13-اسفند-1396, 23:59
(13-اسفند-1396, 02:21)سید محمد صادق رضوی نوشته: چرا نباید معنی داشته باشد؟ استحقاق به معنای اینست که اگر مولی عقاب کرد کار قبیح نکرده است. اما معنایش این نیست که الا و لابد باید مولی عقاب کند.حقیر هیچ ادعایی نکردم که استحقاق عقاب ملازمه با وجوب عقاب بر مولی باشد. هیچ محذوری در این نیست که بگوییم شخص مستحق عقاب است ولی مولی عقاب نکند و عفو کند.
بنده صرفا ادعا کردم که عقاب امری است که تکوینا مورد استحقاق واقع میشود و قابل رد و اثبات است. مثلا طبق قاعدهی قبح عقاب بلا بیان میگوییم عقاب شخص جاهل قبیح است. این یک قضیهی عقلی و واقعی است. حال معقول است که مولی (ولو استحقاق عقاب وجود نداشته باشد) جعل عقاب کند؟ چگونه یک امر تکوینی و واقعی جعل میشود؟ مانند این که بگویید مولی جعل عذاب میکند! یا جعل آتش میکند! معنایش چیست؟
(13-اسفند-1396, 02:21)سید محمد صادق رضوی نوشته: مقصود از جعلی بودن عقاب به معنای لغوی است اعم از اصطلاح اصولی. گرچه اعتبار عقاب هم محذوری ندارد. به قول معروف «الاعتبار خفیف المؤونة»!با عرض معذرت منظورتان را متوجه نشدم.
اگر مرادتان معنای لغوی «جعل» به معنای «گذاشتن و قرار دادن» است، باز هم قابل فهم نیست. عقاب را مگر میشود گذاشتش؟ مگر عقاب جسم است که جایی بگذاریمش یا جایی قرارش دهیم؟
طبعا مرادتان این نیست، لذا ممنون میشوم اگر آن معنای لغویای که از جعل مد نظر دارید را توضیح دهید.
اما در مورد این که میگویند «الاعتبار خفیف المؤونة» طبعا مرادشان این نیست که هر چیزی را میتوان با اعتبار به وجود آورد. بلکه ممکن است مرادشان این باشد که مثلا من میتوانم بگویم: «اعتبرت هذا الانسان أسدا» به این معنا که میخواهم شما احکام اسد را بر وی بار کنید. نه این که با این اعتبارم، آن انسان واقعا اسد شود!