14-بهمن-1391, 21:16
شرح عبارت آقای وکیلی
استاد می فرمایند که امر به استغفار صرفا دلالت بر وجود حزازت می کند نه حرمت عمل. مثلا به پیامبر اکرم که خطاب می شود استغفار کن به خاطر حزازتی است که از معاشرت با بسیاری افراد در نفس پیامبربه وجود می آید و لو این که این معاشرت در تزاحم با اغراض دیگر واجب هم باشد.
پس اگر در روایتی در مورد انجام عملی به فاعل امر به استغفار شد نه دلالت بر حرمت فعلی آن عمل دارد نه حرمت شانی. حرمت شانی یعنی این که ولو این شخص به خاطر نسیان یا اضطرار یا غیره مرتکب گناه نشده ولی این عمل بر فاعل مختار حرام است.
استاد می فرمایند که امر به استغفار صرفا دلالت بر وجود حزازت می کند نه حرمت عمل. مثلا به پیامبر اکرم که خطاب می شود استغفار کن به خاطر حزازتی است که از معاشرت با بسیاری افراد در نفس پیامبربه وجود می آید و لو این که این معاشرت در تزاحم با اغراض دیگر واجب هم باشد.
پس اگر در روایتی در مورد انجام عملی به فاعل امر به استغفار شد نه دلالت بر حرمت فعلی آن عمل دارد نه حرمت شانی. حرمت شانی یعنی این که ولو این شخص به خاطر نسیان یا اضطرار یا غیره مرتکب گناه نشده ولی این عمل بر فاعل مختار حرام است.