حضرت استاد در تاریخ 96/11/07 به تناسب بحث به مبنایی از مرحوم اصفهانی اشاره کرده و فرمودند مبنای ایشان این است که عقوبت مقوم حکم است و امکان ندارد در جایی قائل به حرمت و نفی عقاب شویم.
و در پاسخ به مبنای ایشان فرمودند: مسلّم است که جعل عقوبت، پشتوانهی عظیمی برای انجام کار است و اگر نباشد تحریک کمتری هست، اما اینطور نیست که مقوم حکم باشد و بدون آن، داعویت و محرِّکیت و حکمی نباشد. اینطور نیست که داعویت حکم باید داعویت شدیده باشد؛ تحقق اصل داعویت ولو شدیده نباشد، کافی است تا جعل حکم معقول باشد و همین که: «اگر اطاعت کند، شکر مولاست و مولا از او راضی میشود.» و همین که: «اگر نکند، عیبی است و باعث سرافکندگی بین عقلاست و مولا ناراحت میشود»، کافی است برای تحقق اصل داعویت.
و در پاسخ به مبنای ایشان فرمودند: مسلّم است که جعل عقوبت، پشتوانهی عظیمی برای انجام کار است و اگر نباشد تحریک کمتری هست، اما اینطور نیست که مقوم حکم باشد و بدون آن، داعویت و محرِّکیت و حکمی نباشد. اینطور نیست که داعویت حکم باید داعویت شدیده باشد؛ تحقق اصل داعویت ولو شدیده نباشد، کافی است تا جعل حکم معقول باشد و همین که: «اگر اطاعت کند، شکر مولاست و مولا از او راضی میشود.» و همین که: «اگر نکند، عیبی است و باعث سرافکندگی بین عقلاست و مولا ناراحت میشود»، کافی است برای تحقق اصل داعویت.
اللهم عجل لولیک الفرج