دانیم او عقد اعم از عربی و فارسی را صحیح می داند و ما خصوص عربی را صحیح می دانیم فرمودند در اینجا هم اصالة  الصحه جاری نیست و ظاهر حال نمی گوید که او عقد عربی خوانده است. امثال ایشان باید در اینجا هم نتوانند اصالة الصحه را جاری کنند؛ چون امام اگر قدرت بر صحیح داشته باشد صحیح واقعی او با ما یکسان می شود و اصالة الصحه جاری می شود اما اگر قدرت نداشته باشد، در اینصورت صحیح در نظر او اعم از نظر ما می باشد و ناقص هم برای او صحیح می باشد لذا ظاهر حال حکم نمی کند که او صحیح در نظر ما را انجام داده است فلا یجری اصالة الصحه.
بعبارة اخری : اصاله الصحه در جایی جاری است که عمل علی تقدیر صحیح باشد و علی تقدیر آخر باطل باشد. اما اینجا نمی توانیم بگوییم عمل وی یا صحیح است یا فاسد، بلکه عمل وی یا صحیح واقعی است حتی عندنا یا صحیح واقعی است در نزد خودش.
لا یقال: که قرائت صحیح عند العاجز برای صحت اقتدای ما کافی است؟
فانه یقال: که مأموم مکلف به قرائت تام است لذا در صورتی می تواند قرائت را به دیگری ایکال کند که او قرائت تام را تحویل وی بدهد. فلذا اگر انسان بداند که او عاجز از اداء کلمات به صورت صحیح است باز نمی تواند به او اقتداء کند؛ چون او قادر بر اداء تام نیست. مگر اینکه مأموم هم عاجز باشد و همان کلمه ای که امام نمی تواند بگوید مأموم هم نمی تواند بگوید که در اینجا مأموم می تواند به او اقتدا کند. البته برخی این را هم قبول ندارند و معتقدند که این استثناء هم درست نیست و اطلاق ادله اقتضاء می کند که قرائت امام باید تام باشد و لو اینکه قرائت مأموم هم تام نیست
خلاصه اینکه اگر شک کردیم که امام قادر است یا نه مجالی برای اصاله الصحه نیست و برای اجرای اصاله الصحه باید قدرت امام بر اداء کلمات من مخارجها را احراز کنیم و بعد از احراز این مسأله اگر شک کردیم که صحیح خوانده است یا نه اصاله الصحه جاری است. به نظر ما باید آقای خویی هم اینگونه بگوید و بین قادر و غیر قادر تفصیل بدهد چون در قادر ظاهر حال وجود دارد ولی در غیر قادر ظاهر حال وجود ندارد.
دیدگاه استاد:
لکن به نظر ما در هر دو صورت اصالة الصحه جاری است چون همانطور که در ابحاث سابق بیان کردیم مبنای اصاله الصحه ظاهر حال نیست و وفاقاً لآقا ضیاء گفتیم که اصاله الصحه اصل ترخیصی و مؤمّن است و این اصل توسعه دارد و تابع ظاهر حال نیست و همینکه محتمل باشد که فاعل، صحیح عند الحامل را انجام داده است عقلاء بنا بر صحت می گذارند. بله، اگر یقین داریم که فاعل، قادر عرفی بر اداء حروف نیست و عاجز است به این معنا که اداء حروف به اختیار خودش نیست و اگر درست اداء کند اتفاقی است در اینصورت اگر احتمال دهیم که آیا اتفاقاً توانسته است صحیح بخواند یا نه؟ اینجا اصالة الصحه جاری نیست چون سیره عقلاء در این مورد مثل جایی که علم به تخالف حامل و فاعل داریم بر حمل به صحت نیست.
هذا تمام الکلام در تتمه بحث نیابت.
جریان اصالة الصحه در اقوال و اعتقادات
جهت دیگری که مرحوم شیخ انصاری مطرح کرده و مرحوم آقا ضیاء هم تعقیب کرده است جریان اصالة الصحه فی الاقوال و الاعتقادات است. تا به حال آنچه که بحث می کردیم درباره اصالة الصحه در فعل مسلم بود. حال می خواهیم از اصاله الصحه در قول و اعتقاد مسلم بحث کنیم که آیا اصالة الصحه در قول و اعتقاد هم جاری است یا نه؟.
در ابتداء باید دانست که ربما قول مسلم در واقع همان فعل مسلم است و چیز دیگری نیست، یعنی قول مسلم از این جهت که فعل اوست مد نظر می باشد. در اینصورت بحثهای سابق ما که درباره فعل مسلم بود در این قسم هم تطبیق می شود و نیاز به بحث علیحده ندارد. ولی گاهی قول مسلم بما هو قولٌ مد نظر است نه بما هو فعل. این مطلب در ادامه روشن خواهد شد. به هر حال بحث فعلی ما در این باره است که آیا اصالة الصحه در این قسم جاری می شود یا نه؟
مرحوم شیخ شقوقی را بیان کرده است، فرموده است: تارةً ما در قول قائل شک داریم از این حیث که نمی دانیم قول او شتم است یا سلام؟ این قسم در واقع مثل فعل است و اصاله الصحه در آن همان اصالة الصحه در فعل است البته اصالة الصحه به معنای حسن فاعلی.
شق دوم که البته این قسم را آقا ضیاء اضافه کرده است این است که ما از حیث مباح بودن و حرام بودن قول شک نداریم، شک ما در این است که قولش از نظر جمله بندی صحیح است یا باطل؟ یعنی دوران امر است بین صحیح بودن کلام و غلط بودن آن، نمی دانیم متکلم اعراب کلمه را درست گفت یا غلط؟ هیئت فعل را درست گفت یا نه؟ مثلاً قرائت قرآن می کرد شک کردیم که قرآن صحیح خوانده است یا غلط؟ اینجا عقلاء حمل به صحت می کنند و می گویند که کلمه را صحیح خوانده و درست اداء کرده است.
شق سوم این است که شک ما از ناحیه کشف کلام است نه ذات کلام، یعنی نمی دانیم متکلم از این کلماتی که به آن تکلم کرده است قصد تفهیم داشته است یا فقط لقلقه زبان وی بوده است؟ مرحوم شیخ فرموده است که در اینجا عقلاء کلام متکلم را بر وجود قصد تفهیم حمل می کنند و می گویند که او لغو و اعتباطی سخن نگفته است. لکن ایشان فرموده است که وجه این حمل، اصالة الصحه نیست بلکه بر خود این عمل سیره عقلاء قائم است؛ چون ظاهر مکالمه وتوجه خطاب به دیگران این است که متکلم می خواهد آن مفاد را به مخاطب تفهیم کند. اراده التفهیم خودش اصل عقلائی است. حالا بحث در این است که آیا این قول از اعتقاد قائل هم کشف می کند یا نه؟ یا از واقع کشف می کند یا نه؟ این ها را در جلسه آینده بحث می کنیم.[1]
 

