ارسالها: 1,042
موضوعها: 437
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 203 بار در 177 ارسال
درس خارج اصول جلسه104 مورخ 19اردیبهشت1402
اگر امارات را بر اصول حاکم یا وارد ندانستیم نوبت به تخصیص می رسد. در مورد تخصیص اشکالی مطرح شده است مبنی بر اینکه نسبت دلیل اماره به دلیل هر یک از اصول عملیه، عموم و خصوص من وجه است. بطور مثال ممکن است حالت سابقه موافق اماره باشد و ممکن است مخالف باشد و ممکن است اصلا حالت سابقه نداشته باشد لذا نسبتشان عموم من وجه است و از همین رو اشکال شده که چه وجهی دارد امارات را مقدم کنیم.
در پاسخ به این پرسش گفته شده ما نباید دلیل اماره را با خصوص استصحاب نسبت سنجی کنیم بلکه باید نسبتش را با مجموع اصول عملیه در نظر بگیریم که در اینصورت می شود عام و خاص مطلق.
سر مطلب در آن است که استصحاب خصوصیتی ندارد چون بین استصحاب و سایر اصول از این جهت تفاوتی نیست.اگر با وجود اماره باز هم استصحاب حجت باشد سایر اصول هم حجت خواهند بود لذا بین اصول تفاوتی نبوده و باید همه را یکپارچه در نظر گرفت.
ارسالها: 11
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: شهريور 1402
اعتبار:
0
سپاس ها 0
سپاس شده 0 بار در 0 ارسال
بهرحال هر یک از حکومت ، ورود یا تخصیص از موارد جمع عرفی است که تعارض غیر مستقر را از بین می برد و با توجه به جایگاه امارات و اصول عملیه جائی برای این سخنان باقی نمی ماند
ارسالها: 1,042
موضوعها: 437
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 203 بار در 177 ارسال
سوالتان مبهم است؟ لطفا توضیح بدهید.
ارسالها: 11
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: شهريور 1402
اعتبار:
0
سپاس ها 0
سپاس شده 0 بار در 0 ارسال
ارادتمند سخن من سوالی نبود نقدی بر گفتار شما بود
ارسالها: 11
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: شهريور 1402
اعتبار:
0
سپاس ها 0
سپاس شده 0 بار در 0 ارسال
ارادتمند
اصلا با توجه به جایگاه امارات و اصول عملیه سخن از نسبت سنجی ( عموم خصوص من وجه........ ) سخن باطلی است و حتی فرض آن هم با توجه به جایگاه این دو باطل است
ارسالها: 1,042
موضوعها: 437
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 203 بار در 177 ارسال
جایگاه امارات و اصول عملیه را بیان نمایید تا مقصودتان روشن شود و بتوان در موردش بحث کرد.
ارسالها: 11
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: شهريور 1402
اعتبار:
0
سپاس ها 0
سپاس شده 0 بار در 0 ارسال
امارات مثل خبر واحد و ظواهر ربطی به اصول عملیه ندارند در واقع اماره طریق به سوی واقع است و کشف از واقع می کند و مانند آدرس می ماند که در صورت اصابت منجز است و در صورت خطا معذر می باشد
اما مجاری اصول عملیه چیز دیگری است که سخن از کشف نیست آنها آدرس نیستند بلکه تنها برای خروج از سرگردانی هستند
در نگاه اول شاید بین اماره و اصل تصور تعارض بشود
لکن این تعارض غیر مستقر می باشد و خیلی زود با توجه بسیار کم از بین می رود
برای فهم این مطلب بزرگان اصول از دو مورد از جمع عرفی استفاده کرده اند
دسته ای چون آخوند قائل به ورود هستند
در واقع ورود جایگاه اماره را به ما نشان می دهد چون ورود مثل ( وایتکس ) می ماند و چیزی از اصل را باقی نمی گذارد
اما بعضی چون شیخ اعظو قائل به حکومت هستند
اما فرض تخصیص با نسبت سنجی بین اماره و اصل اصلا قابل قبول نیست
ارسالها: 1,042
موضوعها: 437
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 203 بار در 177 ارسال
18-شهريور-1402, 14:13
(آخرین تغییر در ارسال: 18-شهريور-1402, 14:14 توسط مسعود عطار منش.)
فرمایشتان صحیح نیست.
امارات ذاتا حجت و بیان محسوب نمی شود بلکه با نعبد شارع (ولو در قالب امضای سیره) حجیت و بیانیت پیدا می کند لذا در طول تعبد شارع موضوع قبح عقاب بلا بیان را مرتفع می سازد پس نسبت اماره به برائت عقلی ورود است.
پس این جایگاهی که شما تصویر کردید لاجرم به ورود بازگشت دارد.
بله اگر شیئی همچون قطع حجیت ذاتی داشته باشد ممکن است به تخصص قایل شویم که امری غیر از حکومت و تخصیص و ورود است.