[1] . بقي الكلام في أصالة الصحة في الأقوال و الاعتقادات‌ (اما الأقوال) فالشك في صحتها يتصور على وجوه‌:
(الأول) من حيث كونه مباحا، أو حراما موجبا لفسقه‌ (و لا إشكال) في الحمل على الصحة من هذه الجهة‌.
(الثاني) من حيث كونه على طبق القواعد العربية‌
من حيث المادة و الهيئة، كما (لو شوهد) صدور عقد أو إيقاع من الغير و شك في كونه على طبق القواعد العربية من حيث المادة و الهيئة (و لا إشكال) في الحمل على الصحة من هذه الجهة أيضا و انه يترتب عليه آثار الصحة من حيث النقل و الانتقال و غيرهما‌
(الثالث) من حيث كونه كاشفا عن المعنى المقصود‌
(و الشك) من هذه الحيثية يكون من وجوه (الأول) من جهة ان المتكلم قصد المعنى بقوله بعت أو ملكت أم لم يقصده بل تكلم من غير قصد (و لا ريب) في الحمل على الصحة من هذه الجهة و ترتيب آثارها، بحيث لو ادعى عدم قصد المعنى بقوله بعت أو انه تكلم لغوا أو للتعلم و نحو ذلك لم يسمع منه (الثاني) من جهة ان المتكلم أراد من اللفظ معناه الحقيقي حتى يترتب عليه الأثر، أو أراد منه المعنى المجازي في مقام الاستعمال بلا ذكر القرينة (و في جريان) أصالة الصحة في هذه الصورة إشكال ينشأ من عدم تصور الفساد في استعماله ذلك. لعدم كون استعمال اللفظة في المعنى المجازي في نفسه بلا ذكر القرينة استعمالا فاسدا، مع وضوح اختصاص هذا الأصل بما إذا كان مجراه مما له فرد صحيح و فرد فاسد (و كذا الكلام) فيما لو شك في كون المتكلم معتقد المؤدي قوله من الاخبار أو الإنشاء (نعم) في فرض تصور الصحة و الفساد في إنشائه أو اخباره، لا إشكال في الحمل على الصحيح (و لكن) ذلك مع قطع النّظر عن أصالة الحقيقة و أصالة الظهور و نحوها من الأصول اللفظية المرادية (و إلّا) فلا مجال لأصالة الصحة في الكلام‌ الصادر من المتكلم مع وجود هذه الأصول كما هو ظاهر. نهاية الأفكار، ج‌4، ص: 102‌
پاسخ


پیام‌های این موضوع
RE: استصحاب(ملحقات/أصالة الصحّه) - توسط احمدرضا - 9-خرداد-1395, 18:53

موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  جریان استصحاب عدم وجوب مقدمه عند الشک فی الوجوب خیشه 10 3,620 22-آبان-1399, 00:48
آخرین ارسال: خیشه
  «تقریر»  استصحاب/خاتمه /تقدم استصحاب بر سائر اصول عملیه احمدرضا 9 15,020 9-خرداد-1395, 16:30
آخرین ارسال: احمدرضا
  مرحوم خوئي ره: استصحاب اماره است. اشکذری 0 3,353 23-بهمن-1394, 23:05
آخرین ارسال: اشکذری
  تفاوت زمان جریان استصحاب با زمان تعبد 89195 0 3,615 25-اسفند-1393, 19:26
آخرین ارسال: 89195
  نکته علمی:  اصلاح برداشت غلط از انکار جریان استصحاب در شبهه حکمیه اشکذری 0 3,772 7-اسفند-1393, 11:11
آخرین ارسال: اشکذری
  نکته علمی:  دفع اشکال از آخوند در چگونگی تطبیق استصحاب بر موضوعات فاقد اثر در زمان یقین اشکذری 0 3,755 7-اسفند-1393, 11:07
آخرین ارسال: اشکذری
  بررسی صحیحه اول زراره در استصحاب شیخ خوئی 0 6,128 6-اسفند-1393, 14:00
آخرین ارسال: شیخ خوئی
Star پیش مطالعه استصحاب (استاد گنجی) hadi 4 11,407 15-بهمن-1393, 20:42
آخرین ارسال: 83068
  استصحاب فقط در صورتی که بقاء حالت سابقه باعث تسهیل گردد جاری می شود اشکذری 3 9,598 30-مهر-1392, 00:28
آخرین ارسال: سلمانی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان